مقالات

رابطه ی عرفان حلقه و تفکر نوین (بخش پنجم)؛ خوش بینی، تأیید عصر جدید؛

 

خوش بینی [1]

حلقه امید بیهوده به افراد می دهد و خوش بینی را بین اعضای خود رایج کرده، این که هرکس با هر دین و مذهبی فقط با اتصال به حلقه ها و بدون نیاز به هیچ سعی و کوششی در صراط مستقیم قرار می گیرد و به کمال می رسد و مطالبی که در کتاب های حلقه آمده نشان از خوش بینی به همان معنایی است که منظور تفکر نوین است:

– در عرفان کیهانی عواملی انسانی، خصوصیات فردی، … نقشی در ایجاد اتصال در دریافت های ماورایی ندارد (مثل سن، استعداد، ریاضت ، سعی و کوشش و …) هر انسانی صرف نظراز نژاد، ملیت، دین و مذهب تحول خواه و کمال پذیر بوده می تواند در صراط مستقیم قرار گیرد. (طاهری ۱۳۸۸ الف، ۱۰۲)

– تضاد با دیگران سد اصلی در رسیدن به مقام انسان صالح است. (طاهری ۲۰۱1 الف، ۱۵۰)

– صلح با عوامل هستی سرلوحه همه ی امور قرار دارد. (همان : ۲۱ ا)

– انسان صالح با خدا، با هریک از اجزای هستی با خود و با دیگران به صلح رسیده و با هیچ کدام تضادی ندارد. (همان: ۱۴۲)

– باقی ماندن در جهنم محال است همه وارد بهشت می شوند. (همان: ۲۶۶)

– عرفان حلقه انسان شمول است و همه می توانند آن را تجربه کنند. (طاهری ۱۳۸۸ب ،۲۰)

– در پایان چرخه همه جواب مثبت می دهند و به وحدت می رسند.[2] (همان: ۲۳۳)

خوش بینی در تفکر نوین سطوح مختلفی دارد، از خوش بینی به خود و توجیه گناه گرفته تا خوش بینی به شیطان. هم چنین طرح ترمز دستی عبادات و توجیه گناه ترک نماز با عنوان رسیدن به کیفیت و انگیزه بهتر، مصداقی از این بحث می تواند باشد.

خوش بینی به شیطان و نگاه مثبت به او نیز در آموزه های طاهری به وفور مشاهده می شود:

– ابلیس اولین معلم است. (طاهری 2011 الف، ۲۱۹)

– خدا مأموریت این نافرمانی را به ابلیس داده (خدا به شیطان گفته که بر انسان سجده نکند)( همان: 218)

– شیطان در وجود هر انسانی سهم مشخصی دارد و کسی نیست که در درون خود عامال تضاد نداشته باشد. (همان: ۹ ا۲)

– شیطان در هستی نقشی را ایفا می کند که جایگزینی ندارد اگر شیطان نبود جستجوی کمال و خداجویی معنا نداشت. (طاهری ۱۳۹۱، ۴۶)

– اگر شیطان نبود ما کی دنبال خدا بودیم. (دوره مستری، ۲۳)

تأیید عصر جدید[3]

طبق اصول تفکر نوین، عصر جدید عصری است که بشر در ارتباط با موجودات فرازمینی قرار می گیرد. در فرقه ی حلقه سخن از موجودات غیرارگانیکی به میان می آید که به نوعی در تعامل با انسان ها هستند و انسان به واسطه ی وجود آن ها دچار زحمت و مشکلاتی می شود. طاهری در بخش نسبتاً گسترده ای از آموزه هایش راه کارهایی برای برخورد با آن ها ارایه می کند و از عصر آشکار شدن تشعشعات صحبت می کند:

– ما داریم وارد عصری می شویم که عصر آشکار شدن تشعشعات است؛ یعنی انسان با زبان اصلی خودش که زبان تشعشعات است آشنا می شود و جنگ های تشعشعاتی هم نمود عملی خودش را پیدا می کند. (دوره تشعشع دفاعی، ۸۹)

– انسان در عصر حاضر پا به عرصه ای نهاده است که می توان آن را عصر هوشمندی نامید.(دوره فرا درمانی، ۲۶) عصر جدید در تفکر نوین این طور بیان می شود که ما وارد عصری می شویم که انسان، آگاهی معنوی نوینی را تجربه می کند و این آگاهی در اثر ارتباط با شعور کیهانی حاصل می شود و مدعی اند که بشر از سال ۲۰۱۲ وارد عصر جدید شده است و این مطلب دقیقا در صحبت های طاهری آمده است: «در عصری که وارد شدیم در سال ۲۰۱۲ موجی از آگاهی با زمین اصابت می کند و زمین را در برمی گیرد و انسان به تحولات شگرفی در زمینه شناخت آگاهی نائل می شود.»

– از موارد دیگری که در عصر جدید به آن پرداخته می شود تناسخ است. تناسخ در عرفان حلقه با الفاظ خاصی مانند کالبد ذهنی و تسخیر بیان می شود۔ کالبد ذهنی به این معنا که پس از مرگ انسان، بخشی از انسان به زندگی ادامه می دهد… کالبد ذهنی افراد فوت شده وارد کالبد ذهنی افراد زنده شده و با اشغال ستاد فرماندهی شخص تسخیر شده بر ادراکات آنها تأثیر می گذارند (دوره تشعشع دفاعی، ۱۰) و براین نظر است که کالبد ذهنی معادل اصطلاح روح در نظر اغلب مردم است. (همان: ۳۹) هم چنین در کتاب موجودات غیرارگانیک تأکید می شود: «کالبد ذهنی فرد درگذشته ، می تواند کالبد ذهنی هریک از عزیزان خود را تسخیر کند و موجب انتقال خصوصیات و بیماریهای خود به او گردد.» (طاهری 2010 ، ۵۳)

این مباحث مطرح شده در حلقه به طور کامل با مفهوم تناسخ، منطبق است؛ هرچند وجود تناسخ را در آموزه هایشان انکار می کنند. در شریعت اسلام تناسخ مردود است و طبق آیات قرآنی و روایات تناسخ باطل و محال است.

 

 

پی نوشت:

 

[1]. Optimism

[2]. از مقاله ی«آزمایش آخر» نیز این مطلب استنباط می شود.

[3]. Affirmations of New Age

 

 

منبع: برگرفته از کتاب حلقه اسارت.

 

نوشته های مشابه

4 دیدگاه

  1. بسم الله الرحمن الرحیم .با عرض سلام و با عرض معذرت و دور از جناب همه ما انگار ملتی گمراه بودیم و در ضلالت و تاریکی و گمراهی بسر میبردیم و همه هم به این موضوع درد ناک واقف بودیم و منتظر یک راه نجات و یک چاره و یک راهنما بودیم بیاد مارو بسوی نور و آگاهی ببره و همه مونو بسوی خوشبختی و سعادت ابدی هدایت کنه و این راهنما کسی جز ” زورو طاهری ” نبود.بله ما منتظر این شحصیت کارتونی و بچه گانه بودیم بیاد مارا از این سیاهی و گمراهی نجات بده.زورو طاهری دید ما به کمکش احتیاج داریم و نیست خودش در نور و هدایت کامل و در قطب مثبت عالم ومامور مخفی خدا بود خود بخود تصمیم گرفت ( منتظر فرمان خدا هم نموند)ظهور کنه و به همه بگه که بله من پیامبر عصر هوشمندی هستم و اومدم شما رو راهنمایی کنم.او از اینکه یک همچین تصمیمی رو سر خود گرفته خوشنود و راضی بود و نظر و راهنمایی چند نفر عالمتر و داشنمندتر از خودش رو هم نپرسید.حالا این زوروی تقلبی که کله ی شیطانو میبینه باید بفهمه تا وقتی کله ی شیطان و یا سایر اعضاشو میبینه از نور و هدایت هیچی نفهمیده و باید بدونه ما اصلامنتظرش نبودیم و تمام اینها رو در خواب و خیال و اوهام خودش دیده و بد بخت کسانی که فریب حقه بازیها و توهماتشو خوردند.

  2. بله. حق با جناب ش. جعفری ست. همین مونده بود که شخصیت های کارتونی بیان ما رو نجات بدن! زورو بیاد. ای کیو سان بیاد و بشینه تو اتصال و آگاهی دریافت کنه تا راه حل نجات ما رو پیدا کنه!! بعد ببینیم حتی زورو و ای کیو سان هم نبوده بلکه پینو کیوی دروغ گو بوده که الکی خودش رو دکتر و مهندس و فرادرمانگر جا زده بوده!!! بعد وقتی میخوان حقشو بذارن کف دستش، از ترس جون باز الکی بگه من کی خودم و دکتر و مهندس و فرادرمانگر و متصل به روح القدس جا زدم؟؟!! دماغشو نگاه کنین. روز به روز از بس دروغ میگه درازتر شده.. دیگه کارتون پینو کیو رو تلویزیون نمی تونه پخش کنه از بس دماغش دراز شده.. جا نمیشه تو صفحه تلویزیون.. اگه پخش کنن شیشه تلویزیون مردم میشکنه با دماغ پینوکیو. چی بگم؟ آدم فقط شگفت زده میشه از دست دلقک بازیای طاهری.

  3. جناب شگفت زده منم مثل اینکه مثل شما دارم شگفت زده میشم چون شما حالات و رفتار طاهری رو خیلی عالی توصیف میکنید و منم متعجب و شگفت زده میشم و خنده ام هم میگیره بابت این توصیفاتتون.واقعا دست مریزاد.به خلق خدا خدمت میکنید :)))

  4. سپاس خداوندی را که حلقه های رحمانیتش را برای هدایت تمامی بندگانش قرار داد, و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا. اما بعد بنده به عنوان فردی بسیار مذهبی و دوستدار امامان معصوم میگویم که استاد نارنینم محمدعلی طاهری راه خدا ب من نشان داد .با او خداوند را شناختم و از شیطان رجیم به خدای رحمان و رحیم پناه جستم, در این لحظه به همان خداوندی که جانم در اراده ی اوست قسم یاد میکنم و شهادت میدهم بر اینکه استادم چیزی جز راه خدا نشان نداده و رهروی شیطان را منفور, میداند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا