عرفان حلقه و دیگر عرفان ها

عرفان حلقه و دیگر عرفان ها
عرفان حلقه بر خلاف آن چه که ادعا می شود یک عرفان اسلامی نیست. چرا که بسیاری از مسلمات عرفان حلقه در متون دینی نیامده و اتفاقا در عرفان های دیگر این گونه اعتقادات به چشم می خورد. از سوی دیگر رهبر عرفان حلقه اصرار دارد که چنین گفته هایی از ابداعات و ابتکارات شخصی وی است و قبل از وی در هیچ مکتبی سابقه نداشته است. در صورتی که بسیاری از این مفاهیم در دیگر مکاتب بسیار قدیمی آمده است. مثلا آن چه که در کتاب انسان از منظر دیگر تحت عنوان واقعیت وجودی و حقیقت وجودی بیان شده، کمترین قرابتی با وحدت وجود در متون دینی ندارد. این دو مفهوم همان مفاهیم تونال و ناول در عرفان سرخپوستی است. «تونال همان دنيايي است که الان ميشناسيم و ساخته و پرداخته ذهن ماست و از واقعيت بهرهاي ندارد. تمامي تبيين و تفسير هاي بشري از هستي در اين دسته از آگاهي قرار دارد و «ناوال» همان حقايق پشت پردهاي است که در سير و سلوک به شيوه ساحري کشف ميشود.»[1]
« حوزه تونال همان بخشي از هستي است که ناشي از خيال پردازيهاي ماست و از حقيقت بهرهاي ندارد». ـ جالب است بدانیم در نگاه دون خوان، خدا در حوزه تونال قرار ميگيرد، نه در حوزه ناوال ـ «خداوند بخشي از تونال ماست. تونال همه چيزهايي است که فکر ميکنيم دنيا از آن چيزها تشکيل شده است، از جمله خداوند.»[2] که از نگاه عرفان حلقه تمام چیزهایی که ما می بینیم، ساخته ذهن ماست و واقعیت مستقل خارجی ندارد. در عرفان حلقه گفته می شود. « اگرناظروجود نداشته باشد، جهان هستي نيز وجود نخواهد داشت.»[3]
البته پاره ای از تبیین ها در فیزیک جدید، به صورت غیر علمی در عرفان حلقه مورد استفاده قرار گرفته است. در حالی که چنین ایده هایی اولا اجماعی نیست و بعلاوه این گونه که در حلقه گفته می شود، در بین صاحب نظران کوانتوم بیان نشده است. جان پاكينگ هُرن می گوید: « بايد در درستي اين نظريه شك كرد كه جهان كوانتومي جهاني است در حال انحلال و بدون وجود پايدار جوهري.»[4]
مفهوم شعور کیهانی که در متون عرفان حلقه از آن به آگاهی نیز یاد می شود؛ از یک طرف عبارتی دیگر از نظریه ضمیر ناخودآگاه جمعی یونگ است که در حد یک فرضیه در اندیشه یونگ باقی ماند و از طرف دیگر در کتب یوگا با همین تعبیر تکرار شده است. در متون یوگا آمده است. « ارتباط بسيار مهم و نزديك بين صدا و پرانا وجود دارد. در آغاز خلقت، قبل از آنكه پديدهاي خلق شود اول آگاهيِ جهاني يا ماهات (روح كيهاني) وجود داشته است.»[5]
یونگ در توضيح صورتهاي ديرينه يا مثالي ميگويد:
«هر انسان یک ناخودآگاه قومی یا باستانی دارد که تمام تاریخ نیاکان انسانی و تاریخ خلقت از آغاز تاکنون را در خود دارد. و وقتی که واپس رفتن انرژی از دورترین زمانهای کودکی دورتر میرود آن وقت از آثار و بستر بازماندة حیات اجدادی سر درمیآورد و به شکل صورتهای اساطیری درمیآید که همان صورتهای دیرینه است. صورتهای دیرینه یا صورتهای مثالی که کهن الگوها نام دارد در همة انسانها مشترک است و آنچه ضمیر ناخودآگاه جمعی دارد از این نمونههای دیرینه تشکیل شده است. این نمونههای دیرینه از اثرات عکسالعملهای ذهنی تشکیل میشود که بزرگترین و زیباترین اندیشههای بشر از این صورتهای آغازین که در واقع شبکههای بنیادی اندیشهها به شمار میرود سرچشمه میگیرد که در واقع اینها حاصل تجربیات ممتد انسانی است که پیوسته در حال نوشدن هستند»[6] در عرفان حلقه هم گفته می شود: «هر انسانی کالبدهای متعددی مانند کالبد فیزیکی…دارد. یکی از کالبدهای مشترک او، کالبد روح جمعی است که میان همه انسان ها مشترک است و موجب می شود که همه آن ها به نوعی با هم دیگر در ارتباط نامرئی قرار گیرند.»[7]
یا در عرفان حلقه عناصر اصلی در عالم دو عنصر انرژی و آگاهی است و این دقیقا همان چیزی است در یوگا مورد اشاره قرار گرفته است. در عرفان حلقه گفته شده: «سه عنصر فوق (درجهان هستی) عبارت است از ماده، انرژی و آگاهی».[8] در جای دیگر این دو را به یکی بر می گردانند: « می دانیم که جهان پیرامون ما از ماده و انرژی شکل گرفته است و در اصل فقط از انرژی».[9] در یوگا هم گفته می شود: « جهان هستي از آگاهي و نيروي آفريننده (آگاهي + انرژي) پديد آمده است. جهان هستي از بر هم كُنش آگاهي و نيروي آفريننده (آگاهي + انرژي) پديد آمده است و آدمي با پيوند دادن آگاهي فردي خويش به هستي و جهاني خود است كه ميتواند به روشن شدگي و شناخت جهان بزرگ بيرون كه به راستي همان جهان كوچك درون است دست يابد.»[10]
در عرفان حلقه بارها به روح القدس دو عمل نسبت داده می شود؛ اول شفابخشی، دوم وساطت بین بنده و خدا در پاسخگویی. جالب است که در روایات اسلامی هر چند کار واسطه گری به معنای تدبير امور عالم به فرشته ها سپرده شده است. اما چنين رسالتي براي روح القدس يا جبرئيل در متون اسلامی بيان نشده كه او قدرت شفابخشی و درمانگری دارد و واسطه پاسخگویی بین بنده وخداست.»[11] از قضا این ادعای عرفان حلقه که روح القدس قدرت درمانگری دارد، با متون مسیحیت سازگار است نه با متون اسلامی.
در عهد جدید آمده است: «روح القدس به يك شخص عطاي بيان حكمت مي بخشد، تا با ارائه راه حل هاي حكيمانه ديگران را ياري نمايد؛ و به ديگري دانستن اسرار را عطا مي كند. او به يكي ايماني فوق العاده عطا مي نمايد، و به ديگري قدرت شفاي بيماران را ميبخشد. »
[1] . آموزش هاي دون کارلوس ، کندري ص 60
[2] . کاستاندا، قدرت سکوت ص 2
[3] . عرفان کیهانی اصل10
[4] . جان پاكينگ هُرن، نظريه كوانتوم، ترجمه حسين معصومي همداني، ص 116
[5] . يوگا و انرژي درماني، سووامي نيرانجاناندا، ترجمهي موسوي نسب،ص 62
[6] .یونگ، ضمیرناخودآگاه ص 91
[7] . موجودات غیر ارگانیک ص38
[8] . انسان از منظر دیگرص20
[9] . انسان از منظر دیگرص36
[10] . انرژي جنسي و يوگا، تأليف اليزابت هايچ، ترجمهي فرامرز جواهرينيا، ص 6
[11] . الميزان، ذيل تفسير سوره نازعات