بنیانگذار حلقه-بخش چهارم
شخصیت شناسی
با رجوع به آثار محمدعلی طاهری و نیز مرور شرححال خود نوشتِ وی[1] و معرفی خود در کلاسهایش، او را فردی افسرده، مبتلا به تضادهای رفتاری، دارای سابقهی خودکشی و… مییابیم. مواردی که برخی از آنان در زندگی یک فرد مؤمن جایگاهی نداشته چه رسد به کسی که مدعی عرفان و رهبری یک جریان معنوی است. در ادامه به برخی از موارد گفته شده اشاره میشود.
تضاد و افسردگی
طاهری به لحاظ روحی، شخصیتی دارای تضادِّ با خداوند و افسرده بوده است. مطابق با آموزههای عرفان حلقه، انسان موجودی دوقطبی محسوب میشود که کمال و ضد کمال در وی ایجاد نوعی دوگانگی و کثرت کرده است که از آن تعبیر به «تضاد» میشود. دوقطبی بودن وجود انسان است كه امكان آزمايش و رشد او را فراهم میكند.
مؤسس حلقه در معرفی خود میگوید پیش از دریافت شهودات کیهانیِ سال ۵۷ با خداوند بر سر عدالت، فقر و اختلاف طبقاتی تضاد بسیاری داشته است.[2] همچنین سابقهی افسردگی و ناامیدی در برخی نوشتههای وی به چشم میخورد.[3]
اقدام به خودکشی
مطابق با آموزههای دینی، خودکشی از گناهان کبیره است. خداوند متعال در نهی از این عمل قبیح میفرماید:
لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ؛ خودتان را مکشید.[4]
همچنین از امام باقرعلیه السلام نقل شده است:
إنّ المؤمنَ يُبتَلى بكُلِّ بَليَّةٍ ويَموتُ بكُلِّ مِيتَةٍ إلّا أنّهُ لا يَقتُلُ نفسَهُ؛ مؤمن به هر بلايى گرفتار مىشود و با هر مرگى مىميرد، اما خودكشى نمىكند.[5]
از منظر عقل هم خودکشی عملی ناپسند محسوب میشود. بههرتقدیر شاخصههای وحیانی و عقلانی مسیری را برای سنجش ایمان انسانها برای ما ترسیم میکند که در آن تمایل و اقدام به خودکشی نوعی ضعف معرفت و ایمان را در پی دارد.
بالاتر از تمام شاخصههایی که دلالت بر مشکلات روحی طاهری ذکر کردیم اقدام وی برای خودکشی است. ایشان در طول دوران محکومیتش مجموعاً 21 بار اقدام به خودکشی و اعتصاب غذا کرده است.
طاهری میگوید:
تاکنون چهار بار اقدام به خودکشی نمودهام که نافرجام بوده است.[6]
این میزان در سالهای بعد با اعتصاب غذا افزایش مییابد و به 20 بار میرسد تا شاخصهای برای سنجش ایمان طاهری باشد؛ و بعدازآن هم یکمرتبهی دیگر تکرار میشود. بههرحال کسی که هدف قطعیاش خودکشی است مؤمن از دنیا نمیرود چراکه به پوچی عمیقی رسیده است. به همین خاطر است که پيامبر خداصلوات الله علیه فرمودهاند:
در زمانهای پيش از شما، مردى جراحتى برداشت و از شدّت درد و بىتابى، كاردى برداشت و با آن دستش را قطع كرد و از شدّت خونريزى مُرد. پس خداوند فرمود: بندهام، در گرفتن جان خود بر من پیشدستی كرد … هرآینه بهشت را بر او حرام كردم.[7]
نکتهی حائز اهمیت آن است که محمدعلی طاهری در دو کتاب انسان از منظری دیگر[8] و موجودات غیر ارگانیک[9] تمایل به خودکشی را نوعی مشکل ذهنی و نتیجهی تسلط و نفوذ موجودات غیر اُرگانیک بر فرد میداند.[10]
در پایان میتوان چنین نتیجه گرفت:
- بنیانگذار تشکیلات حلقه نمیتواند یک عارف باشد چراکه اینگونه رفتارها مناسب یک مسلمان نیست چه رسد به مؤمنِ عارف. او اگر مدعی پیروی از عرفان اسلامی است و تشکیلات خود را زیر مجموعهی عرفان اسلامی میداند نباید مرتکب رفتارهایی شود که مخالف بدیهیات دین و عرفان اسلامی است.[11]
- حتّی در بین بیشتر افراد عادی که به زندان محکوم میشوند چنین رفتاری دیده نمیشود و صبورانهتر از طاهری رفتار میکنند.
- هدف از بیان مبحث خودکشی آن است که دین برای تشخیص حق از باطل و مدعیان دروغین، ضابطه در اختیار ما قرار داده است؛ اما بیشتر کسانی که جذب تشکیلات حلقه شدهاند به ضوابط معرفتشناسی بیتوجّه بوده و برای سنجش عرفان حلقه تنها به یک شاخصهی تجربی[12] توجه کردهاند که آنهم سنجه مناسبی برای عرفان و حقانیت ادعاهای فرد نمیباشد و البته این اولین و بزرگترین خطای معرفتی یک شخص است که وارد تشکیلات حلقه میشود.
[1]. در قسمتهایی از دفاعیهها و بیانیههای منتشر شدهی ایشان.
[2]. محمدعلی طاهری؛ دورهی ششم؛ صص 109 و 110.
[3]. همو، بینش انسان؛ ص 26.
[4]. نساء: 29.
[5]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الكافی؛ ج2، ص 254.
[6]. محمدعلی طاهری؛ دفاعیه سال 93.
[7]. كانَ فيمَن قبلَكُم رجُلٌ بهِ جُرحٌ فَجَزِعَ فَأخَذَ سِكِّيناً فَحَزَّ بها يَدَهُ فما رَقَأ الدمُ حتّى ماتَ، فقالَ اللَّهُ: بادَرَني عَبدي بنفسِهِ؟! … قد حَرَّمتُ علَيهِ الجَنَّةَ. (محمد محمدى ریشهری؛ ميزان الحكمة؛ ج9، ص 298).
[8]. محمدعلی طاهری؛ انسان از منظری دیگر؛ ص 152.
[9]. همو، موجودات غیر اُرگانیک؛ صص 50 و 51.
[10]. بنابراین طاهری که با داعیهی نجات افراد از نفوذ موجودات غیر ارگانیک اقدام به راهاندازی تشکیلاتی جنگیری مانند کرده است، خود نیز مطابق با باورهایی که مطرح کرده است گرفتار این موجودات است. ناگفته پیداست که عقاید طاهری موهوم و پنداری بیش نیست و او خود نیز در عمل بر آن پایبندی ندارد.
[11]. او بارها مکتب خود را زیرمجموعه عرفان اسلامی دانسته است. طاهری: عرفان كيهانی (حلقه)… عرفانی ايرانی و اسلامی و برخاسته از فرهنگ ماست. (همو، عرفان کیهانی (حلقه)؛ ص 51).
[12]. در بخش دوم کتاب در مورد سازوکار درمانی آنان سخن به میان آمده است.
خدا لعنتش کنه …
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/04/14/790449/%D8%B2%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%84%D9%82%D9%87-%D8%B4%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF