مقالات

رابطه ی عرفان حلقه و تفکر نوین (بخش اول)؛ تفکر نوین، حضور مطلق؛

 

تفکر نوین

با بررسی گروه های متعدد معنوی که در جهان فعالیت می کنند، اصول و واژه های مشترک رایجی بین آنها است. که نشان می دهد باوجود تفاوت های ظاهری، در مسیری واحد حرکت می کنند؛ مانند رودهای کوچک و بزرگی که همگی به یک دریاچه می رسند. این تأمل «دین نوین جهانی» را مورد توجه قرار می دهد و بیان گر دست های پشت پرده ای است که سعی در همسو سازی تمام حرکت ها و گروه ها با یک اندیشه هستند و در این راستا دین جهانی را طراحی کرده اند. برخی از این مشترکات در حلقه نیز مشاهده می شود و گویا از این همراهی بازنمانده است؛ به عبارت دیگر می توان این فرقه را تکه ای از پازل دین نوین جهانی دانست که سعی در پیوستن به بدنه ی اصلی خود داشته و دارد. برای تبیین شباهت های حلقه با دین نوین، توضیحاتی اجمالی درباره ی اصول تفکر نوین ارایه می شود[1]: تلاش برای ساختن دین جهانی با همه بزرگی و دشواری که دارد در قیاس با منافعی که می تواند به دنبال داشته باشد، ناچیز و آسان است … دین جدید باید عناصر مشترک ادیان را درخودداشته باشد تا مقبولیت جهانی پیدا کند … شامل مطالب جدیدی نیز می باشد که در تئوری ها اثبات نشده و یافته های نسبتاً نوین علمی در علومی چون فیزیک، روان شناسی، فراروان شناسی ریشه دارد برای مثال بسیاری از جنبش های دین نوین از انرژی و نیروهای کیهانی و نظریه کوانتم استفاده می کنند و می کوشند نیروی خلاق هستی یا به عبارتی خداوند را به معنای همین انرژی کیهانی درنظر بگیرند… شکل گیری تفکر نوین از دهه ۱۸۳۰ آغاز شد و ریشه ی آن به آمریکا و انگلیسی بازمی گردد. ویلیام جیمز[2] تفکر نوین را «دین متمایل به سلامتی» نامیده است. جنبش تفکر نوبن تفسیری فلسفی از عقاید تفکر نوین است که در اوایل قرن نوزده آغاز شد و امروزه این گروه شامل سازمان های سکولار فرقه های مذهبی مؤلفان و افرادی است که دارای عقایدی هم چون قانون جذب، تفکر مثبت، متافیزیک، شفادهندگی، تجسم خلاق و قدرت شخصی هستند. این جنبش را متفکربن و فلاسفه و هم چنین سازمان های مذهبی مختلفی از جمله کلیسای وحدت ، علم مسیحی و کلیسای علم قدسی پیش می برند.

حضور مطلق[3]

طبق نظر فرقه ی حلقه دو شبکه در جهان هستی فعالیت می کند، شبکه مثبت و شبکه منفی.

نمودار ذیل مبحث قانون بازتاب در کتاب انسان از منظری دیگر(صفحه ی 179) آمده است:

در این شکل وجود هر دو شبکه ی مثبت و منفی را از خداوند نشان می دهد! در این نمودار آگاهی های مثبت و منفی در تقابل با یکدیگر و در امتداد شبکه ی مثبت و منفی قرار داده شده است. هم چنین طاهری بر این نظر است که:« کلیه اطلاعات ماورایی که انسان بدست می آورد یا از شبکه مثبت می باشد و یا از شبکه منفی» (طاهری ۱۳۸۸ الف ،93) در تأیید این مطلب نیز نموداری طراحی و ارایه شده است[4] و بر این مطب تأکید می کند که شبکه ی منفی نیز از سوی خداوند خلق شده است.

نمونه ی دیگر در انطباق حلقه با اصل اول تفکر توبن، نماد آن است. دایره بودن این نماد نشان کمال و سیاه و سفید بودن آن نشان خیر و شر است؛ یعنی کمالی که هم خیر و هم شر را توأما دارد.

از مباحثی که در حلقه آمده و با حضور مطلق تفکر نوین مشابهت دارد، بحث «انسان و رب»

است. طاهری کمال را در درک بالقوه خدایی بودن می داند و می گوید: «نمونه ی ایده آل وجود آدم که کمال بالقوه ی او را نشان می دهد «اله» او نام می گیرد» (طاهری ۲۰۱۱ الف، ۲۳۱) و «ملک آدم، اله آدم و رب آدم. هیچ یک از وجود آدم جدا نبوده، هریک بُعدی از وجود او هستند که در حرکت او نقش دارند،»(همان: 232) «پس رب هر کس نمونه ی عینی و کمال یافته او در پایان

چرخه است.(همان: 233).

در حضور مطلق تفکر نوین شیطان را ترکیبی از خیر و شر می دانند. فرقه ی حلقه نیز فقط نگاه منفی به شیطان ندارد و در مواردی با نگاهی مثبت ابلیس را اولین معلم معرفی می کند.

(همان : 19) و ضمن قایل شدن جایگاه بی بدیل برای شیطان، می گوید: «اگر شیطان نبود جستجوی کمال و خداجویی معنا نداشت.» (طاهری ۱۳۹۱، 46)

 

پی نوشت:

 

[1].توضیحات این بخش برگرفته از کتاب «به سوی یک دین جهانی»نوشته ی حمیدرضا مظاهری سیفاست.

[2]. Williamjames

[3]. حضور مطلق (Omnipresence)، یعنی کلی که همه جزء را در بر دارد هم خیر و هم شرو همچنین نگاه مثبت به شیطان داشتن. حضور مطلق دو ویژگی دارد: 1- ترکیبی از تاریکی و روشنایی2- خدا برای انسان درونی می شود و انسان تجسمی از آن می شود. نماد یین و یانگ درتائوئیسم گویای این تفکر است.

[4]. این نمودار در کتاب انسان و معرفت، صفحه 93 ارایه شده است.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا