عرفان از منظر عرفان

عرفان و نماز

به نام خدا

نویسنده: معصومه رادپور

هر انسانی با توجه به فقر ذاتی خود نیازمند ارتباط و تکیه بر یک ذات پاک ولایتنهی است، تا نواقص و کمبودهای خود را جبران کند. یکی از راه‌های ارتباط با خالق یکتا به‌جاآوردن نمازهای یومیه است. خالقی که همه امکانات را در خدمت بشر قرار داده تا زمینه هرگونه رشد برای او فراهم گردد. بنابراین به حکم عقل، کوچک‌ترین و ساده‌ترین کاری که برای تشکر از او می‌توان انجام داد، اطاعت از دستوراتش و به‌جاآوردن نمازهای پنجگانه است.

گاه این سؤال طرح می‌شود که چه لزومی دارد ما نماز را به زبان عربی و با اعمال و رفتار خاص انجام دهیم؟ مگر نمی‌توان با زبان مادری و بدون مقیدشدن به الفاظ و افعال خاص با خدا ارتباط برقرار کرد؟ ابتدا برای پاسخ به این سؤال خوب است فلسفه تغییر قبله را که یکی از دستورات خداوند در زمان پیامبر اکرم (ص) بود با هم بررسی کنیم.

در جریان تغییر قبله مشرکان از یک سو و یهودیان از سوی دیگر به پیامبر (ص) طعنه می‌زدند که چرا دین اسلام از خود استقلال ندارد و باید به سوی بیت‌المقدس نماز بخواند؟ و از این طریق در میان تازه‌مسلمان‌ها ایجاد شبهه می‌کردند. زمانی که از جانب خداوند دستور تغییر قبله آمد، عده‌ای بهانه‌جویی کردند و از این مسئله سرباز زدند. خداوند هم در آیه 143 بقره فلسفه این مسئله را این‌گونه بیان فرمودند: ما قبله را تغییر ندادیم؛ جز اینکه بدانیم چه کسی واقعاً تابع امر خدا و رسول اوست و چه کسی تخلف می‌کند و از هوای نفس تبعیت می‌نماید، (الا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه).

در آیه دیگر (34 بقره) بر خلاف قواعد توحیدی به فرشتگان امر می‌شود که به آدم سجده کنید. در واقع به امر خداوند عمل سجده که تنها مخصوص اوست، برای غیر نثار می‌شود. در اینجا جوهر مطلب، اطاعت از امر مولی است و عمل سجده علامت بندگی آنهاست. دلیل رانده‌شدن شیطان هم با شش هزار سال سابقه عبادت، نداشتن همین روحیه تسلیم در برابر خالق یکتا بود.

حال خداوند به اشرف مخلوقاتش دستور داده که نماز را با این شکل و اذکار بخوانید. ما نیز به عنوان بنده باید روح تسلیم و اطاعت را در خود تقویت کرده و دستورش را با جان و دل پذیرا باشیم.

پس نباید به دنبال این باشیم که این عبادت عظیم که ذکر الله‌اکبر نامیده می‌شود بر اساس میل و سلیقه خود تغیر دهیم. اگر خواهان رسیدن به رشد و کمال هستیم باید بدون چون و چرا تسلیم اوامر اللهی باشیم و از هر دری با هر قانونی که امر می‌فرمایند امور را انجام دهیم تا آثار مورد نظر شامل حال ما گردد. حضرت ابراهیم (ع) در جریان قربانی فرزندش به واسطه همین روحیه والا به آن مقامات متعالی دست یافت.

کسی که پروردگار خود را به عنوان خالقی علیم و حکیم قبول داشته باشد و بداند که هیچ حکمی از احکامش بدون حکمت نیست، دیگر نباید به دنبال فلسفه اعمال باشد، بلکه باید این دستورات را از جانب او دانسته و سر تسلیم در مقابل فرامینش فرود آورد. پس همان‌طور که یک شخص بیمار هیچگاه نمی‌گوید من تا خاصیت این دارو را ندانم آن را مصرف نمی‌کنم، ما نیز باید تابع اوامر ربوبی باشیم.

آیا می‌توان عبادات را بر طبق میل و سلیقه خود تغییر داد؟

قرآن کریم نمونه‌های متعددی از اقوام پیشین را یاد می‌کند که با تغییر شکل عبادت دچار قهر و غضب اللهی گردیدند. از جمله بنی‌اسرائیل که خداوند به آنها امر فرمود: که هنگام ورود به سرزمین مقدس کلمه حطه (گناهان ما رابریز) را به زبان جاری کنند، آنها از روی استهزاء و لجاجت گفتند حنطه (گندم). خداوند بر آنها غضب کرد و هلاکشان نمود (59 بقره).

نمونه دیگر که در ایه163 اعراف و 65بقره عنوان گردیده مربوط به حرام شدن صید ماهی در روز شنبه بود. بنی‌اسرائل می‌خواستند این قانون را تغییر دهند بنابراین حوضچه‌هایی را احداث کردند که ماهی‌ها در انجا جمع می‌شدند و روز یک شنبه آنها را می‌گرفتند و ادعا داشتند که ما در روز شنبه هیچ صیدی نداشتیم، همین کار باعث عذاب اللهی و مسخ شدن آنها گردید. پس در صورت اعمال سلایق شخصی خود بر روی عبادات. باید منتظر عواقب ناخوشایند آن باشیم.

آیا می‌توان نماز را ترک کرد و برای مدتی ترمزدستی را کشید؟

در آیات و روایات ما برای کسانی که در نماز سستی کرده وآنرا سبک می‌شمارند کیفرهایی ذکر شده است. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) هجده بلا برای چنین افرادی عنوان گردیده که شش تای آن در این دنیا گریبان‌گیر شخص می‌شود؛ از جمله اینکه برکت از روزی و زندگی‌اش می‌رود. نور از صورتش برمی‌گردد. دعایش اجابت نمی‌شود.

هنگام مرگ هم به ذلت جان می‌دهد و در روز محشر به صورت حیوان محشور می‌شود. در قرآن کریم نیز خداوند می‌فرماید: (ویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون).

وقتی چنین آثاری برای سهل‌انگاری در نماز بیان می‌شود، پس چگونه می‌توان نماز را به طور کلی ترک کرد و کنار گذاشت. نمازی که از واجبات است و به جز شرایط خاص که در مباحث فقهی به آن پرداخته شده است ماحق کنار گذاشتن آن را نداریم. چه از نماز خود لذت ببریم و چه لذت نبریم. (ان الصلاه کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا) بی‌تردید نماز همواره بر مؤمنان امری واجب است. 103 نساء. چراکه نماز در گام اول ادب کردن خود و مقابله کردن با هوای نفس است؛ نه لذت بردن. اصل اساسی در عبادات تسلیم و اطاعت بی‌قید و شرط بودن است.

در واقع ترک نماز قطع رابطه با آفریدگار هستی است که هم در این دنیا و هم در آخرت عواقب سختی را در پی خواهد داشت. به همین دلیل در شرح حال افراد جهنمی آمده که وقتی از آنها سوال می‌شود چرا شما به اینجا آورده شده‌اید پاسخ می‌دهند (لم نک من المصلین) 43 مدثر. یعنی به این دلیل که مااز نمازگزاران نبودیم. چراکه اولین چیزی که از انسان سؤل می‌شود نماز است.

و یا در جای دیگر خداوند می‌فرماید: (من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا) هرکه از ذکر من که بالاترین آنها نماز است روی بگرداند بی‌تردید زندگی سختی خواهد داشت. (124 طه).

آثار نماز

(الصلاه مفتاح الجنه) نماز کلید بهشت است، بنابراین کسی که کلید مخصوص به دری را نداشته باشد، نمی‌تواند وارد آنجا شود. (نهج‌الفصاحه جمله 1588).

نمازی که به خاطر اطاعت از دستور مولی باشد، گناهان را مثل برگهای پاییزی میریزد. روزی پیامبر اکرم (ص) درختی را تکان داد و برگ‌هایش ریخت به سلمان فرمود: تو دلیل اینکار را نمی‌پرسی؟ جواب داد چرا؟ فرمودند: هرکس نمازهای پنج‌گانه خود را آن‌گونه که در شرع مقدس وارد شده بخواند گناهان او همچون این برگ‌ها خواهد ریخت و بعد آیه 114 سوره هود را تلاوت فرمود.

امام حسین (ع) در ظهر عاشورا این تکلیف مهم را فراموش نکرد و حبیب‌ابن مظاهر و سعیدابن عبدالله در راه دفاع از اقامه نماز شهید شدند.

نماز علاوه بر آثار اخروی در مسائل دنیوی هم آثاری دارد. بوعلی سینا هر گاه به یک مسئله علمی بر می‌خورد که از حل آن عاجز بود، بلافاصله از نماز مدد می‌گرفت.

نماز آرامش‌بخش دل‌ها و اطمینان‌دهنده قلب‌هاست. نماز معراج مؤمن و رازی بین بنده و خداست؛ باز دارنده از فحشا و منکر است و نماز… .

 

منابع

تفسیرالمیزان. اسرارالصلاه. نهج‌الفصاحه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا