نقد اصول عرفان حلقه

نقد اصول فرقه ی حلقه- نقد اصل 4(شعور کیهانی وجه مشترک بین انسانها)

اصل چهارم

 

اصل ۴) شعور کیهانی، وجه مشترک بین انسان‌ها

 

همه انسان‌ها می‌توانند در هوشمندی و شعور حاکم بر جهان هستی به توافق و اشتراک نظر رسیده، پس از آزمایش و اثبات آن، به صاحب این هوشمندی که خداوند می‌باشد، برسند تا این موضوع، نقطه مشترک فکری بین انسان‌ها شده و قدرت وتحکیم پیدا نماید. بنابراین، عامل مشترک فکری بین همه انسانها و یا به عبارت دیگر، زیر بنای فکری همه انسان‌ها، شعور حاکم بر جهان هستی و یا شعور الهی است. در این تفکر و بینش، این عامل مشترک، «شبکه شعور حاکم بر جهان هستی» نامیده می‌شود.[1]

«شعور کیهانی» یا «هوشمندی حاکم بر جهان هستی» مهم‌ترین مفهومی است که در عرفان کیهانی مطرح شده است. نویسنده در دو کتابش، ویژگی‌هایی را برای این شعور بیان کرده است. به نظر می‌رسد بارزترین ویژگی در نگاه وی این است که جهان هستی مادّی از شعور کیهانی آفریده شده است.[2]جهان از نگاه این مکتب، سراسر حرکت بوده و فاقد وجود خارجی است.[3]

ترسیم شکل گیری جهان از حرکت بدین گونه است:

جهان پیرامون ما از مادّه تشکیل شده است[4]. مادّه، شامل ذرّات است. ساختار ذرّات از مولکول‌هاست و مولکول‌ها از اتم‌ها تشکیل شده‌اند. اتم‌ها از ذرّات ریزتری به نام پروتون، نوترون والکترون تشکیل شده‌اند. سیر شکل­گیری از ذرّات ریزتر، تا منهای بی نهایت در دل اتم ادامه می یابد و ابتدایی ندارد.

اما حجم اتم، چگونه به وجود می‌آید؟ پاسخ این است که پروتون دارای بار الکتریکی مثبت است و الکترون بار الکتریکی منفی دارد. نوترون‌ها نیز فاقد بار هستند. هریک از اتم‌های یک مادّه به تعداد مساوی، الکترون و پروتون دارد و بنابراین، مادّه از بار الکتریکی، خنثی است. هر اتم شامل مقدار زیادی فضای خالی است ولی الکترون با چنان سرعتی حرکت می‌کند که‌ اتم، جامد به نظر می‌رسد[5]. حجم اتم در اثر چرخش الکترون به وجود می‌آید و چناچه الکترون از حرکت باز ایستد حجم ناشی از حرکت آن، از مقابل چشمان ما ناپدید می‌شود. از سوی دیگر پروتون به دور محور خود می‌چرخد و نوترون با سرعت بسیار، در جهت عکس حرکت پروتون، هم به دور خود و هم به دور پروتون می‌چرخد واز این حرکت، نیز حجمی مجازی پدید می‌آید و در صورت توقف نوترون این حجم نیز ناپدید خواهد شد و ذرّات بنیادی با حجمی به مراتب کمتر از قبل باقی خواهد ماند. اگر این روند توقّف حرکت در داخل ذرّات، ادامه یابد اثری از آنها باقی نخواهد ماند. نتیجه این که بی­نهایت حرکات بنیادی، هسته ‌اتم را شکیل می‌دهند و اتم‌ها، ملکول­ها را می‌سازند وملکول­ها بخش مادّی اشیاء را تشکیل می‌دهند.

نتیجه این گفتار آن است که شالوده جهان، از حرکت تشکیل می‌شود. حرکت نیز به طور مستقل وجدا از شیء متحرک، وجود خارجی ندارد؛ زیرا حرکت، همان شیء متحرک است. بنا براین، جهان هستی مادی، وجود خارجی نداشته و صرفاً دارای وجودی مجازی می‌باشد[6].

آنچه از جهان خارج، مشاهده می‌شود «واقعیت» است. واقعیّت یعنی آنچه رخ داده است. در برابر واقعیت، «حقیقت» قرار دارد که به منزله پشت پرده واقعیّت می‌باشد و واقعیت، نسبت به آن، مجاز، شمرده می‌شود. به عنوان مثال اگر گلوله‌ای آتشین را به سرعت بچرخانیم دایره‌ای به وجود می‌آید. این دایره، واقعیّت دارد؛ یعنی رخ داده و قابل دیدن است اما حقیقت ندارد؛ زیرا حقیقتاً در خارج، دایره‌ای وجود ندارد و اگر با دوربین عکاسی با سرعت شاتر بالا عکس بگیریم جز گلوله‌ای آتشین، چیزی وجود ندارد. مثال دیگر، عکس درون آینه است که واقعیّت دارد ولی حقیقت ندارد. حرکت‌های موجود درعالم نیز واقعیت‌هایی است که رخ داده‌اند. این واقعیت‌ها دارای حقیقتی هستند که از آن به وجود آمده‌اند. آنچه این حرکت‌های تو در تو را به وجود می‌آورد، عاملی است به نام «شعور کیهانی»[7]. شعور کیهانی هوشمندی حاکم بر حهان است که جهان هستی را به وجود آورده است؛ زیرا «رشد و حرکت از اموری است که بدون وجود یک عقل، اندیشه، هوش و یا ذهن برنامه­ریز و آگاه ممکن نیست پدید آید»[8].این عامل، تنها واسطه بین خدا و خلق به شمار می‌رود[9] و مایه ایجاد وحدت در عالم است[10].

بنا بر آنچه گذشت جهان هستی، تصویری مجازی از شعور کیهانی است. این شعور، یکی از عناصر سه گانه موجود در جهان هستی مادّی است. دو عنصر دیگر عبارتند از: مادّه و انرژی[11]. این سه عنصر قابل تبدیل به یکدیگرند[12] اما ساختار اصلی جهان را آگاهی یا شعور تشکیل می‌دهد.

نویسنده در اصل بالا به این ویژگی اشاره می‌کند که شعور کیهانی عامل فکری مشترک و زیر بنای فکری همه انسان‌هاست. این اصل در صدد پیشنهاد یک نقطه مشترک بین انسان‌هاست تا انسان‌ها در آن هم نظر شده و به وحدت فکری برسند. در واقع آن وحدتی که نویسنده در اصل‌های پیشین، دنبال می‌کرد در اینجا آشکارا بیان می‌شود. رسیدن به این وحدت، آرمان عرفان کیهانی است. وی پیشنهاد می‌دهد که انسان‌ها ابتدا می‌توانند در شعور کیهانی با یکدیگر توافق کنند سپس آن را آزمایش و تجربه نمایند و بعد از آزمایش و اثبات این نیرو به صاحب این هوشمندی که خداوند است برسند و در نتیجه این نقطه وحدت و اشتراک نظر در آنان، قدرت و تحکیم یابد.

این اصل، نمای کلی عرفان کیهانی را منعکس نموده، افق آن را نمایانده و نوعی سلوک را بیان کرده است. آغاز این سلوک، توافق در شعور کیهانی و پایان آن، تحکیم یافتن این باور در میان انسان‌هاست. پیداست که مبدأ و مقصد، همان شعور کیهانی است و این حاکی از نکته‌ای است که در چند سطر پیش بدان اشاره شد و آن اهمیّت دو چندان این مفهوم در عرفان کیهانی.

 

پی نوشت:

[1]. عرفان کیهانی، ص ۵۸.

[2]. انسان از منظری دیگر، ص ۴۱.

[3]. همان، ص ۳۵-۳۸.

[4]. البته دیدگاه دیگر در اینجا، شکل گیری جهان از انرژی است. در عرفان کیهانی بر اساس هر دو دیدگاه، شعور کیهانی مطرح می‌شود. در اینجا به ذکر دیدگاه اول اکتفا می‌شود.

[5]. کاترین هدلم، فرهنگنامه‌ علمی دانش آموز، ترجمه محمود سالک، تهران، پیام آزادی، ۱۳۸۰، ص ۵۸ و ۶۰.

[6].انسان از منظری دیگر، ص 35-41.

[7]. همان، ص ۴۰ و ۴۱.

[8]. محسن فرشاد، اندیشه‌های کوانتومی مولانا، تهران، علم، ۱۳۸۴، ص ۴۸.

[9]. عرفان کیهانی، ص ۱۱۹.

[10]. همان، ۵۸.

[11]. انسان از منظری دیگر، ص ۴۱.

[12]. همان، ص ۴۲.

نوشته های مشابه

3 دیدگاه

  1. افسون حلقه به قلم جناب راد حقیقتا علمی فرقه حلقه را نقد نموده است. باسپاس از سایت نجات از حلقه که نقدهای مختلف را منتشر می نماید. اجرتان با خداوند سبحان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا