جلسه جریان شناسی شیاطین در دانشگاه آزاد کردستان
جلسه جریان شناسی شیاطین، با حضور برخی از اساتید هیأت علمی و دانشجویان در دانشگاه آزاد کردستان برگزار شد.
در این سمینار حجت الاسلام علی قهرمانی در این سمینار به تشریح بازی جهانی شیاطین پرداخت. وی اعلام داشت؛ جریان شیطانی ریشه در باورهای ماسونی و کابالی دارد. اولین نمادِ خدای دروغینی که امروز از نمادهای اصلی جریانهای ماسونی و شیطانی است، نماد ابلیسک است.
این نماد که برای یادبود فردی نیکوکاری به نام بعل ساخته شده بود بعد از گذشت چند نسل از سوی مردم پرستیده شد. ادیان توحیدی با پذیرش حضور چنین نماد و اسطورهای به عنوان خدای دروغین، برای شکستن تابوی این نماد کفر، در مراسم عبادی حج و در سه نوبت به نماد این خدای دروغین سنگ زدند. این حرکت نماد بصیرت ادیانی توحیدی در طول تاریخ بوده است. متاسفانه چندین سال است که این نماد برداشته شده و جای آن دیواری قرار داده شده است.
ایشان ابراز داشت؛ فردی به نام تی سرک سوسج که از اندیشمندان معبد ست است، ادعای رهبری موج سوم شیطانی را با عنوان سفارت لوسیفر دارد. وی خود در مقاله اول و مقدمه کتابش تصریح میکند بهاییت را به رسمیت میشناسد و اصلا بهایی شده است. در همین بخش او اذعان میدارد هزینه ایجاد و گرداندن چنین سفارتی از سوی انگلیس به او داده میشود. حجت الاسلام قهرمانی با استناد به جمله فوق و شاهد مثال آوردن از بنیانگذار کلیسای شیطان که در انجیل شیطانی اش برای توجیه باورهای خود سراغ گروهی یزیدیها میرود که جزو فرق اسلامی به شمار میروند و از استدلال آنان برای توجیه باورهای خود کمک میگیرد، استفاده میکند که جریان شیطانی هم مانند جریانهای خزنده دیگر معنوی، با ظرفیتها و قدرتهای جهان اسلام آشنا بوده و از همین رو از سوی سران جهان سلطه مانند انگلیس و آمریکا، برای مبارزه با معنویت حقیقی، ایجاد میشوند.
این جبهه جدید، نتیجه سالهای مطالعه و فرهنگ سازی جریانهای ماسونی برای تکمیل بازی جنگ تمدنها است. به ویژه در کشور عزیزمان که بیش از سی سال است تمدن شیعی حاکم شده است و این دین از نگاه غربیها دین اقتدارگراست. با ورود نمادها و برخی باورهای شیطانی در کشور، شاهد اوج گیری حباب گونه جریانهای فکری موافق و مخالف بودهایم و این به جذب برخی از فرزندان این مرز و بوم به آئین شیطانی و جریانهای مخالف دین کمک شایانی کرد.
نکته دیگری که اوج گیری موج مبارزه با شیطان گرایی به همراه داشت، غافل ماندن از جریانهای ملایمتر در ظاهر و مخربتر در لایههای زیرین اعتقادی بود. براین نمونه میتوان به عرفان حلقه یا کیهانی اشاره کرد که بنیان گذار آن اعتقاد دارد شیطان تنها موحد درگاه الهی است و او بود که توحید را به آدم آموخت. جالب اینجاست که این سرکرده بیسواد، تلاش دارد استناد خود را به قرآن منتسب کند.