مقالات

همسویی عرفان حلقه با تصوف؛

 

تصوف

طاهری در توصیف حلقه از عبارت «عرفان این مرز و بوم» استفاده می کند که با مطالعه ی تاریخ عرفان ایران به تصوف می رسیم. تقسیم دین به شریعت و طریقت که طاهری در آموزه های خود به آن تأکید می کند (طاهری ۱۳۸۸ الف، ۱۱۲)، از عقاید صوفیه است. همچنین یکی از اعتقادات مهم صوفیان «صلح کل» است بدین معنا که آنان هیج دین و مذهب و آئینی را غلط نمی شمارند و هیچ کدام را بر دیگری امتیاز نمی دهند. آنها اختلاف مذاهب را اختلاف در رنگ و صورت می شمارند و معتقدند که وابستگی به مذهبی خاص، مانع و حائل در راه وصول به حق است. دیدگاه طاهری و توضیحاتی که در مورد پلورالیسم دینی به آن اشاره شد و همچنین دیدگاه طاهری در طرح مقام انسان صالح ، یعنی انسانی که با خدا و هریک از اجزای هستی، با خود و با دیگران به صلح رسیده و با هیچ کدام تضادی ندارد (طاهری ۲۰۱۱، الف، ۱۴۲)، با این عقیده ی تصوف قابل انطباق است. تأویل هایی که طاهری در آموزه های خود روا می دارد نیز بی شباهت به صوفیان نیست. تفسیر به رأی و تأویل آیات در جهت گریز از شریعت در تصوف به چشم می خورد و همان طور که در بخش های پیشین آمد، طاهری پرسش و پاسخ ملائکه با خدا در مورد آفرینش آدم و هبوط او به زمین، طوفان و کشتی نوح بالا و… را سمبول هایی برای بیان مطالبی غیر از آنچه در منابع و به ویژه قرآن است، می داند. (جلسات کمیته عرفان) همچنین به بهانه ی کیفیت و رسیدن به باطن عبادات و به ویژه نماز، از شریعت دور شدن و نیز توجه خاص به عشق در مقابل عقل و تاکید طاهری بر ماهیت وحدت وجودی عالم، اعتقاد به چرخه های خلقت، تناسخ ، دسترسی به غیب و عوالم بالا از جمله ویژگی های مشترک حلقه با تصوف است. نگاه طاهری و تعظیم او نسبت به شیطان و همچنین دیدگاهی که در مورد امر خداوند به سجده نکردن در برابر انسان و اطاعت شیطان دارد نیز از عقاید مشترک او و صوفیان است. اهل حق، یزیدیه، متصوفه ی اهل جبال، طایفه گوران و… فرقه هایی هستند که در اعتقاداتشان به ابلیس تقدس و احترامی قایل هستند که با آموزه های فرقه ی حلقه منطبق است. در این فرق از شیطان با عنوان «ملک طاووسی» نام می برند. گورانیان به استناد « لا تسبنّ ابلیس فی العلانیه و انت صدّیقه فی السر» لعن شیطان را جایز نمی شمرند. (دهقان ۱۳۸۳، ۵۵)، مانند این نظریه در فرقه کیهانی وجود دارد مبنی براین که لعن کردن، انسان را در فاز منفی وارد می کند و باعث جذب غیرارگانیک ها می شود. همچنین در نظریه ی صوفیانه ی گورانیان درباره ی شیطان گفته می شود: چون خداوند خواست تا ظهور کند.[1]، نخست فرشتگان را بیافرید که عزیزترایشان «ملک طاووسی» بود، آن گاه آدم را از خاک بیافرید و به فرشتگان دستور داد تا سجده کنند. ملک طاووس به خواست خداوند سجده نکرد. البته غیر از قضا و قدر، او عاشق خدا بود و نمی خواست در برابر آدم سجده کند، با این کار او، آدم غمی شد و از سر حسادت خواست تا تدبیر این کار بسازد… (همان) گفته های طاهری، به طور کاملی با نظر گورانی ها قابل انطباق است، فرشته دانستن شیطان، سجده نکردن شیطان به خواست خداوند، عشق شیطان به خدا و….. این ها در جهت عزیز کردن و محترم شمردن شیطان و در واقع القای خود شیطان است و چه بسا به شیطان پرستی منجر شود. عوامل پیدایش تصوف در اسلام عبارت است از افکار و مذاهب هندی و بودایی، تماس با راهبان مسیحی ، انتشار فلسفه یونانی و خوی افلاطونی و تفسیر به رای از تعلیمات دینی و به خصوص تفسیر و تاویل آیات و روایات و موارد این چنینی است. عرفان کیهانی افکار و عقاید تصوف را با قالبی جدید و مدرن ارایه می کند؛ زیرا در عصر حاضر کسی به خرقه پوشی، چله نشینی، گوشه نشینی و… علاقه ای ندارد.
 

 

پی نوشت:

 

 

ا- این بخش از نظرگورانیان در مورد آفرینش، حدیث کنز مخفی «کنت کنزاً مخفیاً فأحبیت أن اُعرف فخلقتُ الخلق لکَی اُعرف» را به ذهن متبادر می کند که طاهری نیز به این حدیث بارها استناد کرده است. لازم به توضیح است ابن حدیث در هیچ یک از منابع روابی دست اول شیعه از جمله کتب اربعه نقل نشده است، تنها در دو مورد علامه مجلسی دربحارالانوار از پدرش بدون ذکر سلسله سند این روایت را نقل نموده است. (مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸۴، ص ۱۹۹ و ۳۴۴) البته برخی نیز این حدیث را خبر واحد می دانند و گفته اند در مسائل عقیدتی خبر واحد کارساز نیست. (تفسیر نمونه، ج 22، ص ۳۹۴)، بنابراین حدیث مرسل است و گفته شده که حدیت صحیح نیست. (زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده والشریعة والمنهج، ج 20، ص248 ) با همه ی این اوصاف، حدیث کنز مخفی مورد استناد بسیاری از عرفا بوده و هست و بسیاری نیز بدون سند صحیح آن را پذیرفته و بیان می دارند!

 

 

منبع: برگرفته از کتاب حلقه اسارت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا