دوم. با شیطان و گناه تضاد داشته باشید

 خدای مهربان در قرآن کریم بارها و بارها بر دشمنی شیطان با انسان تأکید کرده و او را به عنوان دشمنی قسم خورده که از هیچ راهی برای دشمنی و گمراهی و بدبختی انسان فروگذار نمی‏کند، معرفی نموده است. و برای دشمنی با او توصیۀ اکید دارد. «بی‏تردید شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بگیرید.» (سوره فاطر. آیۀ6) هر کس که می‏گوید با شیطان و جن‏ های کافر صلح کنید و تضاد نداشته باشید، در حقیقت شما را دو دستی تسلیم دشمن کرده است.

غفلت از شیطان یکی از مهمترین راهکارهای او برای تسلط بیشتر بر انسان بوده است. هر دشمنی دوست دارد که جبهۀ مقابل از او غافل و نسبت به او به توجه باشد، در این صورت هر نقشه و طرحی که داشته باشد، بدون مقاومت و مشکل اجرا خواهد کرد. عرفان حلقه با کمال محبت به شیطان رجیم این لطف را در حق او می‏کند و پیروان حلقه را نسبت به دشمنی شیطان غافل و سهل انگار و نسبت به دشمنی با شیطان سست و بی‏توجه می‏‏کند.

تضاد با شیطان و گناه را دوباره باز یابید. گناه، نافرمانی خداست و هر کس انجام دهد در هر صورتی در برابر خدا قرار گرفته و از کمال حقیقی دور شده است. مرز راه مستقیم با پرتگاه ‏های شیطانی را حفظ کنید. تضاد نداشتن باشیطان مثل این است که کسی در جاده‏ای کوهستانی بدون گارد حرکت کند. دیگر نیاز نیست، که شیطان او را گمراه کند، او بالاخره در یک پیچ یا در تاریک و روشن راه در جایی به دره خواهد افتاد. تضاد باشیطان مثل گاردهای کنار یک جادۀ کوهستانی است. سعی کنید، هیچ لحظه‏ای از عمرتان بدون این گارد نباشد.

گاهی در روز شیطان را با تمام نفرت لعن کنید، لعن یعنی دور بودن از رحمت خدا و شیطان با راهی که در پیش گرفته است، لحظه به لحظه از رحمت خدا دورتر می‏شود. خدا که از همه چیز او و آیندۀ او خبر دارد، درباره اش قضاوت کرده و او را ملعون و رانده شده نامیده است. پس ما هم با تکیه به علم کامل الاهی او را لعن می‏کنیم. وقتی او را لعن می‏کنید، نفرت را در قلب خود احساس کنید. این نفرت همۀ تاریکی ها را بیرون می‏ریزد و از امیال پلید پاک می‏سازد.

شیطان را با تمام نفرت لعن کنید او کسی است که با وسوسۀ انسان‏های حقیر و خود فروخته بسیاری از انسان ها را شکنجه داده، کشته و اشک سوزناک اندوه را در طول تاریخ بر دل کودکان معصوم نشانده است. او انگیزه ساز هر گناه و جنایت و خیانتی است. او را با تمام نفرت لعن کنید، آنگاه ببینید که چقدر روشنایی و عشق به خوبی و پاکی و انسانیت در دل تان پیدا می‏شود.

تضاد با شیطان، یعنی تضاد با گناه، خیانت، پلیدی و تنفر از شیطان یعنی عشق به پاکی، انسانیت، ارزش‏های الاهی و زندگی معنوی. تضاد با شیطان شما را برای مبارزه با پلیدی‏ ها و رسیدن به خوبی‏ ها نیرومند می‏کند. هر طور که می‏توانید خود را در تضاد با شیطان قرار دهید. از همه مهمتر این است که در دل‏تان تنفر از او را نیرومند کنید. روی دیگر این تنفر عشق به خدا، پاکی، معصومیت و همۀ خوبی هاست.

با تضاد با شیطان خودتان را خالص و زلال کنید. اراده کنید که هر چیزی به عنوان حفاظ رحمت خدا به شما القاء شده بیرون بریزد، و تضاد با شیطان جای آن را بگیرد. این تضاد شما را دوباره به رحمت خدا نزدیک خواهد کرد. تضاد با شیطان همۀ شیطنت‏هایی که انسان‏ها انجام می‏دهند حتی خودمان انجام می‏دهیم تضمینی برای حرکت به سوی خداست. اگر این تضاد را درک کنی، پس از انجام یک گناه یا خطا، زود پشیمان می‏شوی، توبه می‏کنی و به سوی خدا باز می‏گردی. و رحمت او را بدون حفاظ و فاصله احساس می‏کنی خدا هیچ گاه از توبه‏های ما خسته نمی‏شود.

دشمنی با دشمن خدا، دلیلی بر صداقت در دوستی با خداست. کسی که هم با خدا دوست است و هم با دشمن او، خودش هم نمی‏داند، چیست و به کجا می‏رود. این تحیر، فرصتی برای سستی درونی و نفوذ و سلطۀ شیطان و افزایش تأثیر وسوسه‏ های اوست. پس گام دوم این است که تضاد با شیطان را در ذهن و قلب و زندگی خودتان تقویت کنید تا برکاتش را ببینید.
تمرین

روزی پنج بار شیطان را با تمام تنفر و با تمام تفکر و با تمام سلول‏های بدن‏تان لعن کنید. اگر او را انگیزه ساز همۀ بدبختی‏ ها و ظلم‏ های بشر تصور کنید، تنفر لازم را پیدا خواهید کرد. یک بار صبح وقتی از خواب برمی‏خیزید، یک بار شب وقتی به بستر می‏روید و سه بار پیش از شروع نمازهای روزانه برای غیر مسلمان‏ هایی که به حلقه دچار شده‏اند، توصیه می‏کنم که پیش از طلوع آفتاب، هنگام ظهور و هنگام غروب آفتاب لعن شیطان را فراموش نکنند.