تجربه های آسیب دیدگان و نجات یافتگان

آسیب دیده شماره (27)

بسم الله الرحمن الرحیم

آسیب دیده شماره (27)

خانم  مشاور

من مشاور هستم و روانشناس, یه روز مراجع کننده ای آمد مطب که مشکل ocd یا وسواس فکری عملی داشت, من طبق معمول راه کار و تکنیک میدادم, اما هر انچه مطرح میکردم این اقا میگفت خانم دکتر ما تو فرادرمانی همه این کارا رو انجام میدیم, و هر چی ازش میپرسیدم راجع به  فرادرمانی توضیح بده میگفت اجازه نداارم و اگر بخوای باید بیای ببینی, تا اینکه من ترم اول رو رفتم دیدم چیزی نیست, ترم دوم چیزی نبود از تکنیکها از حرفای که میزدم, تا اینکه الان ترم 5 رو گذروندم, و هیچی ندیدم, از ترم 3 م شش بعضی بیماری هام خوب شد اما جاش یه بیماری دیگه گرفتم, ماشینم رو دزدیدند, کارم ورشکسته شدم چون انقدر حمله داشتم, من مهد کودک داشتم, و یهو تعداد بچه هام به 3 تا رسید منی که 33کودک در مهد داشتم, بعد چقدر سایه میدیدم تو مهد کودک, خودم جیغ میزدم وای به حال بچه ها, واینکه الان خونه گرفتم اونم تمام پولم رفت, الان بدنم تاول و زگیل های پوستی زده اصلا دلیلش هم مشخص نیست و اینکه رابطه با همسرم هم اون طوری داغون شد, هر از گاهی یه پیام میده خوشحال میشم میدوم به سمتش یهو میره عقب دوباره بلا تکلیف شدم, همه چی به کنار واقعا همسرم رو میخوام, همین.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

  1. عجب عجب
    یک دعانویس کلاهبرداری بود اونم تاولهای گنده زده بود بعد چند وقت و اینا تاثیر همون موجوداته …خدا لعنت کنه طاهری را

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا