عرفان از منظر عرفان

فرمایشات آیت الله فاطمی نیا در خصوص عرفان حقیقی و برخی مدعیان دروغین عرفان

آیت الله فاطمی نیا: در دنیای امروز دکان هایی به نام عرفان ایجاد شده که صاحبانش زحمتی نکشیده اند، علمی ندارند و می گویند من نه قرآن می دانم نه حدیث. عرفان یا از قرآن می آید یا از حدیث/ ما عرفان ایرانی نداریم. بله ایرانی ها به اسلام خدمت کردند ولی عرفان ایرانی نداریم./ ملاک ترقی و بندگی و سلوک فی سبیل الله قرآن و عترت است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کتاب الله و عترتی.

در حديث است که حضرت سيدالساجدين امام زين العابدين علیه السلام در شب بيست و هفتم ماه مبارک رمضان، از اول شب تا آخر آن اين دعا را مي خواند:”اللهم ارزُقنَا التجافي عَنِ دارِ الغُرُور وَ الانِابَةَ اِلي دارالخُلُود و الاستِعداد لِلمَوتِ قَبلَ حُلُول الفَوت”  «خداوندا روزي ما فرما دل کندن و پهلو تهي کردن از خانه فريب و رغبت کردنبه خانه جاودانگي و آماده شدن براي مرگ قبل از تمام شدن مهلت و گذشتن وقت

 

آیت الله فاطمی نیا: در دنیای امروز دکان هایی به نام عرفان ایجاد شده که صاحبانش زحمتی نکشیده اند، علمی ندارند و می گویند من نه قرآن می دانم نه حدیث. عرفان یا از قرآن می آید یا از حدیث/ ما عرفان ایرانی نداریم. بله ایرانی ها به اسلام خدمت کردند ولی عرفان ایرانی نداریم./ ملاک ترقی و بندگی و سلوک فی سبیل الله قرآن و عترت است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کتاب الله و عترتی.

در حديث است که حضرت سيدالساجدين امام زين العابدين علیه السلام در شب بيست و هفتم ماه مبارک رمضان، از اول شب تا آخر آن اين دعا را مي خواند:”اللهم ارزُقنَا التجافي عَنِ دارِ الغُرُور وَ الانِابَةَ اِلي دارالخُلُود و الاستِعداد لِلمَوتِ قَبلَ حُلُول الفَوت”  «خداوندا روزي ما فرما دل کندن و پهلو تهي کردن از خانه فريب و رغبت کردن به خانه جاودانگي و آماده شدن براي مرگ قبل از تمام شدن مهلت و گذشتن وقت»

 آدم گاهی سرحال نیست، آقای محمد عبدوه در حال بدی بوده است، که زیبا توصیف می کند که من داشتم از غصه می مردم و می گفت: من به دگرگونی حال این کتاب را دیدم و گرفتاری های مختلف داشتم و کارهایم تعطیل شده بود و دلم می خواست بمیرم، این شخص با این همه گرفتاری کتاب نهج البلاغه را باز کرد و دید آرام بخش است و چاره ای برای تخلیه غصه هاست. در اینجا نکته ای بگوییم که هیچ گاه آرزوی مرگ نکنید چرا که خداوند دوست ندارد. روایت داریم اگر می مردیم و ما را رها می کردند دیگر مردن راحتی برای هرکس بود. مردن اول بدبختی ما است. 

بعضی از صفحاتش را نگاه کردم و جاهای مختلفش را دیدم و موضوعات متفرق، دیدم من کسی که غصه دار بودم دیگر نیستم. دیدم که جنگ ها در گرفته است و شبیخون ها زده میشود و جنگ توپ و تفنگ نیست، جنگ بلاغت است. آمدم ببینم بلاخره رئیس این دولت فصاحت و بلاغت کیست؟ دیدم مدبر این دولت و پرچم دار آن خود آقا امیر مومنان علیه السلام است.

منظورم از این حکمت این است که یک اهل سنت با نهج البلاغه به چنان آرامشی رسید. من و شما که شیعه هستیم جای خود دارد.

خطبه های علی علیه السلام در اوج فصاحت است. پیامبر هم بلاغت خود را دارد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ” أَنَا أَفْصَحُ مَنْ نَطَقَ بِالضَّادِ “من فصیحترینم که با ضاد عرب صحبت کردم. اما هر گلی بوی خود را دارد. بلاغت نبویه یک بویی دارد و بلاغت علویه یک بویی.

در حکمت 110 نهج البلاغه آمده است: ما بالش (تکیه گاه) وسط هستیم (نه در افراط و نه در تفریط هستیم.)

اهل بیت علیهم السلام میزان هستند. در دنیای امروز دکان هایی به نام عرفان ایجاد شده که صاحبانش زحمتی نکشیده اند، علمی ندارند و می گویند من نه قرآن می دانم نه حدیث. عرفان یا از قرآن می آید یا از حدیث. در فلسفه و عرفان چیزی داریم به نام وحدت وجود. کسی که به معنای الحادی قبول دارد که ما با او کاری نداریم. همه چیز را خدا می داند و کافر است. اما از نظر علمی یعنی وجود خداوند وجود اصل است و وجود ما بقی منشأش از خداوند است. در عربی به هر چیزی شیء می گویند. امام صادق علیه السلام می فرمایند: خدا شیء است به حقیقت شیئیت. وجود اصل اوست و بقیه وجودها پرتو او هستند.

حدیث و فلسفه از ائمه است، امام  علی علیه السلام امام العارفین است. در عرفان نظری و عملی حرف های زیادی گفته شده عرفان نظری تمام نمی شود، عرفان عملی آنقدر شاخ و برگ دارد که همانی را که بلدیم انجام بدهیم کافیست.

آیه الله بهجت فرموده اند: “به یقینیات عمل کنید.” همه می دانیم غیبت و پرخاش کردن به مادر حرام است، اگر به این ها عمل کنیم کافی است. یک عده خیلی دنبال استاد می گردند اما اول از خانه شروع کنید. معرفت الله از قرآن و حدیث به دست می آید.

امیرالمومنین علیه‌السلام  در نهج البلاغه درباره زمانی که حضرت موسی علیه السلام با آن ساحران روبه رو شدند می فرماید: آنها گفتند: اول تو انجام می دهی یا ما کارمان را انجام بدهیم؟ حضرت فرمود: اول شما انجام بدهید. عصاهایشان و ریسمان هایشان را انداختند و نه اینکه تکان بدهند با سحرشان مارها را تکان می دادند و خیال سازی می کردند، وقتی نوبت حضرت رسید و عصایشان را زد و اژدها شد، آنها که خبره بودند فهمیدند که این کار سحر نیست.

 ما آیات خدا را در چیزهایی که عقلمان می رسد و می بینیم می دانیم، چیزهایی هست که باید نشانمان بدهند، آن ساحران با دیدن عصای حضرت موسی علیه السلام ایمان آوردند.

حضرت سیدالشهدا علیه السلام دعایی می کنند که بزرگترین آیه خداست: ای خدایی که ساحران فرعون را دستگیری کردی آن زمانی که جادوی خودشان را پهن کردند. ترسی حضرت را در بر گرفت، خداوند فرمود: نترس تو از آنها بالاتری. 

 ما عرفان ایرانی نداریم. بله به اسلام خدمت کردند ولی عرفان ایرانی نداریم. امیر مومنان علی علیه السلام می فرماید: ترس موسی از غلبه نادانان بود. وقتی جهال غالب شدند کار مشکل می شود. 

کتاب  کسرُ أصنامِ الجاهلیة “ نگاشته ملاصدرا که هم عارف و هم فیلسوف است. این کتاب رد عارف نماها است.  از شیعیان و از اهل سنت کتاب غرالی با نام “المقصد الأسنى” .یعنی این عرفان نماها در آن زمان هم بودند. 

تعریف کرامت: کرامت چیزی است که یا منبعث از استقامت شود و یا استقامتی را به وجود آورد. اگر چیزی از شیطنت منبعث شد شیطنت است نه کرامت.  علم را از صاحبان علم باید به دست آورد نه از عارفان ظاهری.

ملاک ترقی و بندگی و سلوک فی سبیل الله قرآن و عترت است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کتاب الله و عترتی.

اگر خارج از این ها باشد سرگردانی است، هر چه عقب تر و جلوتر از اینها باشد مذمت دارد. 

 به نقل از سایت وارث

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا