مقالات

مروری بر اندیشه های طاهری_خداشناسی

خداشناسی:

اصلی از اصول حلقه می گوید: « درواقع عرفان کیهانی )حلقه(، شعور الهی را به طور نظری و عملی ثابت نموده و از این طریق وجود صاحب هوشمندی یعنی خداوند را به اثبات می رساند و در واقع این عرفان منجر به خداشناسی عملی می گردد. » (طاهری 1388 الف، 71 وب، 98 )

بسیاری از مادی گرایان که منکر وجود خدا هستند، شعور کیهانی را می پذیرند و معتقدند که ماده خود، هوشمند است و اگر در عالم نظم و تدبیری دیده می شود، سرچشمه ای فراتر از همین عالم مادی ندارد. تئوری شعورمندی عالم در سده های اخیر از سوی کسانی مطرح شده که منبع هوشمندی فراتر از طبیعت را نفی می کنند و برای توجیه تدبیر و حکمتی که در جهان جاری است، به خود مختار بودن و شعورمندی ماده، معتقد شده اند.

بنابراین کسی که خداوند را نشناخته باشد، با تبیین هایی که در حلقه وجود دارد در خدانشناسی خود ثابت قدم می شود، نه اینکه به خداشناسی برسد، هر چقدر هم که شعور کیهانی در عمل بیشتر اثر بگذارد، در افراد بی ایمان به خدا، ایمان به شعور هستی مادی بیش تر می شود، نه ایمان به الله تبارک و تعالی. در حلقه تعبیر روح القدس یا جبرییل برای شبکه شعور کیهانی بیان می شود اما همانطور که ملاحظه شد تعبیری که صورت می گیرد تعبیری کاملا مادی است زیرا که طاهری معتقد است ملائکه همان قوانین موجود در عالم طبیعت هستند، نظیر این نگاه و اتصال به قوانین در تعالیم رِی کی (انرژی درمانی ژاپنی)  نیز وجود دارد.

شاید رسیدن به خداوند از اثر به صاحب اثر منطقی باشد، اما از درک عملی هوشمندی به خداشناسی رسیدن قدری مأیوس کننده به نظر می رسد. از سوی دیگر، حلقه اساس کار خود را بر اتصال با شعور کیهانی می داند و نیز از حلقه های رحمانیت عام، به شبکه ی شعور کیهانی، هوشمندی الهی و حلقه های وحدت نیز تعبیر می کند. در حقیقت شبکه ی شعور کیهانی، همان هوش و خرد حاکم بر جهان هستی است، چرا که جهان هستی، متشکل از انرژی و آگاهی معرفی می شود که همین آگاهی و شعور کیهانی، جهان را به حرکت وا می دارد و از سوی دیگر گفته می شود، آگاهی میل درونی است که هر ذره را به رقص و حرکت در می آورد!  (طاهری 1388 ب، 67 )

پس محرّک جهان، آگاهی درون ذره است و نه نیروی ماورایی مطلق که منشأ تمام حرکت های جنبندگان از قدرت اوست. این جاست که خداپرستی در نگاه آنان رنگ و بویی کفرآمیز می یابد و توحید، جای خود را به مادی گرایی می سپارد و به عبارت دیگر، فاعلیت تام الهی در حرکت موجودات کنار زده می شود و فاعلیت استقلالی عالم ماده رخ می نمایاند.

طاهری برای اتصال با شعور کیهانی، دو راه فردی و جمعی را مطرح می نماید و برای وارد شدن به حلقه ی وحدت و درمان وجود سه عضو کافی است. « فیض حلقه ی وحدت از برکت نزدیکی و وحدت حداقل دو نفر ایجاد شده و هر کجا حداقل دو نفر در حلقه جمع باشند، عضو سوم روح القدس ]شبکه شعور کیهانی[  و عضو چهارم آن خداوند است. » (طاهری 1388 الف، 81وب 79 ) به نظر می رسد در حلقه اضافه کردن «الله » به عنوان عضو چهارم، تنها برای جلب نظر خداباوران است و ثأثیری در تشکیل حلقه و در نتیجه درمانگری ندارد، زیرا در ادامه اهمیت شعور کیهانی را متذکر می شود و می گوید: « هیچ کس حق معرفی این اتصال را با نام دیگری غیر از شبکه شعور کیهانی و یا شعور الهی ندارد،» (همان:82)

در حقیقت وجود شعور کیهانی است که عامل مهم درمان است نه خداوند متعال، طبق آنچه در قرآن آمده وَإِذَا مَرضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ[1]  )شعرا/80)

[1] – چون بیمار شوم او مرا درمان مى بخشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا