تجربه های آسیب دیدگان و نجات یافتگان

متن پیاده شده ی قسمت پنجم برنامه نجات از حلقه در شبکه جهانی ولایت

حجت الاسلام مظاهری سیف: بسم الله الرّحمن الرّحیم، سلام بینندگان عزیز، با قسمتی دیگر از برنامه نجات از حلقه در خدمت شما هستیم، در این مجموعه برنامه به نقد و بررسی جَرَیان عرفانی کاذبی به نام عرفان حلقه یا عرفان کیهانی می‌پردازیم که در این مجموعه با یک تفاوت، ما در خدمت شما هستیم و آن اینکه در هر قسمتی ما سعی می‌کنیم از افرادی که عرفان حلقه را تجربه کرده‌اند و دوره‌ای در آن بوده‌اند و برنامه‌ها و آموزش‌های آن‌ها را دیده‌اند دعوت کنیم و از تجربه‌های آن‌ها استفاده بکنیم، در این قسمت هم کارشناس محترم و از اعضای فعّال انجمن نجات از حلقه جناب حاج آقای شمشیری تشریف آورده‌اند و افتخار داریم و در محضرشان هستیم، که من از ایشان می‌خواهم که خودشان را معرفی کنند و بعد هم مهمان دیگر را خدمت شما معرفی کنم.

حجت الاسلام شمشیری: خواهش می‌کنم. بسم الله الرّحمن الرّحیم. سلام عرض می‌کنم خدمت شما استاد بزرگوار، برادر عزیزم آقای اللهیاری و همچنین بینندگان عزیز شبکه جهانی ولایت. در خدمت شما هستم.

حجت الاسلام مظاهری سیف: خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام شمشیری: زنده باشید.

حجت الاسلام مظاهری سیف: و جناب آقای اللهیاری که در خدمتشان هستیم و از اعضای خیلی با سابقه‌ی انجمن نجات از حلقه هستند به طوری که می‌توانیم ایشان را هم یکی از بنیان گذاران انجمن نجات از حلقه به شمار بیاوریم و سالهاست که در جهتِ روشنگری نسبت به انحرافات و آسیب‌های عرفان حلقه دارند تلاش می‌کنند. شما هم سلام علیکی با بینندگان داشته باشید.

آقای اللهیاری: من هم سلام دارم خدمت بینندگان عزیز و تشکر می‌کنم از شما که دعوت کردید من را تا در خدمتتان باشم.

حجت الاسلام مظاهری سیف: خیلی افتخار دادید، زحمت کشیدید تشریف آوردید.

آقای اللهیاری: خواهش می‌کنم.

حجت الاسلام مظاهری سیف: اگر موافق باشید در بخشِ اول برنامه از حاج آقای شمشیری درخواست بکنیم یک چشم اندازی و یک روایتِ کلی را از عرفان حلقه ارائه بدهند جهت اینکه بینندگانی که حالا احتمالاً با موضوع آشنا نیستند یک مقداری تقریب به ذهن بشود و بعد هم بشنویم تجربه‌های جناب آقای اللهیاری را. در خدمت شما هستیم.

حجت الاسلام شمشیری: خواهش می‌کنم در خدمتتان هستم. فردی به نام محمد علی طاهری که البته امروزه از سمت بزرگان و مراجع دینی فردی منحرف شناخته شده، مدعی است که در دوران جوانی یک سری سؤالات در ذهنش بوده است که به واسطه‌ی چیزی به نام هوشمندی الهی، پاسخ سوالاتش را دریافت کرده. او این هوشمندی الهی را تشبیه می‌کند به یک «اینترنت کیهانی»، این دقیقاً واژه‌ی خود ایشان است. بعدها ایشان می‌آید و به واسطه‌ی یک دست آویزی، که آن دست آویز این است که من می‌خواهم که مقابله کنم با جریانات انحرافی و عرفان‌هایی که وارداتی هستند و القاء تفکر را دارند و می‌خواهند با فرهنگ مقابله بکنند، با این دست آویز آمد و آن عرفانی را پایه گذاری کرد، به واسطه‌ی آن شهوداتی که داشت و به واسطه‌ی این دست آویزی که من می‌خواهم با فرهنگ مقابله کنم با این القاء فرهنگی.

حجت الاسلام مظاهری سیف: شهوداتی که ادعا می‌کرد دارد.

حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً، به همین خاطر به واسطه‌ی آن شهودات کیهانی و اینترنت کیهانی اسم عرفانش را عرفان کیهانی گذاشت. البته خُب می دانیم این شهودات تماماً با قرآن و روایات و نصوص دینی و وحیانی سر ستیز و تضاد دارد و ناسازگار است و این یک ادعایی است که به هر حال ایشان دارد و از طرفی این القاء فرهنگی که ایشان از آن صحبت می‌کند، خود ایشان دارد فرهنگِ عرفان‌های دیگر را اتفاقاً القاء می‌کند، با این فریب یعنی ایشان وارد شد. به این عرفان می گویند عرفان کیهانی. البته عرفان حلقه هم گفته می‌شود، وجه تسمیه و دلیل نام گذاریش این است که آن‌ها می گویند یک حلقه ای بین جزء (یعنی انسان) و کل (خداوند) بایستی برقرار بشود تا از رهگذر آن عرفان و درمانی صورت بگیرد، و می‌آیند یک حلقه‌هایی تشکیل می‌دهند، یک حلقه‌ی چهار نفره موسوم به حلقه‌ی وحدت جمعی، آنچنانی که مُستحضر هستید و به واسطه‌ی این حلقه وصل می‌شوند به شبکه‌ی شعور. چهار عضو دارد این حلقه، یک فرادرمانگر و فرادرمانگیر یعنی مستر عرفان حلقه و آن بیمار یا آن کسی که می‌خواهد عارف بشود. در واقع دو عضو انسانی دارد معمولاً، عضو سوم به گفته‌ی آن‌ها و ادّعای آن‌ها حضرت جبرائیل علیه السلام است و عضو چهارم هم خداوند. البته گاهی این عضو انسانی بَدَل می‌شود به یک عضو گیاهی یا حیوانی. یعنی آن‌ها مدعی هستند که به حیوانات و گیاهان هم می‌توانند اتصال برقرار بکنند.

حجت الاسلام مظاهری سیف: حتّی به جمادات هم ظاهراً می‌توانند، چون من در یک مقاله ای می‌دیدم که می‌گفتند ما به “بتون آرمه” اتصال دادیم و استحکام آن رفته بالا و بیشتر شده است.

حجت الاسلام شمشیری: بله، به همه‌ی ممکنات دیگه این‌ها به هر حال یک اتصالی می‌دهند.

 چیزی که اینجا جالب است، این‌ها هم پایشان را در کفش عرفان کرده‌اند و هم در کفش پزشکی، در واقع آن‌ها با چیزی حول و حوش هشت ترم و دو ترم هم حالا بیشتر تحت عنوان مربیگری و سایمنتولوژی این‌ها، فوری یک عرفانی بدون خود سازی، بدون نیاز به سیر سلوک ارائه می‌دهند از آن طرف هم پزشک می‌شوند. اما این پزشک شدن این‌ها بدون طی کردن این مقدّمات دانشگاهی و علوم دانشگاهی است و ادّعا می‌کنند که همه بیماری‌ها را ما درمان می‌کنیم و این یک آسیب جدّی به جامعه زده است.

حجت الاسلام مظاهری سیف: در واقع به عنوان یک کرامت و نشانه ای از عرفانی بودن ادّعاهای خودشان این درمانگری را پیش می‌کشند و می گویند ما چون عرفان درستی هستیم درمان هم می‌توانیم بکنیم.

حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً، که حالا می‌شود با یکسری استدلال‌ها باطل کرد واقعاً این را. اما یک نکته دیگر که جالب است عرض بشود که بینندگان عزیز یک آشنایی بیشتری داشته باشند این است در این عرفان این‌ها همه‌ی انسان‌ها را بیمار می‌دانند. یعنی شما هر چه بالا و پایین کنید هیچ انسانی از تیررس بیماری رهایی ندارد. حتی خود طاهری را هم می‌شود بیمار دانست با اعتقادات خودش. علت بیماری‌ها هم یک موجوداتی هستند به نام موجودات غیر ارگانیک که یا اجنّه هستند یا کالبَدهایی که از آن‌ها تعبیر می‌شود به ارواح سرگردان که فقط در فیلم‌های سینمایی این‌ها وجود دارند و در نصوص دینی چیزی به نام کالبَد سرگردان و ارواح سرگردان ما نداریم، این‌ها می گویند به واسطه این موجوداتِ غیر ارگانیک که این را هم البته از عرفان‌های دیگر البته وام گرفته‌اند، این واژه یک واژه ایست از عرفان‌های دیگر. افراد بیمار می‌شوند نمونه‌هایی برای بیماری می گویند شما اگر زیاد چای بخورید موجودهای غیر ارگانیک نفوذ و حلول می‌کنند، شما اگر به گورستان‌ها بروید و آنجا دچار غم و اندوه بشوید موجودات غیر ارگانیک نفوذ و حلول پیدا می‌کنند، شما اگر یک کسی از شما سؤال بپرسد در عرفان حلقه این لباست را چند گرفته ای؟ کیفت را چند خریده ای؟ پاسخ ندهی علاوه بر اینکه گناه کرده ای موجودات غیر ارگانیک حلول و نفوذ می‌کنند.

یک اینجور دیدگاه‌های انحرافی هم دارد و این خلاصه ایست از عرفان حلقه. برای اینکه حالا طاهری خیلی هم عریان نباشد این عرفانش و از طرفی یک مال نامشروعی رو هم تحصیل کرده باشد، هشت ترم طراحی کرد، که بعد از آن مسترها ادامه دادند، بعد از آن به فضای مجازی کشیده شد و به هر حال یک اخاذی‌هایی را هم داشتند.

حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی همین باورهای خرافی در قالب هشت دوره آموزشی طراحی شد و ارائه شد و خیلی‌ها هم رفتند.

حجت الاسلام شمشیری: بله دقیقاً. که همه‌اش هم تکرار مکرّرات است و این‌ها می‌خواهند وَرَم بدهند این عرفان را که یک سازوکار اینچنینی دارد و سیر و سلوکش از همین اتصال به شبکه‌ی شعور کیهانی رد می‌شود، بعد از آن ایشان کتاب‌هایی را هم تدوین کردند، اینجا بود که یک ورود ناشیانه به عرفان داشتند و در این کتاب‌ها آمدند هستی شناسی، خداشناسی، معاد شناسی، انسان شناسی، شیطان شناسی را مطرح کردند، آنجا خیلی خلاصه من عرض کنم برای نمونه در بحث معادشناسیشان سر از این درآوردند که فشار قبر این نیست که شما مسلمین فهمیده‌اید تا حالا، و یک اینجور مسائلی را مطرح کردند در مورد شیطان یکسری انحرافات را مطرح کرد، قائل به این است ایشان که اصلاً فرشته‌ی پرسش کننده ای وجود ندارد این‌ها در درون خود شما هستند، این‌ها سمبلیک هستند و در مورد حسابرسی قیامت حتی ایشان قائل به این هستند که کسی پرسش کننده‌ی از شما نیست و خود شما وقتی وارد عرصه‌ی قیامت می‌شوید یک پاسخ‌هایی در درون شما تولید می‌شود.

این‌ها نمونه‌های زیادی از انحرافات آقای طاهری هستند و یک خلاصه ای بود از عرفان حلقه.

حجت الاسلام مظاهری سیف: خیلی متشکر، ضمن خیر مقدم مجدد به جناب آقای اللهیاری، اگر صلاح بدانید با پاسخ به این سؤال بحثتان را شما شروع بکنید که چطور با عرفان حلقه اصلاً آشنا شدید؟ و بعد تصمیم گرفتید که حالا وارد دوره‌های آموزشیشان بشوید و مراحلی را طی بکنید؟ بفرمایید.

آقای اللهیاری: در خدمتتون هستیم. خدمت شما عرض کنم که سال 1387 بود که یک تعدادی از اطرافیان و دوستان ما حالا بعضی‌هایشان حالا بیمار بودند یا برای مسائل دیگر این‌ها وارد این…

حجت الاسلام مظاهری سیف: عرفان حلقه شدند.

آقای اللهیاری: بله شدند. من خب یه تغییراتی در این‌ها دیدم، خب می‌خواستم بروم ببینم واقعاً جَوّ کلاس چطور است و خب با توجه به تبلیغاتی که این‌ها می‌کردند من واقعاً فکر کردم می‌روم وارد یک کلاسی می‌شوم به عنوان عرفان اسلامی چون گفتند عرفان اسلامی است.

حجت الاسلام مظاهری سیف: تغییرات آن‌ها چطور بود که جلب توجه کرد برای شما؟

آقای اللهیاری: حالا خدمت شما عرض می‌کنم. حالا خب، البته اولین تغییری که هر کس وارد این فرقه می‌شود حالا اگر مسلمان باشد این است که تارکُ الصلاه می‌شود. حالا بعد اگر صلاح دانستید سؤال بفرمائید. این‌ها نمازشان حالا می گویند که از عالم بالا نمازشان قطع می‌شود.

خدمت شما عرض کنم که من رفتم، اول ما را فرستادند یک دفتری بود در غرب تهران آنجا را دفتر مرکزی می‌گفتند که آن مرکزیت عرفان حلقه است که مدیریتش با خود آقای طاهری بود. بعد خدمت شما، آنجا می‌رفتی به هر حال فرمی را پر می‌کردی، یک مبلغی باید واریز می‌کردی، کپی شناسنامه می‌دادی و امضاء می‌گرفتند و این مسائلی که هست. آن یک حالت سوگند نامه بود، یک تعهد نامه بود. بعد کلاس در خیابان گاندی جنوبی، کوچه پالیزوانی بود. روز اول که من وارد شدم برام خیلی جالب بود واقعاً تعجب کردم گفتم این است عرفان اسلامی؟

اینجور که حالا این‌ها می‌گفتند، حالا ما متدیّن‌تر می‌شویم و مسائلی هست چون کسانی بودند که می‌آمدند حتی تجدید دوره می‌کردند. حالا بعد من متوجه شدم.

حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی یک دوره را گذرانده بودند دوباره می‌آمدند از اول می‌نشستند همان را دوباره می‌گذراندند.

آقای اللهیاری: بله اوایل حالا البته اینطوری بود بعد چون اینجا حالا آقای طاهری بهانه‌اش این بود گفتند که اینجا چون مثلاً دم در ماشین‌ها، همسایه‌ها آمدند ترافیک می‌شود حالا ما دیگه نمی‌گذاریم. ولی در آن زمان (زمان ما) سال 87، که ایشان خودش، دیگر حالا مَستر اصلی خودش بود دیگر.

حجت الاسلام مظاهری سیف: خودش درس می‌دادند.

آقای اللهیاری: بله، خدمت شما عرض بکنم که بله می‌آمدند دوره‌ها را، یک دوستی بود که تا آخر رفته بود باز می‌آمد و یک تجدید دوره می‌کرد. خب بعد من می‌دیدم این‌ها خب حالا خانم‌ها که اکثراً حجاب نداشتند اما خب یک تعدادی بودند خب به هرحال حالا محجبه هم بودند ولی اکثراً بی حجاب بودند و از دین‌های مختلف هم بودند. حتّی مثلاً من آنجا سؤال می‌کردند خب کنجکاو شده بودم، مسیحی بود حتّی یهودی، حالا این برای من جالب بود می‌گفتند یهودی‌ها کسی، جایی، نمی‌روند در خودشان راه نمی‌دهند حالا دیدم آن هم آمده، جالب بود. حالا کسانی بودند که اصلاً هیچ اعتقادی نداشت حالا آمده بود برای حالا درمان و این‌ها. خلاصه جَوّ کلاس به عرفان اسلامی نمی‌آمد که حالا ما بگوییم این عرفان اسلامی است.

بعد آقای طاهری، خدمت شما عرض کنم که روز اول من یادم است روی آن تخته ای که بود یک دایره‌ای کشید، بالا یک شبکه شعور کیهانی، بعد ادیان مختلف را. مثلاً زد اسلام، مسیحیت، یهودیت و حالا و… کلاً گفت مذاهب، می‌گفت که این در باز است به روی همه، ما مثل جاهایی دیگر نیستیم که می‌آیند باندی عمل می‌کنند، در را می‌بندند می گویند یک عدّه‌ی خاصی بیایند، نه این در باز است همه می‌توانند بیایند با اعتقادات مختلف، همان راه خودشان را بروند ولی خُب ما می‌خواهیم کیفیت بخشی کنیم.

حالا خوب البته من می دانم آنجا خیلی‌ها سؤال می‌کنند. حالا ایشان معمولاً کسی سؤال می‌کردد این را موکول می‌کردند به دوره‌های بعدی. مثلاً سؤال می‌کرد می‌گفت حالا خب شما فعلاً ترم یک هستید بیا دو بیا سه، دریافت داری، آگاهی، مثلاً الهام را می گویند آگاهی، برایتان می‌آید.

حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی اگر به نتیجه نمی‌رسیدند به آن‌ها می‌گفتند حالا بیایید دوره‌ی بعد نتیجه می‌گیری، دوباره دوره‌ی بعد نتیجه می‌گیرید!

آقای اللهیاری: حالا در ابتدای امر در همان ترم اول خیلی سؤالات پیش می‌آمد حالا خود این دارد یک صحبت‌هایی می‌کند که ما می گوییم که مثلاً تاکیدش بر روی دین اسلام نیست خب گفته بود که من، حالا بخصوص که من کتاب انسان از منظری دیگر را با مقدّمه آقای لاریجانی، منصوری لاریجانی بود، خب گفته بودم خب ایشان استاد دانشگاه است، خب به هر حال حالا من متخصص دینی نیستم ولی می دانم به هر حال دین خاتم دین اسلام است. یعنی خود قرآن هم دعوت کرد خب بیایند همه و اگر مثلاً خواستند مثلاً مسلمان بشوند، این را تاکید نداشت. یعنی هر شخص با هر دینی می‌توانست بیاید آنجا وارد بشود و برسد به کمال.

حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی به گمان خودشان یک عرفان فرا دینی را ارائه داده بودند که هر کس با هر دینی و حتّی بدون دین، اگر آمد واردش شد می‌تواند کیفیت زندگی خودش را بالا ببرد.

آقای اللهیاری: بله.

حجت الاسلام مظاهری سیف: یا حتی کیفیت دین داری خودش را بالا ببرد با این عرفان بدون دین.

آقای اللهیاری: بله، ببینید مثلاً از این جهت که حالا ما مثلاً فرض کنیم که یک کسی که مثلاً تا دیروز یک ماتریالیست بوده و اصلاً دینی نداشته، آقای طاهری نمی‌گفت مثلاً حالا این چیزی که من برداشت کردم و همین طور هم هست، داریم می‌بینیم، می‌آمد نمی‌گفت تو بیا خب حالا من این را کم کم می‌آورم و می‌آورم این باید یک مثلاً مسلمان شیعه بشود، این را نمی‌گفت. می‌گفت خب من می‌خواهم تو را یک آدم معنوی بکنم. البته من کلمه معنوی را هم زیاد از این‌ها نشنیدم حالا…

حجت الاسلام مظاهری سیف: کمال می‌گفتند…

آقای اللهیاری: کمال و پخته بشوید را حالا می‌گفتند ابلیس می‌آید من را می‌پذیرد و این‌ها… و حالا این یک مسائل دیگر است. اینکه می‌آمد می‌گفت که بیا حالا آن شخص دیگر انتظار نداشت که خب حالا این می‌خواهد من را دعوت کند که من مثلاً بیایم مسلمان یا مثلاً شیعه دوازده امامی بشوم. من یک راه مُجزّایی هست می‌آیم اتصال پیدا می‌کنم می‌رسم به آن چیزی که معمولاً یک دیندار دنبالش هست حالا مثلاً مسلمان می‌گوید این، مسیحی می‌گوید این. این به این شکل برای من خب سؤال بود. این سوالها را که مطرح می‌کردیم می‌گفتند که خب شما الان دارای قفل ذهنی هستید، یک سری چیزهایی که به صورت طوطی وار در ذهن شما، حالا به شما حالا مثلاً به ارث رسیده به شما، شما نمی‌دانید این‌ها را ما الان می‌خواهیم (حالا من اسمش را می‌گذارم شستشوی مغزی) می‌گفت نرم افزاری فکری شما را ما می‌خواهیم اینجا تخلیه کنیم، پاک بشود، بیاییم شروع بکنیم با اتصالات. من متصل شدم به هوشمندی یا همان حالا خودشان می‌گفتند این روح القدس است، دستم در دست روح القدس یا جبرئیل است من این راه را رفتم، فردی رفتم، اشتیاق بالایی داشتم و جالب بود می‌گفت من همه‌ی راه‌ها را سی سال پیش رفتم به هیچ نتیجه ای نرسیدم شک به عدالت الهی کردم بعد دیگر آنقدر اشتیاق داشتم سوالم سنگین بود اشتیاقم بالا بود که آگاهی‌ها سرازیر شد و وصل شدم.

حجت الاسلام مظاهری سیف: به آن اینترنت کیهانی وصل شدم و همه اطلاعاتش منتقل شد به من.

آقای اللهیاری: بله حالا مثلاً وظیفه دارم که بیایم یک جمعی را، حالا شما شاید خب نتوانید حالا وقت نکنید می‌گفت. می‌گفت شاید مثلاً یک نفر واقعاً حالا آن اشتیاق را نداشته باشد، ولی خب لازم است که برسد، اشتیاق ندارد ولی خب آمده است برای این. حالا خب من چون این را می دانم که این لازم دارد من موظف هستم که دست تو را بگیرم ببرم آنجا که تو باید بروی.

حجت الاسلام مظاهری سیف: آن ضعفِ اشتیاق را مثلاً جبران کنم.

 آقای اللهیاری: جبران کنم، حالا تو نداری آن را که بخواهی، حالا یک آیه ای هست که می‌گوید شما متخصص هستید می دانید آیه «اُدْعُونِی اَسْتَجِبْ لَکُمْ» این آیه برای اتصال فردی است.

حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی هر کس که اشتیاق دارد برود وصل شود می‌گفت این آیه‌اش در قرآن هم هست، «اُدْعُونِی اَسْتَجِبْ لَکُمْ».

آقای اللهیاری: حالا می‌گفت ما به این کاری نداریم خیلی هست حالا یک ویدئویی هست من دارم حالا یک فایل صوتی تصویری هم هست حتماً دارید، هست در فضای مجازی هم هست. می‌گوید که از هر یک میلیون نفر یک نفر شاید موفق بشود. حالا من گفتم یک میلیون شما بالاتر بگو یعنی همان یک میلیون را بگویید حالا هشتاد میلیون هفتاد میلیون جمعیتیم، هفتاد نفر می‌توانند به نتیجه برسند. این راهی است که غیر از راه عرفان حلقه است.

حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی آن راه فردی که افراد با اشتیاق خودشان می‌روند وصل می‌شوند، بدون وساطت آقای طاهری یا کسانی که ایشان اجازه داده، این‌ها از هر یک میلیون نفر یک نفرند.

آقای اللهیاری: بله اصلاً آن که آقای طاهری می‌گوید به من ارتباطی ندارد.

حجت الاسلام مظاهری سیف: و مابقی افراد همه نیازمندند که آقاى طاهری یا کسی که ایشان اجازه داده است برود وصلش کند.

آقای اللهیاری: فردی[1] را می‌گوید که تعریفی نداریم برایش. یکی اشتیاق پیدا می‌کند می‌رود به نتیجه می‌رسد. حالا جالب بود یک جا می‌گفت البته حالا باید برویم ببینیم به کجا رسیده، چه کارهایی کرده، حالا این‌ها تشکیک وارد می‌کرد حالا راه جمعی می‌آمد به اگر اشتباه نکنم آیه 103 سوره مبارکه آل عمران «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جمیعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا» حالا جالب بود می‌گفت این «حبل الله» حلقه ما را «عُروَةَ الْوُثْقَی» اسمش را بگذارید، «حَبْلُ اللَّه» بگذارید، هرچه می‌خواهید بگذارید. ما یک دستاویزی است من دستم را به آن گرفتم، حالا آن اشتیاقی که هست به آن اتصال پیدا کردم. می‌گفت حالا من شما را می‌آیم با کمترین صَرف وقت و حالا کمترین اشتیاق، با کمترین زحمت شما را می‌آیم متصل به آن می‌کنم. حالا خب این اولین حلقه را می‌گفت حالا فرادرمانی است. که حالا باز می گویم سؤال بود درمان چه ارتباطی به عرفان دارد؟ می‌گفت نه این درمان یک بازی است ما می‌خواهیم شما را وقتی درمان شدی حالا خب به طور ناخودآگاه آن مخاطب شفاء در ذهنش می‌آمد به هر حال ما مسلمانیم یک آشنایی داریم دیگر. می‌گفت می‌آیی بعد می‌رسی به آن، وقتی هوشمندی به تو ثابت شد بعد می‌رسی به آن خداشناسى عملی می‌رسی. حالا باز این هم منتقدها آمدند نظراتتاران دادید من مطالعه کردم. خدمت شما عرض کنم که حالا من ندیدم، حالا یک عده می گویند ما درمان شدیم، حالا اطراف خودم یا در مدتی که من به هرحال با این‌ها یک مدتی با این‌ها زندگی کردم من ندیدم کسی درمان بشود و ندیدم هم کسی رد بکند. یعنی این‌ها می‌آمدند آنجا آنقدر کلاس جَوّش بمباران می‌شدند که اصلاً نمی‌توانستند باور کنند که آقای طاهری دارد اشتباه می‌کند. او را یک معصوم می‌دانستند، می‌گفتند نه ما خوب تسلیم نشدیم، خوب شاهد نشدیم، یکی از شرط‌هایش این است، خودتان بهتر می دانید، می‌گوید باید تسلیم و شاهد باشید.

حجت الاسلام مظاهری سیف: تا از آن طریقِ جمعی به کمک یک مَستر یا خود آقای طاهری بتوانید وصل بشوید به شعور کیهانی یا هوشمندی الهی یا اینترنت کیهانی.

آقای اللهیاری: بله که آقای طاهری البته به مسترها حالا نه مطلق به آن‌ها تفویض… یعنی اگر این‌ها خطایی بکنند حالا خودش در آن کتاب عرفان کیهانی گفته خطاها چی هست. ناسپاسی کنیم…

حجت الاسلام مظاهری سیف: حالا اجازه بدهید قبل از اینکه وارد خطاهای این قضیه بشویم، جناب آقای شمشیری ما دو جور اتصال داریم اینطور که آقای اللهیاری فرمودند یک اتصال فردی داریم در عرفان حلقه اتصال به همان اینترنت کیهانی یا هوشمندی الهی یا شعور کیهانی که یک نفر آنقدر اشتیاق دارد به آگاهی برسد حقایق جهان را کشف کند می‌رود و خودش مستقیم مواجه می‌شود و متصل می‌شود که آقای طاهری می‌گوید من این راه را رفتم و از هر یک میلیون نفر شاید یک نفر بتواند اینجوری برود و بقیه نیازمند به آن راه جمعی‌اند که راه جمعی یعنی اینکه همان حلقه وحدتی که شما در ابتدا فرمودید یک مستری باید بیاید یک در واقع کسی که قبلاً این اتصال را دریافت کرده و کسی که داوطلب این اتصال است و در کنار حالا این هوشمندی یا شعور کیهانی قرار می‌گیرد، به قول خودشان حلقه‌ی وحدت شکل می‌گیرد و اتصال برای آن داوطلب برقرار می‌شود برای هر دو نوع اتصال هم آیه آوردند آیه «ادعونی استجب لکم» برای اتصال فردی، کسی که بدون واسطه خودش می‌رود جلو برای مواجهه و ارتباط و آیه «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً» هم برای اتصال جمعی. حالا شما این چند دقیقه ای که از وقت ما باقی مانده، سه چهار دقیقه هم فکر کنم بیشتر نیست یک توضیحی بدهید، نقدی، نظری که آیا اصلاً واقعاً این آیات چنین دلالتی دارند؟ ندارند؟

حجت الاسلام شمشیری: خواهش می‌کنم. بله ایشان آیه سوره هفتم مجادله را هم می‌آید و در کتاب انسان از منظری دیگر.

حجت الاسلام مظاهری سیف: آیه‌ی هفتم سوره مجادله.

حجت الاسلام شمشیری: بله، آنجا، هیچ چند نفری نیستند مگر اینکه با هم صحبت می‌کنند مگر اینکه خدا چهارم آن‌هاست خدا چندم اونهاست. یک اینجور آیه ای هم می‌آید و استناد می‌کند. ببینید اساس حرکت عرفانی این فرقه‌ی حلقه اتصال به شبکه شعور کیهانی است یعنی اساس سیر و سلوک این‌ها همین مدلی است که تعریف می‌کنند به نام شبکه شعور کیهانی. دو راه هم داره و سومی هم در کار نیست، یک اتصال مُدامی را هم گفته‌اند ولی آن به تَبَع این دو اتصال است یعنی در این تقسیم بندی نمی‌گنجد. اتصال فردی که فقط در طول تاریخ بشریت آقای طاهری به هرحال آن را گرفتند و رسالت دارند که این را به همه تفویض کنند و جالب است واژه ای دارند به نام تفویض یعنی اینکه شما فقط کافی است وارد این حلقه بشود فرد، وارد این عرفان بشود و این‌ها تفویض می‌کنند، واگذار می‌کنند، هیچ گونه تلاش و کوشش و حرکت خاصی نمی‌خواهد و هیچ گونه حتّی پایبندی به دین آنچنانی که فرمودند نمی‌خواهد.

و اصلاً ایشان داعیه‌ی مذهب اشتراکی را دارند که حالا بایستی حتماً به آن بپردازیم. اتصال فردی آنچنانی که در کتاب انسان و معرفت، ایشان گفتن صفحات ۸۹ به بعد است (البته چاپ‌های متفاوتی دارد) آنجا می گویند که در واقع خیلی غیر مستقیم و بلکه با یک پافشاری خاصی ایشان اشاره می‌کنند که همه‌ی کسانی که از اتصال جمعی استفاده می‌کنند مدیون کسی هستند که اولین بار این اتصال فردی را گرفت و این اتصال آنچنانی که عرض کردم در اثر آن اشتیاق زائدالوصف ایشان در بیست سالگی بوده. ایشان این را گرفتند یک چند دهه‌ای با خودشان کلنجار رفتند و به این نتیجه رسیدند که بایستی این را به دیگران عرضه کنند و حلقه ای‌ها جالب این است نسبت به طاهری می گویند پیامبر عصر هوشمندی. این را دقیقاً به کار می‌برند و قائل به خاتمیت نیستند اکثر این‌ها. یا یک عده ای هم حالا به هرحال یک مقداری اعتقادات سالم تری دارند نسبت به بقیه‌شان آن‌ها می گویند: نه، ولی خب یک پیامبر مانندی است. این پیامبرِ عصرِ هوشمندی را ولی بکار می‌برند.

در آن اتصال جمعی هم که می‌آیند و یک حلقه ای را تشکیل می‌دهند تا برسند به آن مسائلی که به واسطه‌ی رحمت عام الهی، یعنی عشق الهی یا ناشی از عشق الهی است. باز یک تضادی اینجا وجود دارد آقای طاهری رحمت عام الهی را یکجا عشق الهی، مترادف با عشق الهی دانستن، یکجایی زیر مجموعه عشق الهی. از این تضادها ایشان زیاد دارد حالا برسم به آن سؤال. ایشان استناد به آیات زیادی می‌کنند که شأن نزول این آیات اصلاً در مورد این مسائل نیست یعنی در واقع کسی اگر بخواهد می‌تواند یک کتاب قطور در مورد تفسیر به رأی‌های آقای طاهری بنویسد مخصوصاً در مورد این آیه هفتم سوره‌ی مبارکه مجادله، می‌تواند یک مانوری بدهد و در مورد این به هرحال اثبات کند که این حرف‌هایی که آقای طاهری می زند اصلاً هیچ گونه ارتباطی ندارد. اتفاقاً آن آیه در مورد منافقین است که ایشان استناد می‌کنند، چند تا منافق با هم در گوشی با هم صحبت می‌کردند ایشان بدون آگاهی به تفسیر قرآن می‌آید می‌گوید این اتفاقاً مرتبط با این حلقه وحدتی است که ما تشکیل می‌دهیم.

حجت الاسلام مظاهری سیف: یعنی آیه شریفه «مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلاَثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ» این‌ها می گویند این قابل تطبیق به حلقه‌های ماست که یک داوطلب اتصال و یک مستر و شعور کیهانی سه تا، خدا هم چهارمین است که آیه اشاره می‌کند.

حجت الاسلام شمشیری: بله. کسی ترجمه این آیه را بداند متوجه می‌شود یا شأن نزول این آیه را بررسی کند.

حجت الاسلام مظاهری سیف: اصلاً فضای مذمت است.

حجت الاسلام شمشیری: بله دقیقاً. بعد این می‌گوید که بله به هر حال… حالا بایستی حتماً در مورد این آیات، من جمع آوری کردم این آیات را مفصل صحبت بشود خیلی جالب می‌شود این قضیه.

حجت الاسلام مظاهری سیف: بسیار خوب. پس ما این قسمت توانستیم در مورد اولین رکنی که در عرفان حلقه مطرح می‌شود یعنی اتصال به شبکه شعور کیهانی یا هوشمندی الهی یک کمی خدمت شما دو بزرگوار صحبت بکنیم بحث‌های خیلی زیادی ماند که امیدواریم دعوت ما را بپذیرید و در قسمت‌های دیگر هم بتوانیم بحث را تا حدودی ادامه بدهیم و کامل‌تر بشود. بینندگان عزیز در این برنامه هم ما به بخشِ کوچکی از مباحث مربوط به عرفانِ حلقه پرداختیم و از تجربه‌ی جناب آقای اللهیاری در آشنایی و ورود به عرفان حلقه استفاده کردیم و نقدهایی را در مورد اصلِ اتصالِ به شعور کیهانی و اجمالاً اینکه شعور کیهانی چیست و اینکه تحت عنوان «اینترنت کیهانی» معرفی می‌شود جناب آقای شمشیری توضیحاتی را فرمودند. ان شاالله در مباحث بعد و قسمت‌های بعدی برنامه‌ی نجات از حلقه این بحث را ادامه خواهیم داد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

 

[1] – اتصال فردی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا