مقالات

آیا همه فرزند خداییم، همه خدای مجسمیم؟!

منبع: http://ezharezohoor.blogfa.com/post-42.aspx

طاهری در یکی از جلسات می گوید:

“… الان شما هم خدای مجسم هستی ، من هم هستم ، همه هستند، همه وجه او هستند …”

وی همچنین می گوید :

“… مفهوم من پسر او هستم، الان همه پسرش هستیم، همه فرزندش هستیم ، به یک عبارت هایی چون حالا در اون ماجرای اون جا ، مثلأ ما به خدا می گیم دوست ، اون جا بحث پدر ، پدر آسمانی ، حالا اون شده پدر ، ما شدیم فرزند ، یک تشبیه عرفانی است … ” !!

وی می گوید :

” طاهری: خوب آخه اینجا مسائلی هست  خدای زنده مرتبطه با بسم الله  و این صفات دیگه مربوط است به خدای زنده ، خوب مربوط است به تجلیات.

به خود او نمی توانیم بگیم زنده ! “

نکته انحرافی طاهری در اینجاست که هر گونه نامی برای خداوند را صحیح نمی داند ، حتی نام هایی که خداوند خود در قرآن فرموده است مانند نام فوق یعنی ” حی ” ( … هو الحی القیوم )

دیگر اینکه هر نام و هر توصیفی را محدود کننده می خواند … در حالیکه این اسامی و صفات تنها راه شناخت و حرکت بسوی کمال الهی هستند وگرنه کمال معنا نداشت !

ثانیا به ذات معانی و مفاهیم این اسامی و صفات نمی توان دست یافت؛ چون مانند ذات الهی دست‌نیافتنی هستند ولی نشانه هایی برای تقریب ذهن انسان و درک مفاهیم عالیه می باشند…

از سوی دیگر دیدگاه التقاطی عرفان کیهانی به تناقضی بزرگ می رسد که از یک سو هیچ نام و صفتی برای خدا قائل نیست که مبادا محدودیتی برای خدا قائل شده باشد اما از سوی دیگر، انسان را جزئی از خدا دانسته و در مقاله آزمایش آخر می گوید که خداوند تمام قدرت خود را در اختیار انسان می گذارد !!!

باید گفت خود طاهری که سواد نداشته و پای درس استادی ننشسته و قرآن را هم بقول خودش نخوانده پس تعجب چندانی از وی نیست ولی این آدم های دور و بر وی که بعضی شان تحصیل کرده و بزرگ شده در محیط های مذهبی بوده اند چرا تسلیم این انحرافات شده اند ؟

مسلما تک تک آنها مسئولند و در پیشگاه عدل الهی باید پاسخگو باشند….

وی ادامه می دهد :

” زنده مربوط به یک حریمی است وقتی به حریم خدا وارد بشیم !

مفهوم خدای زنده ، مرده ، پاک ، ناپاک ، این ها که اون حریم نیست وقتی میگم خدای زنده ، تمام تجلیات تو برای همین هم شما بحثی که با آقای تقی پور داشتین که ذره ها هم شعور دارند، فلان اند، اون قاطی کرده که مگه ذره داره، مگه زنده است بله زنده است ، همه ی هستی زنده است، سطح زندگی فرق میکنه همه شعور دارد ، وقتی میگیم بسم الله ، به نام او، همه وجهی وجه اوست ،

نجفی: آقای نظری هم همین را نفهمیده بود، شما میگی زنده یعنی چه ،

طاهری: آره نه نمی فهمه ، هر وجهی وجه اوست ، هر وجهی نامی داره ، هرنامی نام اوست، زنده بودن هرذره ای ، زنده بودن اوست.

 توی این سطح ، تو این سطح وقتی میگیم خدای زنده ، داریم راجع به بسم الله صحبت می کنیم ، درست شد ، اما از این سطح بریم بالاتر اگه بگیم خدای زنده ، رفتیم توی شرط  !! “

وی با تفسیر غلط دیگری از آیه شریفه قرآن منظور انحرافی خود را بیان می کند :

” طاهری: چون زنده بودن و اینها صفت می شه دیگه ، سبحان الله عما یصفون !! “

این در حالی است که در این آیه اشاره به توصیفی است که کافران داشته اند و نه توصیفی که خود خداوند در قرآن کریم می فرماید. همچنانکه می فرماید :

وَ للَّهِ الاَسمَاءُ الحْسنى فَادْعُوهُ بهَا وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فى أَسمَئهِ سيُجْزَوْنَ مَا كانُوا يَعْمَلُونَ(180)

 

خدا را نام هاى نيكوتر است او را بدانها بخوانيد و كسانى را كه در نام هاى وى كجروى مى كنند واگذاريد. به زودى سزاى اعمالى راكه مى كرده اند خواهند ديد(180)

 

http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j8/al800036.htm#link280

وی ادامه می دهد :

” …دوباره شروع میشه ، این است که این خیلی معنی میده حالا در مسیحیت اطلاقش می کنند به عیسی مسیح ­(ع) که او خدای مجسم است و نمرده در بین مردگان زنده شد . بعد از سه روز از بین مردگان زنده شد، حاضره و بین ما هست ، میشه خدای زنده، مفهوم وجه الله را در مسیحیت اشتباه تلقی کردند،

مفهوم من پسر او هستم، مفاهیم، الان همه پسرش هستیم، همه فرزندش هستیم ، به یک عبارت هایی چون حالا در اون ماجرای اون جا ،

مثلأ ما به خدا می گیم دوست ، اون جا بحث پدر ، پدر آسمانی ، حالا اون شده پدر، ما شدیم فرزند ،یک تشبیه عرفانی است، یک تشبیه است ، یک تشبیه در خور فهم ماست دیگه !!

خوب حالا این ها دیگه ، گفتن پسر، منظور او را متوجه نشدند !

او درست گفته ، خدای مجسم الان شما هم خدای مجسم هستی ، من هم هستم ، همه هستند، همه وجه او هستند ، و نفهمیدند که موضوع چیه ، یواش یواش زدند به یک جای دیگری” !!

دوستان گرامی

توجیهات شیطانی را می بینید ؟

چقدر راحت گفته های کافرانه و مشرکانه را توجیه می کند !

بیاد داشته باشیم ، اگر تعبیر ” پدرآسمانی ” برای خداوند به گفته طاهری ” تعبیری عرفانی ” بود ، مسلما خداوند این همه عتاب علیه این تعبیر باصطلاح عرفانی ! را در قرآن نمی فرمود …

آیه ذیل را ملاحظه کنید :

وَ قَالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصرَى نحْنُ أَبْنَؤُا اللَّهِ وَ أَحِبَّؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم بَلْ أَنتُم بَشرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَن يَشاءُ وَ يُعَذِّب مَن يَشاءُ وَ للَّهِ مُلْك السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ(18)

يهود و نصارا خود را پسران خدا و دوستان او مى دانند، بگو اگر اين عقيده شما درست است پس چرا خدا شما را به كيفر گناهانتان عذاب مى كند؟ نه ، اين عقيده درست نيست بلكه شما نيز بشرى هستيد از جنس ساير بشرهائى كه خلق كرده ، هر كه را بخواهد مى آمرزد، و هر كه را بخواهد عذاب مى كند و ملك آسمانها و زمين و آنچه بين آن دو است از خدا است ، و باز گشت نيز به سوى او است .(18)

http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j5/alm00032.htm#link216

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا