متن پیاده شده ی قسمت یازدهم برنامه نجات از حلقه در شبکه جهانی ولایت
حجت الاسلام مظاهری سیف: بسم الله الرّحمن الرّحیم. سلام بینندگان عزیز، با قسمتی دیگر از برنامهی نجات از حلقه در خدمت شما هستیم. در این برنامه هم مثل برنامههای گذشته میهمانان ارجمندی در استدیو هستند و با همدیگر در مورد آسیبهای عرفان حلقه و انحرافات و موارد و مسائلی که در موردش قابل طرح است گفتگو میکنیم. عرفان حلقه یکی از عرفانهای کاذب و نوظهور است که در چند سال اخیر در کشور ما گسترش پیدا کرده و بعد هم از مرزهای ایران فراتر رفته و با مهاجرت برخی از اعضای این جریانِ عرفانِ حلقه، شاهد شکل گیری حلقههایی از آن در برخی از کشورها هستیم. لذا به نظر میآید که قابل توجّه برای همهی بینندگان شبکه ولایت در هر جای جهان که هستنند تا این مباحث را جدّی پیگیری بکنند و اگر احیاناً در دور و بَر خودشان کسانی اند که فریب این جریان را خوردهاند یا دارند با آن آشنا میشوند و در مراحل اوّلیه ی ورود به عرفان حلقه هستند، بتوانند روشنگریهای لازم را در این زمینه انجام بدهند، در این قسمت هم دو مهمان بزرگوار داریم جناب حاج آقای شمشیری که همیشه در این برنامه همراه ما هستند و کمک ما میکنند و جناب آقای دکتر شفیعی که در چند قسمت گذشته در خدمتشان بودیم و از مطالبشان استفاده کردیم. در این قسمت هم خدمتشان هستیم، آقای دکتر شفیعی شما میخواهید یک سلام و علیکی با بینندگان داشته باشید.
دکتر شفیعی: خواهش میکنم. به نام خداوند بخشندهی مهربان سلام میکنم خدمت اساتیدی که واقعاً در این دو جلسهی اخیر خیلی چیزها از آنها یاد گرفتم و بینندههای محترم شبکهی بزرگ ولایت و شبکهی جهانی ولایت. در خدمتتان هستم اگر سوالی چیزی هست در خدمتتان هستم.
حجت الاسلام مظاهری سیف: خیلی متشکر. ممنون جناب آقای شمشیری شما هم سلام علیکی داشته باشید.
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم. بسم الله الرّحمن الرّحیم. خدمت شما استاد بزرگوار، برادر عزیزم آقای شفیعی و بینندگان عزیز شبکهی ولایت عرض سلام و ادب و احترام دارم.
حجت الاسلام مظاهری سیف: خُب بحثهای گذشته ما به اینجا رسید که عرفان حلقه یکی از مهمترین ادّعاها و در واقع جاذبههایی که دارد موضوع درمانگری است یعنی خیلیها میروند سراغ عرفان حلقه نه به خاطر عرفان یا هر چیز دیگر، بلکه به خاطر درگیری با بیماریهای مختلفی که بالاخره این روزها هم انواع بیماریهای ناشناخته در بین مردم رایج شده و ممکن است طبّ رایج هم نتواند درمانِ قطعی برای آن پیشنهاد بکند از همین جهت است که خب عدّه ای جذب عرفان حلقه میشوند. در واقع میروند تا آن را بیازمایند برای درمان درهایشان و حالا ببینیم در واقع تئوریِ درمانیِ عرفان حلقه چیست.
عرفان حلقه چنانکه در جلسات گذشته هم بحث شد دو شاخهی درمانی را میگوید ما پایه گذاری کردیم. یکی فرادرمانی و دیگری سایمنتولوژی. در هر کدامِ اینها هم در واقع ادّعایشان متفاوت میشود. اینکه علّت بیماری چیست و راه درمانش و حالا نتایج و فرآیندها، یک کم با هم تفاوت پیدا میکند. البته شاید صورت قضیه ببینیم یکسان دارد هر دو پیش میرود ولی به هر حال در مرحلهی تعریف و بیان مسئله، تفاوتهایی را دارند. ما این جلسه را بخش اوّلش را در مورد فرادرمانی صحبت بکنیم به نظر من میآید اگر موافق باشید و بخش دوّم را در مورد سایمنتولوژی. در فرادرمانی ادّعا بر این که علّت بیماریهایی که افراد به آن مبتلا میشوند، اختلالات شعوری است. و اینکه پزشکی رایج هم نمیتواند آن را پاسخ بدهد به خاطر این است که تا حالا تعریفی از اختلالات شعوری نداشته است. شعورِ عضوی، شعورِ سلولی، اینها به هم میریزد و آنها مدّعی هستند با همان شعورکیهانی معروفِ خودشان که در طول این قسمتها زیاد در موردش صحبت کردیم و باز هم معلوم نمیشود چیست، چون خیلی ابهام وجود دارد در این باره، میآیند وصل میکنند و آن اختلالاتِ شعوری بر طرف میشود حالا دیگر اینجا یک فرآیندی است که در واقع درمانگر، فردِ بیمار را در نظر[1] میگیرد با در نظر گرفتن آن بیمار، بیمار معرفی میشود به شبکهی شعور کیهانی که حالا اینجا خیلی ابهام همچنان باقی است و بعد آن شبکهی شعور کیهانی بیمار را اِسکن میکند و بیماری، برون ریزی میشود تا درمان صورت بگیرد. حالا من اگر موافق باشید آقای دکتر با فرمایشات شما بحث را آغاز بکنیم. اصلاً این طرحِ مسئله و این نوع پاتولوژی یا علّت شناسی بیماریها قابلیت طرح در حوزهی پزشکی را دارد یا ندارد؟ یعنی ما بیاییم بگوییم علّت بیماریها اختلالات شعوری است، اصلاً پرداختن به مقولهی شعور در پزشکی در متودولوژی پزشکی، مبانی علم پزشکی، روشهای علم پزشکی، قابل طرح و بررسی است؟ چطور میشود این را به عنوان یک تئوری علمی ارزیابی کرد؟ اصلاً دانشمندان، متخصّصان حوزهی علوم پزشکی و در واقع روانپزشکی چه دیدگاهی دارند در مورد بیماری، درمان و این مسائل؟
دکتر شفیعی: بسیار عالی. خُب در کلّ هستی یک نظمی برقرار است و همه چیز دارای این نظم است از جمله انسان، بدن انسان، ذهن انسان، روان انسان، مغز انسان. خُب این نظم را بیاییم ترجمه کنیم order یعنی یک روال معمول، یک رویّه، یک چیزی است که روی سیکل[2] است. بیاییم یک this بگذاریم اول این، میشود this یعنی چیزی که میآید این order را به هم می زند، میشود this order. حالا this order میشود ترجمهی اختلال یا this is میشود ترجمه بیماری.
پس ما اگر بخواهیم بیماری را تعریف کنیم، چیزی، وقتی که فرد از order خودش، از معمول و نظمِ خودش خارج میشود، در صورتی که یک سری معیارها و شرایط وجود داشته باشد، میشود به آن برچسب this order زد، یا اختلال زد، یا بیماری زد.حالا این یعنی چه؟ ببینید بدن انسان از یک سری دستگاهها تشکیل شده مثلاً دستگاه عصبی، دستگاه گوارش، حالا شما این را بگذارید، اسمش را بردارید بگذارید شعور، شعور جسمی، شعور فلان. هر اسمی میتوانید بگذارید ما به این می گوییم سیستم.
این سیستم، باید یک نظمی بین سیستمهای مختلف وجود داشته باشد یعنی یک معمول، order خوبی، یک نظم و رویّهی خوبی بین دستگاه عصبی و دستگاه گوارش وجود داشته باشه تا غذا را بتوانیم ما خوب هضم بکنیم. اگر این نظم بین این دوتا به هم بریزد ممکن است باعث بروز بیماری و مشکل بشود.
و اینکه خودِ دستگاه گوارش هم یک درون دارد، باید در درون دستگاه گوارش که اجزای مختلفی هم دارد، باید یک نظمی وجود داشته باشد و همین نظم باید در بحث روان وجود داشته باشد، همین نظم باید در بحث ذهن و مغز و خیلی چیزهای دیگر وجود داشته باشد. حالا متخصّصین حوزههای مختلفِ پزشکی، توان پزشکی، روان شناسی، روان پزشکی، اینجوری نیست که مثلاً امروز بلند بشوند بعد بگویند یک واژه ای ما ساختیم تحت عنوان این اختلال، اصلاً همچین چیزی در روال علم وجود ندارد.
این جوری است که میآیند سیمتوم ها، علایم مختلف که میتوانند نشان دهندهی یک this order باشد را کنار هم قرار میدهند یک برچسب به آن میزنند. مثلاً adhd نقص توجّه و بیش فعالی، برچسبی است که مثلاً در حوزهی روانپزشکی به بعضی بچهها زده میشود. خُب اینجوری نیست که دیگر ما هر بچه ای که ببینیم یک کم فعّالیت داشته باشد سریع بگوییم adhd دارد، بیش فعّالی دارد. نه اینها مثلاً از شانزده تا معیار را متخصّصین لیست کردهاند، روانپزشک میآید، متخصّص میآید، میآید از بین این، مثلاً اگر از بین این شانزده تا هشت تا را داشت در دوتا محیط اینها معیارهایی دارد ما میآییم این برچسب را روی آن میزنیم.
و این نیست که من بتوانم مثلاً به اختیار و ارادهی خودم مثلاً در اصفهان هستم، در قم هستم، بیایم بگویم نه یک همچین اختلالی هم وجود دارد. باید یک سیکل علمی را طی کند.
بَعد برای اینکه این از نظم، باید خُب علوم پزشکی و روانشناسی دچار، باید یک نظمی را داشته باشند یکی از واحدهایی که خیلی زیاد در دانشگاهها روی آن مانور داده میشود، واحد تشخیص است یعنی مثلاً بچههایی که دانشجوهای پزشکی، دانشجوهای روان شناسی و اینها میآیند واحدی تحت عنوان آسیب شناسی دارند، اختلالات دارند و میآیند جزء جزء این علائم را بررسی میکنند، پاتولوژیهای مختلف را بررسی میکنند که در نهایت به چی برسند؟ به تشخیص برسند، بتوانند یک تشخیص دقیق، صحیح و جامع ارائه بدهند.
حالا این تشخیص، بر اساس یک سری manual هاست مثلاً ما manual، dsm را داریم، گفتم در جلسات قبل این در حوزهی روانپزشکی است. معتبرترین manual که رجوع میکنند روان شناس های محترم و روان پزشکها برای اینکه بتوانند ببیند این مراجعه ای که آمده شامل کدامیک از برچسبها و اختلالات و بیماریها میشود.
مثلاً icd، icd10 داریم icf داریم. پس ما برای تشخیص، یک نگاه سیستمی را نیاز داریم و فراتر از آن، اینکه چرا این تشخیص مهمّ است و این نکته ای است که خیلی باید به آن دقت کنیم، بینندگان محترم هم باید توجّه داشته باشند این که یک پزشک، اصل کارش و هنر کارش تشخیص است. یک داروی مشابه ممکن است برای یک بیماری مفید باشد و همان دارو برای یک بیماری دیگر ممکن است مُضر باشد. خب اینجا چی تعیین کننده است؟ تشخیص است که خیلی مسئلهی مهمی است. و حالا اگر این پرانتز را اجازه بدهید باز کنیم. آیا اصلاً تشخیص و مبحثِ تشخیص در عرفان واره ی حلقه وجود دارد؟ اصلاً همچنین چیزی وجود ندارد. آیا کسی که میخواهد، اصلاً حالا بگوییم حتّی وجود داشته باشد، کسی که میخواهد تشخیص بگذارد آیا دانشِ کافی این مسئله را دارد، یک متخصّصِ فوق تخصّصِ روانپزشکی که 12 سال، 15 سال، وقت خودش را صرف تشخیص میکند پس بیاییم بگوییم که این 15 سال نیاز نیست در این زمینه دیگر؟ با یک وصل شدن به شعور کیهانی، با یک اتّصال، دیگر همهی پروندهی تشخیص را بیاییم و تحصیل و علم و اینها را ببندیم در این زمینه؟ پس ما بیماریها را بر اساس یک سری ملاکها طبقه بندی تشخیصی میکنیم و این یکی از وجه تمایزها و نقاط ضعف و نقطه ای است که ایراد بزرگی میشود در بحثِ درمان در عرفان واره ی حلقه آورد این است که اصلاً کارشان مبتنی بر تشخیص نیست.
حجت الاسلام مظاهری سیف: چه جوری عمل میکنند آنها؟
دکتر شفیعی: به قول معروف همه انسانها را یک پیچ در نظر میگیرند که یک آچار دارند که این آچار به همه پیچها میخورد در واقع. نه آچار 14 دارند نه آچار 16 دارند نه آچار 18 دارند.
حجت الاسلام مظاهری سیف: همه چیز را با وصل کردن به شعور کیهانی می گویند درمان میشود.
دکتر شفیعی: حالا دیگر این پیچ، ببخشید من حالا این استعاره را استفاده میکنم این پیچ چه شرایطی داشته باشد اصلاً میخورد، نمیخورد. اصلاً هنر را دارند حذف میکنند، هنرِ تخصّص را دارند حذف میکنند در این فضا. دوّمین بحثی که وجود دارد نگاهشان به بوجود آمدن بیماری است ما الان نگاه رایج به علّت بیماریها، یک نگاه سیستمی و کُل نگر است. سیستمی یعنی چه؟ یعنی دیگر نگاه از نگاه خطّی دیگر گذشت که یک علّت منجر به یک معلول میشود. من یک مثال بزنم برایتان که این مسئله جا بیفتد. بیماری پارکینسون، این یک اختلال بیماری پیش روندهی عصبی است که معمولاً در سنین بالا اتّفاق میافتد یک نرخ بروز و شیوع دارد، کاری به آنها ندارم. میخواهم حالا ببینیم که چه چیزی باعث میشود که یک مثلاً مرد پنجاه ساله دچار پارکینسون میشود و بیاییم همین را بر اساس تئورى…
حجت الاسلام مظاهری سیف: عرفان حلقه.
دکتر شفیعی: عرفان حلقه بگوییم که چی میشود. ما یک منطقه ای را در مغز داریم به نام SubstantiaNigra جسم سیاه. این یک قسمتی است که در کسانی که بیماری پارکینسون میگیرند نشان داده شده است که به مرور زمان تخریب میشود. این ترشح کنندهی یک سری نوروترنسمیتر است که این نوروترنسمیتر وقتی که آن دارد خراب میشود بالطبع این نوروترنسمیتر هم
حجت الاسلام مظاهری سیف: کاهش پیدا میکند.
دکتر شفیعی: کاهش پیدا میکند. وقتی کاهش پیدا میکند بروزش مثلاً فرد لرزیدن دستش است و خیلی علامتهای دیگر. خُب این میشود نگاه مُدلی که برای این، یکی از فرضیّههای مهمّی که برای این. ببینید باز هم می گوییم فرضیّه در علم، یعنی با این وجود هنوز قطعاً نگفتند که این علّت است. یعنی ما در علم اصلاً چیزی به این..
حجت الاسلام مظاهری سیف: باید شواهد اشباع بشود تا…
دکتر شفیعی: شواهد، نمیدانم میآیند سی تی اسکن میگیرند، اِم آر آی میگیرند، همه اینها را، تخصّص، چقدر هزینه میکنند، بعد اینکه ما به راحتی بگوییم فلان جن یا فلان چیز حلول پیدا کرد یا هر چیزی اتفاقی پیدا کرد، تسخیر شد.
حجت الاسلام مظاهری سیف: مثلاً در عرفان حلقه اینجوری است که طرف میگوید من به مثلاً پسر خالهام مریض بود اتّصال دادم خوب شد پس عرفان حلقه درست است.
دکتر شفیعی: درست است، حالا دقیقاً همین مشکل اینجاست. بَعد نگاه بَعدی نگاه کُل نگرست. من، این آقایی که پارکینسون گرفته فقط بیماریش برایم دیگر مهم نیست اینکه آیا این چه طوری مشکل غذا خوردنش برطرف بشود؟ عکس العمل خودش نسبت به این مسئله چه هست؟ این خب اعصابش خورد میشود از اینکه نمیتواند یک قاشق را خوب نگه دارد ببینید دقیقاً همین حالت[3] پیش میآید، میریزد به هم، از لحاظ روانی به هم میریزد، دچار یک سری بیماریهای دیگر میشود مثلاً ممکن است دچار بیماری افسردگی هم بشود به خاطر این ضعفی که دارد، محیط هم خوب از این حمایت نمیکند. میخواهم بگویم که ما برای بیماری، دیگر یک نگاه سیستمی داریم و یک نگاه کُل نگر و اینکه بحثِ اتیولوژی یک بحث خیلی دقیق، پیچیده و هزینه بَری است که فوق العاده دارن هزینه میکنند در این مسئله در کل دنیا که بفهمند علّت بیماریها چی هست؟ اینکه من بیایم بنشینم بگویم با یک فرضیه، آن هم فرضیه هم نه چون فرضیه چیزی است که قابل تِست کردن است، قابل آزمایش است. به نظر من با یک حرف بگویم که بشینیم یک خیال پردازی بکنم بگویم که به نظر من علّت پارکینسون این است که این حالا اساتید شما بهتر اطلاع دارید مثلاً این فرد رفته حالا یک شاخهی درخت را نمیدانم چیز، حالا من اشراف ندارم در این مسئله خیلی.
حجت الاسلام مظاهری سیف: مثلاً میگویند اختلالات شعوری سیستم اعصابش است.
دکتر شفیعی: دقیقاً. خب این اصلاً من به نظرم پشتوانهی منطقی و علمی نمیتواند داشته باشد. به همین دلیل ما باید برای اختلالات و بیماریها یک نگاه کُل نگر و سیستمی داشته باشیم. فقط اگر اجازه بدهید من کوتاه یک مساله ی دیگر را داشته باشم. این را من خدمت دوستانی که تمایل دارند عرفان واره ی حلقه را تجربه بکنند عرض میکنم اینکه ببینید سینتُمها، علائم، مثل مثلاً سردرد، این ما به آن، علم پزشکی به آن میگوید یک علامت است، علامتها برای پزشکان اهمّیت فوق العاده ای دارد مثلاً وقتی یک نفر سردرد دارد این ممکن است علامت یک اختلالِ دیگری باشد حالا ما قطعی نمیخواهیم بگوییم حتماً همهی این سردردها اینجوری هستند. مثال داریم میزنیم.
مثلاً نگاه کنید تب میگوییم علامت سرماخوردگی است. ما چطور بفهمیم که یک فردی سرماخورده است؟ این علامت میآید به ما کمک میکند، به پزشک کمک میکند، به روانشناس کمک میکند، به متخصّص کمک میکند که برود. یکی از جاهایی که به نظر من خیلی خطرناک است و باید کسانی که در این زمینه دارند گام بر میدارند حواسشان را بیشتر جمع کنند، شما میآیید علامت را درمان میکنید، مثلاً نهایتش با آن اتّصال یا در جلسات بعدی توضیح میدهیم که همین چطوری یک سردرد را بهتر میکند، مثلاً میآید میگوید آمد به من، من اتّصال، به او میگویی چرا اینجا هستی؟ میگوید: من نتیجه دیدم، چرا نتیجه دیدی؟ میگوید که این آمد یک اتّصال برقرار کرد سریع خوب شد رفت.
حجت الاسلام شمشیری: پس فقط این یک برون ریزی است.
دکتر شفیعی: یک برونریزی است. حالا در صورتی که همین سردرد اگر به موقع بررسی بشود، رسیدگی بشود، پیش متخصّصش برود، ممکن است از خیلی از عواقب بدتر دیگر پیشگیری بکند. شما میآیید علامت را حذف میکنید، علامت را یک برچسب مَن درآوردی به آن میزنید بَعد طرف را نابود میکنیم. ما خیلی داشتیم مثلاً همین مورد مهسا، خب روزی ۱۶ بار اتّصال دادن، ۱۶ تا آرامش دارد میدهد دارد علامت را یک کم کم، تدریجاً حذف میکند بعد یکدفعه برون میریزد. کوتاه بگویم یک مثال در اعتیاد، در اعتیاد یک بحثی که وجود دارد فرد وقتی که ترک میکند، مادّهی مصرف را که این همّت خیلی بالایی را میخواهد که من اینجا جا دارد فوق العاده تبریک بگویم به این افراد، این است که وقتی که ترک میکند ممکن است بعد از ترکش یک سری بیماریها رو بشود. ولی این به این معنی نیست که چون ترک کرده دچار این بیماری شده. این اتّفاق بوده که تا زمانی که مصرف میکرده آن مادّه یک مسکن به او بوده که این درد نمود نمیکرده است.
حجت الاسلام مظاهری سیف: علائم بروز پیدا نمیکرده است.
دکتر شفیعی: بروز پیدا نمیکرده. این بوده، بعد تا این مادّه میرود بروز پیدا میکند. مثلاً کمردرد، خب در عرفان واره ی حلقه هم همین اتفاق دارد میافتد هی به تعویق، من وُیس، این را خیلی دوست دارم حتماً این را پخش کنید، وُیس آقای طاهری که در جلساتش آقای مؤمنی بود درست است؟
حجت الاسلام شمشیری: بله درست است از ایشان سؤال میکنند در مورد بیماری پوستی.
دکتر شفیعی: میگوید من یک سال نیم است دارم فرادرمانی را دریافت میکنم دستم قارچ گرفته اینها ولی برطرف نشده است حالا حتماً آن را پخش کنید که اصلاً نحوهی پاسخگویی را ببینید چطوری است. ولی خب، ولی ۱۰ روز رفتم پیش دکتر، ۱۰ روز است یک قرص به من داد کل این رفت. خُب این را من میخواهم بگویم که…
حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی اگر به آقای طاهری هم میگفت که تا حالا چرا طول کشیده، آقای طاهری میگفت بگذار همهاش برون ریزی بشود.
دکتر شفیعی: اصلاً دقیقاً همین جواب حالا بعد می گویم که این وُیس حتماً اگر پخش بشود خیلی وُیس جالبی است به نظر من. من این وُیس را که شنیدم وقتی که این آقا این را مطرح کرد آقای طاهری به مدّت دو، سه دقیقه انداختش شوخی و مسخره و تعارف و مثلاً خُب ما فنون است دیگر، این میخواهد یک جوابی به ذهنش برسد که بگوید. جواب قطعی و قانع کننده ای نداشت در این زمینه. به همین دلیل راهبرد عرفان حلقه برای درمان خیلی این به نظر من جدّی است البته می گویم که نظر این حقیر است، راهبرد تأخیر، به تأخیر انداختن است، راهبرد علامت درمانی است آن هم اگر علامتی را بتوانند این کار را انجام بدهند.
حجت الاسلام مظاهری سیف: با اینکه خودشان ادّعا میکنند نه پزشکی رایج علایم را درمان میکنند ما میخواهیم از ریشه درمان کنیم.
دکتر شفیعی: دقیقاً خب بیاییم مصادیق را ببینیم.
حجت الاسلام مظاهری سیف: آره، دقیقاً خودشان همان کاری که میکنند را نسبت میدهند به دیگران.
دکتر شفیعی: دقیقاً، دقیقاً. مصادیق الان، خیلی از مصادیق وجود دارد یکدفعه ببینید چی میشود یک مثلاً دختر ۲۸ ساله ای یک دفعه فلج میشود. در علم پزشکی، در سانحه که اتفاق نیفتاده، هی مانده مانده مانده مانده بروز پیدا کرده.
حجت الاسلام مظاهری سیف: و همهی آنها اینجوری هستند، یعنی الان مسترهای زیادی هستند که فرض بکنید حتّی برای درمان آمده ولی الان دارد داروهای خیلی بیشتری استفاده میکند.
دکتر شفیعی: دقیقاً، دقیقاً.
حجت الاسلام مظاهری سیف: مربی عرفان حلقه شده، اولش مثلاً یک میگرن داشته آمده خوب بشود الان چند جور دارو دارد مصرف میکند به خاطر این که یک مدّت دارد احساس کرده خوب شده. همان را هم دیگر رها کرده الان مثلاً اعصابش هم خراب شده مشکلات متعدّدی پیدا میکند.
دکتر شفیعی: دقیقاً، دقیقاً، دقیقاً.
حجت الاسلام شمشیری: و اینکه آقای طاهری آگاه است به مَضرّات و معایب فرادرمانی است و برای خانوادهاش و خودش استفاده نمیکند.
حجت الاسلام مظاهری سیف: بله خودشان استفاده نمیکنند. جالب است من پرسیدم که چرا برای خودشان استفاده نمیکنند ایشان، از همین مربیها و نزدیکان ایشان. می گویند خُب ایشان چون مسیرشان عرفانی است برای خودشان نمیخواهند استفاده کنند.
دکتر شفیعی: تواضع به خرج میدهند.
حجت الاسلام مظاهری سیف: بعد جالب این است که می گویند که هر کسی وصل بشود، به محض وصل شدن اثر درمانی جاری میشود اصلاً دست فرد نیست.
دکتر شفیعی: دست فرد نیست، دقیقاً.
حجت الاسلام مظاهری سیف: و اگر ایشان وصل شده دیگر اثر این حلقهی فرادرمانی که شما وصل شدید، دیگران را دارید وصل میکنید در شما جاری میشود و شما نمیتوانید بیایید سد بکشی جلویش که من اگرچه وصل شدم به رحمانیت الهی ولی نمیخواهم این رحمانیت در زندگی من جاری بشود. این چه عرفانی است؟ این خودآزاری است در واقع!
دکتر شفیعی: دقیقاً. اصلاً این خودش زیر سؤال بردن اصل کارشان است. هر دو نفر باید تسلیم باشند، هم فرادرمانگر و هم آن کسی که فرادرمانگیر است در واقع.
حجت الاسلام مظاهری سیف: در واقع توجیه میکنند این اثر نداشتن روششان را. چون خودشان آیتِ واضحی هستند برای اینکه اثر نداشته است، این را پنهان میکنند. خُب جناب آقای شمشیری در مورد سایمنتولوژی شما بگوئید حالا فرادرمانی را توضیح دادن آقای دکتر که این روشش و علّت شناسیش بیهوده ست. علّت بیماریها بر اساس تئوری سایمنتولوژی چیست؟
حجت الاسلام شمشیری: بله دو روش درمانی خُب دارند در فرقهی حلقه؛ یکی فرادرمانی بود که ماهیتش عرفانی است، یک روش دیگری دارند آنها موسوم به سایمِنتولوژی. سایمنتولوژی میخواهد به بیماریهای ذهنی بپردازد. طاهری مدّعی است که یک طبّ مکملی است، در واقع تنها طبّ مکملی است که به بیماریهای ذهنی میپردازد. در واقع میخواهد جایگاه انسان را در هستی مشخص کند و انسان را آگاه کند به یک سری نرم افزارهایی که دارد و چطور با این نرم افزارها ارتباط برقرار کند. در واقع بیشتر به بیماریهای ذهنی میپردازد. علّت بیماریها در سایمنتولوژی موجودات غیرارگانیک هستند که به دستهی a و b تقسیم بندی میشوند، ارواح و اجنّه و جنّیان که خود اینها باز دستههایی را دارند. اما نکته ای که خیلی جالب است کسانی که با فرقهی حلقه آشنا میشوند در ابتدا خیال میکنند یک جریان واقعاً جدّی است و نقد اینها خیلی سخت است و اینها، اما کسی اگر محقّقانه و مدقّقانه تحقیق کند میبیند همین سایمنتولوژی که ایشان یکی از ابعاد، دو بُعد بیماری است در این فرقه را وقتی میآید بررسی میکند، یک تحقیق میکند میبیند که نه اینها یک فرقه ای اصلاً داریم به نام ساینتولوژی و یک آقایی به نام هابارد در 1950 بنیانگذاری میکند این را. این اصلاً ساینتولوژی به معنای علم گرایی است. میخواهند علم تجربی را سرایت بدهد در همهی ابعاد زندگی و بعد چهار سال بعد 1954 یک کلیسای ساینتولوژی را هم تأسیس میکند و جالب اینجاست تشابهات زیادی بین این فرقهی ساینتولوژی و بُعد درمانی آقای طاهری، سایمنتولوژی وجود دارد. برای نمونه هر دوی اینها قائل هستند که یک اهریمنهایی حالا اینها[4] می گویند موجودات غیر ارگانیک و در ساینتولوژی اهریمنها در وجود انسان هستند و باز این اهریمنها دسته بندیهایی دارند و بیماری عاملی است که شما را به خدا برساند. یک اینجور اشتراکاتی وجود دارد. آقای طاهری میآید دسته بندیهایی ها را دارد برای موجودات غیرارگانیک …
دکتر شفیعی: یعنی معذرت میخواهم در سایمنتولوژی اینطور گفته میشود که علّت بیماری یعنی مثلاً من الان سردرد دارم این ارواح سرگردان و جنها هستند؟ اینها آمدهاند در کالبد من و باعث شدهاند من بیمار شدم.
حجت الاسلام شمشیری: بله. جنها هستند. دقیقاً حالا بعد خیلی دقیق میآیند بررسی میکنند یعنی مثلاً اینکه کسی بیاد شاخهی درختی را بشکند یا غیبت کند اِلّا و لابد مثلاً افسردگی میگیرد یک جوری که انگار.
دکتر شفیعی: علت افسردگی این است.
حجت الاسلام شمشیری: بله خیلی هم دقیق نه اینکه شاید و چیز، حتماً این است.
حجت الاسلام مظاهری سیف: با اطمینان، حالا دقیق که نه. با اطمینان میآیند ادّعایشان را مطرح میکنند.
حجت الاسلام شمشیری: با جَزم کامل این را صد در صد بیان میکنند. بَعد چندین دسته، هفت دسته برای جنیان قائل است ایشان. مثل هستی بانان، جزابانان، آزمون بانان، طلسم بانان، تسخیربانان، حکمت بانان…
حجت الاسلام مظاهری سیف: خیلی از نقشهایی که ما به فرشتگان در معارف دینی مان نسبت میدهیم که مثلاً هر پدیدهی هستی به واسطهی یک فرشته ای دارد کنترل میشود. حتّی قطرات باران را ملائک به زمین میرسانند، ایشان تحت عنوان مثلاً هستی بانان این نقش را میدهد به جنها.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً در هستی شناسی طاهری این جنیّان کارگزار هستند یعنی یک خدای خشنی وجود دارد که وقتی میخواهد بندگانش را ادب بکند به واسطهی یک جنّیانی و به واسطهی یک ارواح سرگردان که اصلاً چنین چیزی ما نداریم. یعنی اگر ارواح سرگردان اثبات بشود و در شریعت اسلامی در دین اسلام و سایر ادیان این بوده است که اصلاً چنین چیزی وجود ندارد، نصف دلایلی که طاهری برای بیماریها گفته کنار میرود و اصلاً پوچ میشود دیگر. به هرحال این یک دسته بندی را قائل است مثلاً برای هستی بانان میگوید که یک شاخهی درخت اگر شکسته شود یا یک فردی را مورد تهمت کسی قرار بدهد چون اینها جزیی از هستی هستند فلذا فرد دچار بیماری میشود. جالب این است که اگر توسّل پیدا کند یک فردی از آن صراط مستقیم و ایّاک نستعین بیرون بیاد و توسّل حتّی به یک امامی پیدا کند باز جزا میبیند و اینها میآیند و حلول میکنند.
حجت الاسلام مظاهری سیف: چون توجّه به غیر خدا کرده جنها به او حمله میکنند.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً، و حالا یک جاهای دیگر مثلاً اشاره میکند یک افرادی را که ماها در خواب یا بیداری به شکل شخصیتهای معنوی و مقدّس میبینیم اینها مقدّسین نیستند اینها همین موجودات هستند. اشاره میکند در بحث حکمت، اینها مفصل است، ربط میدهد به قانون بازتاب یک بُعد دیگر اینها را ربط میدهد به همان جریان صلیبی که جلسات قبل به آن اشاره کردیم و خیلی دقیق میگوید که مثلاً علت افسردگی موجودات a شماره سه هستند. دقیقاً انگار که مثلاً با اینها زندگی کرده و کاملاً اینها را میشناسد یا خودش گویا یک جن بوده مثلاً.
حجت الاسلام مظاهری سیف: حالا شما بحث توسل را فرمودید یک موضوع دیگری که در عرفان حلقه مطرح میشود این است که اذکاری که ما می گوییم مثلاً سبحان الله، الحمدلله این دیگر اذکار رایج است دیگر بین مؤمنین، ایشان میگوید این اذکار را همینجوری اگر بگویید باعث جذب همین غیرارگانیک ها میشود و باعث بیماری و مشکلات میشود اینها میگوید حلقه دارد ما باید اوّل مثلاً حلقه الحمدلله را برای شما تفویض بکنیم لایهی حفاظش را به شما بدهیم که شما این را می گویی دیگر حالا هستی بانان اند هر کسی هستند دیگر به شما حمله نکنند و آسیبی نزنند. یعنی اینجوری نه تنها از توسّل بلکه از یاد خدا هم مردم را عرفان حلقه دارد دور میکند به نوعی.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً ذکر در این فرقه قفل ذهنی محسوب میشود، در شبکهی شعور اختلال ایجاد میکند. حالا آقای شفیعی به این بپردازند حتماً که ایشان میگوید اگر شما در حین فرادرمانی، روشهای دیگر را دخالت بدهید اصلاً تداخل ایجاد میکند و به هم میریزد. دیده شده است، عین عبارت ایشان است در مقالهی بیماری و تحولش بیان میکند ایشان، آنجا فکر کنم صفحه نوزده، بیست، مقاله باشد.
حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی اصلاً طبّ مکمّل بودن را دارد نفی میکند.
حجت الاسلام شمشیری: اینها نباید باشند.
حجت الاسلام مظاهری سیف: مکمل اگر باشد که در کنار سایر روشهاست.
دکتر شفیعی: بله هیچ چیزی نباید مصرف بشود، هیچ دارویی نباید مصرف بشود الا و بِلّا و اختصاصاً همین را فقط میگوید.
حجت الاسلام شمشیری: و در جزوه مَستری عذر میخواهم از ایشان سؤال میپرسند که آقای طاهری، یک خانم سؤال میپرسد، حالا ما مستند قرار دادیم در سایت و کانال که من دارو هم کنار این استفاده میکردم، کنار روش درمانی شما و بدتر شدم و به هم ریختم و اینها، شما چرا نمی گوئید به افرادی که شاگرد شما هستند؟ ایشان میگوید که این جرم است و من اگر دخالت کنم در پزشکی جرم میشود یعنی آگاه است که این روش آسیب می زند ولی سکوت میکند بخاطر اینکه جرم است.
حجت الاسلام مظاهری سیف: به بهانهی اینکه جرم است.
دکتر شفیعی: به بهانهی اینکه جرم است.
حجت الاسلام شمشیری: بله میگوید من دخالت نمیکنم. حالا البته برای مقابله با اجنّه دستوراتی آمده ما اینها را در سایت و کانال قرار دادیم.
حجت الاسلام مظاهری سیف: بر اساس روایات.
حجت الاسلام شمشیری: بله به روش اسلامی.
حجت الاسلام مظاهری سیف: یک نکته پایانی زمان هم نداریم آقای دکتر، فقط این نوع علّت شناسی که در سایمنتولوژی مطرح میشود و علّت بیماریها را ارواح سرگردان یا جنها معرّفی میکنند، در تاریخِ پزشکی به نظر میآید چند هزار سال قبل هم این خرافات و توهّمات هم وجود داشته، درسته؟ این را شما…
دکتر شفیعی: دقیقاً، دقیقاً. ببینید ما یک علم داریم، یک شِبه علم داریم، یک غیر علم داریم. اینها حتّی شبه علم هم نیستند دیگر، اینها غیر علم هستند و یکی اینکه ببینید به عنوان یک عامّه این را الان دارم می گویم. من میآیم خودم یک چیزهایی را عَلَم میکنم، فلان، فلان،x،y،.z
حجت الاسلام مظاهری سیف: یک توهّماتی را.
دکتر شفیعی: یک توهماتی را عَلَم میکنم برای شما، بعد به شما می گویم اینها اگر میخواهید به شما آسیب نزنند، بیائید پیش من تا آن را به شما بدهم. لایهی محافظ را به شما بدهم.
حجت الاسلام مظاهری سیف: و بعد از این هم که از من دور بشوید، باز اینها به شما حمله میکنند. از من هم نباید دور بشوید.
حجت الاسلام شمشیری: ترویج هم نکنید این آموزهها را…
دکتر شفیعی: ترویج نکنید، ترویج نکنید، چون ما بازگشت را داریم، علل بازگشت یا اختیاری هستند یا غیر اختیاری هستند. اگر تو ترویج نکنی، اگر تو بگذاری کنار،
حجت الاسلام شمشیری: کتمان بکنی.
دکتر شفیعی: کتمان بکنی.
حجت الاسلام مظاهری سیف: خدمت نکنی.
دکتر شفیعی: خدمت نکنی این لایه را من از تو بر میدارم همانها میآیند به تو چیکار میکنند؟
حجت الاسلام مظاهری سیف: حمله میکنند.
دکتر شفیعی: حمله میکنند. خُب یعنی من به نظرم، نمیدانم، من میخواهم این را فقط سؤال ایجاد بشود در ذهن بییندگان، خُب این با چه توجیهی اصلاً با چه توجیه علمی قابل حتّی صحبت است، حتّی قابل بررسی است به نظر من.
حجت الاسلام مظاهری سیف: شکنجهی روانی برای افراد ایجاد میکند.
دکتر شفیعی: دقیقاً حالا من زمان باشد در حدّ یک دقیقه، ما داشتیم، در این جلساتی که داشتیم، چقدر مشکلات خانوادگیِ افرادی که، مخصوصاً خانمهایی که وارد چیز میشوند، وارد همین عرفان واره ی حلقه میشوند، چقدر زیاد است. مثلاً با هم دارند میروند تفریح، با هم رفتهاند بیرون حالا یک اتّفاقی افتاده ما نمیگوییم حالا اصلاً نباید شاخهی این درخت را بشکنند. حرفم این نیست دقیقاً. حالا مثلاً با بیست نفر رفتهاند، یک آقایی از اقوام این کار را کرده، خُب کار خیلی اشتباهی بوده این فرآیند. ولی خُب این خانم، مصداق دارم می گویم اتفاق افتاد. این خانم بحث کرده است، شما چرا اینجوری کردین؟
حجت الاسلام مظاهری سیف: حتماً با کلی ترس و اضطراب و….
دکتر شفیعی: همین بعد این بحثها. خب ببینید، تنش ایجاد میکند، من به نظرم، افرادی که میآمدند، استرسشان خیلی بالاتر رفته بود. سر چی؟ سر گوش به زنگی بیش از حد.
حجت الاسلام شمشیری: یعنی یک بینش غلط دارد به اینها القاء میشود.
دکتر شفیعی: بینش غلط، مبادا پایم را کج بگذارم، مبادا اینجوری بشود. من به آن می گویم زندگی مبتنی بر وسواس. مبادا یک خطایی بکنم که فلانی میآید. مثلاً مصداقی که داشتیم، این خیلی مصداقِ ناراحت کننده ای بود. خانمی خُب زندگی میکرد، شوهرش میرود سفر، راننده است میرود این طرف و آن طرف یا هر چیز دیگری، نیست در خانه. از وقتی رفته بود در این چیزها، همیشه مثلاً شبها حس میکرده است دو نفر پشت درب خانه هستند. دوتا جن و روح و این چیزها پشت درب خانه هستند حالا میخواهند یکدفعه هجوم بیاورند داخل خانه یا مثلاً فلان خطا را انجام داده و فلان چیز را اتفاق افتاده. زنگ بزن بیاید و فشار بیاورد به آقا، تو نباید دیگر همچنین شغلی را داشته باشی.
حجت الاسلام مظاهری سیف: زندگی افراد به هم میخورد.
دکتر شفیعی: یعنی خیلی مشکلات زیاد است.
حجت الاسلام مظاهری سیف: بسیار خوب خیلی متشکرم از توضیحاتتان. ما در این جلسه در مورد دو ادّعای عرفان حلقه و در واقع دو روش درمانی که ادّعا میکنند در عرفان حلقه پایه گذاری شده، یعنی فرادرمانی و سایمنتولوژی صحبت کردیم. فقط به موضوعِ علّت بیماریها در این دو فرضیهی موهوم پرداختیم، حالا بحث برون ریزی باقی میماند که در خلال صحبتها هم خیلی به آن اشاره شد که ان شالله در جلسهی بعد در این باره بیشتر صحبت خواهیم کرد که این برون ریزیها به چه شکلهایی اتفاق میافتد، بنابراین با ما همراه باشید تا جلسهی آینده را هم بتوانیم از محضر مهمانان ارجمند استفاده بکنیم. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
[1]– نظر کردن به بیمار یکی از اصطلاحات این فرقه است.
[۲]– روند.
[3]– لرزش شدید دست.
[4]– عرفان حلقه ایها.