متن پیاده شدهی قسمت اول برنامهی ناگفتههای ادیان (اختصاصی عرفان حلقه) در شبکه جهانی ولایت
آقای طباطبائی: بسم الله الرّحمن الرّحیم. «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلاَمُ». عرض سلام خدمت شما بینندگان عزیز شبکهی جهانی ولایت. برنامهی ناگفتههای ادیان را تقدیم حضورتان میکنیم. در خدمت کارشناس محترم برنامه جناب حجت الاسلام و المسلمین امین شمشیری از مدیران موسسه نجات از حلقه. عرض سلام خدمت شما جناب استاد شمشیری و سپاسگذارم از حضورتان.
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم. بسم الله الرّحمن الرّحیم. خدمت آقای طباطبائی عزیز و بینندگان عزیز برنامهی ناگفتههای ادیان سلام دارم و این ایّام را که متعلق است به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها تسلیت عرض میکنم امیدوارم بتوانیم با توسل به خود حضرت برنامهی خوبی را داشته باشیم و بتوانیم در این مورد روشنگری داشته باشیم ان شالله.
آقای طباطبائی: ان شالله. ما هم خدمت شما و خدمت همهی بینندگان عزیز این ایّام را تسلیت عرض میکنیم. و امیدواریم که ادامه دهندهی راه حضرت صدیقهی کبری فاطمهی زهرا سلام الله علیها باشیم. جناب استاد شمشیری ما در اوّلین بخش از برنامهی عرفان حلقه بد نیست که یک توضیحِ مختصری از شما بشنویم دربارهی این عرفان، ماهیت و چیستی عرفان حلقه.
حجت الاسلام شمشیری: در خدمت شما هستم. ما البته پیش از این در برنامهی نجات از حلقه که مرتبط با آسیب دیدگان این فرقه بود به تفاریق در مورد ماهیت این فرقه صحبت کردیم. در واقع 24 قسمت تهیّه شد که هفتهی آینده به اتمام میرسد.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: اما چیزی را که در این سلسله برنامهها قصد داریم به آن بپردازیم در مورد سیر و سلوک این فرقه است. که عرفان حلقه یک سیر و سلوکی را آغاز میکند و میرسد به یک مسئلهای به نام مذهب اشتراکی در واقع. یعنی معتقدم که عرفان حلقه میخواهد یک آلترناتیو و بَدیل و جایگزین بشود برای دین. یک ساز و کاری را طراحی کردهاند که حالا اشاره خواهیم کرد حتماً و از یک نقطهای شروع میکنند آنها که آموزههای دینی و خودِ دین را حذف میکنند، سپس یک روش سیر و سلوکی به نام اتّصال به موهومی به نام شبکهی شعور کیهانی را ارائه میدهند که خودش البته لوازماتی دارد به آن هم خواهیم پرداخت، تا آخر الامر برسیم به چیزی به نام مذهب اشتراکی. که در واقع غایت عرفان حلقه است، که متّصل میشوند به چیزی به نام شبکهی شعور کیهانی و آنجا یک مرام و یک مکتب و یک دین جدید در واقع به نام مذهب اشتراکی بنیان گذاری میکنند، کسی هم اگر بخواهد نزدیک بشود به این دین و مرام و آئین که تغییری در آن ایجاد بکند یا نوآوری در آن داشته باشد، بدعت گذار میشود، فریب کار میشود، متقلب میشود اینها عباراتی است که در عرفان حلقه وجود دارد. در واقع هدف آنها این است که منتهی بشود این روششان به چیزی به نام همین مذهب اشتراکی.
که حالا عنوان مذهب هم اشتباه است، ایشان یعنی آقای محمد علی طاهری در جعل واژهها استاد هستند، اما گاهی هم دیده میشود که واژهها را ناشیانه به کار میبرند. الزامات خاصّی وجود دارد که ما میخواهیم بدون هیچ گونه قضاوتی عرضه کنیم این عرفان را به قرآن و عترت ان شالله تا بتوانیم بسنجیم که آیا واقعاً ایرانی و اسلامی است آنچنانی که آقای طاهری گفتهاند یا خیر.
آقای طباطبائی: نکتهای که هست اینکه وقتی عرفان حلقه را حالا با توضیحاتی که در موردش فرمودید آن شعور کیهانی و اینها که به آن وصل میشوند و یک تفکّر جهانی را میخواهند، تفکر عرفانی و معنویت جهانی را میخواهند ارائه بکنند میبینیم که با برخی از تفکّرات دیگر مثل اندیشهی معنوی نوین حالا یا اندیشهی معنوی جهانی، تعبیراتی از این دست که حالا زیاد به کارمی رود میبینیم با آنها یک همخوانی هم دارد و این آن شائبه را تقویت میکند که اگر قرار باشد این جایگزین دین بشود همینطور حالا که اصلاً خود عنوان معنویت یا عنوان عرفان هم این شائبه را بیشتر تقویت میکند که به هر حال معنویت و عرفان به فرض اینکه حالا بپذیریم بخشی از دین هستند، تمام دین نیستند و قاعدتاً در کنار شریعت میتوانند تکمیل شوند که اینها این را ندارد.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. بله حالا اگر اجازه بفرمائید شروع کنیم و من یک مطالبی را عرض کنم تا برسیم
آقای طباطبائی: تقاضا میکنم.
حجت الاسلام شمشیری: اصل، زنده باشید. آن مذهب اشتراکی. ببینید افرادی که وارد عرفان واره ی حلقه میشوند یا حالا کسانی که میخواهند انتخاب کنند این روش را به عنوان یک روش سیر و سلوکی ما توصیه میکنیم که چند نکته را مد نظر داشته باشند. بعد هر مدلی که خواستند خودشان به قضاوت بنشینند.
در دین مبین اسلام در قالب آیات و روایات، بسیار تاکید شده که در مقابل آن راه مستقیمی که وجود دارد یک راههای انحرافی هم وجود دارد. حالا در مقابل یا در کنار این راه، راههایی هستند که در واقع رهزن هستند. قرآن به صراحت به این اشاره کرده. میفرماید خداوند متعال «وَ أَنَّ هذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ». دقیقاً اشاره میکند «فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[1]؛ این راه مستقیم من است از آن تبعیت کنید از راههای انحرافی تبعیت نکنید که شما را از حق دور میکند. بعد در پایان اشاره میکند این وصیّت خداست به شما، شاید پرهیزگار بشوید.
آقای طباطبائی: این نکته هم در آیه خیلی جالب است که «هذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيماً» را، این صراط را تحت عنوان یک راه و به صورت مفرد به کار برده و آن سُبُل متفرقون یا سبل متفرقه را به صورت جمع به کار برده.
حجت الاسلام شمشیری: مرحبا دقیقاً.
آقای طباطبائی: راههای متکثر در واقع نفی میشوند، آن تکثر گرایی، پلورالیسم نفی میشود و این صراط مستقیم به عنوان یک راه حق در واقع تائید میشود وچیزی که حالا در عرفان حلقه می بینیم برعکس این است و به نوعی آن بحث نسبیت گرایی و پلورالیسم را تائید میکند.
حجت الاسلام شمشیری: بله مرحبا. در آیه اولاً: اشاره میکند که راههای انحرافی به گفتهی حضرتعالی وجود دارد، ثانیاً: دارد خداوند به یک صراط مستقیمی که گویا 27 بار در قرآن تکرار شده، همه جا هم مفرد آمده، یعنی چیزی ما به نام صراطهای مستقیم نداریم که برخی روشنفکران مدّعی آن هستند.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: این را در قالب یک سفارش هم خداوند بیان میکند «ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ» و نهایتِ امر اشاره میکند که پیمودن راههای انحرافی نتنها شما را نزدیک نمیکند و قُربی برای شما ندارد، بلکه بُعد هم برای شما دارد. یعنی یک کسی که خیال میکند اگر در طریقهی عرفان حلقه یا سایر جریانهای نوظهور وارد شد برای او قُرب میآورد، دارد اشتباه میکند. برای او یک بُعدی را خواهد داشت.
یک آیهی دیگری را هم من اشاره میکنم که به اصلمان زودتر برسیم. میفرماید که، به اصل بحث [زودتر برسیم].
«أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبّاً عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيّاً عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»[2]؛ آیا آن کسی که به رو افتاده و به قول معروف سینه خیز دارد حرکت میکند، اُفتان حرکت میکند به هدایت نزدیکتر است یا آن کسی که با قامت ایستاده و سر بالا در صراط مستقیم دارد حرکت میکند؟ خُب آیه اشاره میکند که و تشبیه بسیار زیبایی را دارد البته که این دو مساوی نیستند. یک کسی که سر پائین است و افتاده [است] و سینه خیز دارد حرکت میکند، اصلاً راه را نمیشناسد.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: نمیداند چه میزان از مسیرش باقی مانده است، تجزیه و تحلیل درستی از مسیر ندارد با یک کسی که در یک راه درستی و با قامت ایستاده دارد حرکت میکند. پس اگر یک فردِ حلقهای واقعاً از سرِ فطرت و به دنبال حقیقت وارد این مرام و مکتب شده، بایستی حالا قبل از ورود یا حالا اگر وارد شده خدای نکرده، به خودش بیاید و یک نهیبی بزند، نکند این راه، راهی نیست که من را به خدا برساند، نکند این یک راهی است که انحرافی است، نکند این راهیست که برای من قُربی را در پی ندارد و بلکه بُعد را دارد.
ما انتظارمان این است از دوستان عرفان حلقه و کسانی که متاسفانه در اثر تبلیغات زیاد این فرقه وارد این جریان شدهاند و میخواهند به عرفان یا درمان نائل بشوند این برنامه را مشاهده کنند و باز اگر پرسشی هم بود در حین برنامه ما در خدمتشان هستیم.
آقای طباطبائی: این نکته هم قابل تأمل و قابل تصدیق است که ما گاهی به خصوص حالا در مورد عرفان حلقه، عرفان را با درمان و درمانگری کنار هم میگذاریم، قاعدتاً یکی از کارکردهای این نوع عرفانها که خودشان ادّعا میکنند، همان بحث درمانگری در رسیدن فرد به آرامش است.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً.
آقای طباطبائی: در درمان بخصوص بیماریهای روحی و غیره که حالا این هم جای توضیح دارد از زبان شما ما بیشتر بشنویم که اینها این عرفان را به چه وسیلهای میخواهند به عنوان درمانگری استفاده بکنند.
حجت الاسلام شمشیری: بله خیلی سؤال به جائی است، من یک نموداری را تقدیم میکنم در رابطه با ماهیت عرفان حلقه. اگر دوستان زحمت بکشند در اتاق فرمان نشان بدهند. ما قصد داریم ماهیت عرفان حلقه را با توجّه به سوالی که شما بزرگوار فرمودید پاسخ بدهیم و اَسنادی را هم به نمایش بگذاریم و بعد بپردازیم به اصل سیر و سلوکی که مد نظرمان است در عرفان حلقه.
ببینید ماهیت عرفان واره ی حلقه دو ادّعاست. یک ادّعای درمان و یک ادّعای عرفان. در واقع در این فرقه یک شِبه عرفانی وجود دارد و یک شِبه درمانی وجود دارد. یک عرفانی را مطرح میکنند، یک درمانی را مطرح میکنند که واقعیت ندارد. البته این به این معنا نیست که عرفان و درمان در این فرقه یکسان هستند، درست است که آنها دامشان و بساطی که پهن میکنند درمانی است. یعنی خُب نود درصد کسانی که تقریباً با آمار و استقرائی که در انجمن [نجات از حلقه] آسیب دیدهها و افراد جدا شده رجوع کردند[به ما]، وقتی بررسی میکنیم 90 الی بیش از 90 درصد به خاطر درمان وارد این فرقه میشوند. از طرفی هزینههای درمانی ممکن است سرسام آور باشد و خودِ دنیا هم اصلاً محل تلاقی انسان و بیماری است.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: در ساحَت دنیا اینجوری است که هر کدام از ماها با سطوحی از بیماری روبروئیم. حالا یا سطحی، یا متوسط، یا بغرنج خدای نکرده. فلذا آنها دامشان را بر یک جایی پهن کردهاند که بسیار مُبتلی به است و میبینیم جامعهی تأثیر عرفان حلقه و جامعهی جذبِ عرفان حلقه نسبت به سایر فرقهها بسیار بیشتر است. به خاطر اینکه دست روی یک چیزی گذاشتهاند که واقعاً…
آقای طباطبائی: مُبتلی به است.
حجت الاسلام شمشیری: بله واقعاً تلاقی دائمی دنیوی داریم ما با بیماریها در عرصهی حیاتمان در ساحت دنیوی. اما این دو مساوی نیستند، آنها میخواهند برسند به یک مسئلهای.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: که من حالا نشان میدهم و مستند سعی میکنیم پیش برویم. ببینید در عرفان حلقه می گویند که درمان یک مقدّمه است. یعنی درمان یک ابزار آلی است[با الف]، که میخواهند به یک عرفان اَصالی در واقع مردم را برسانند. یعنی در واقع عرفان حلقه دامش را جایی پهن کرده که به بهانهی درمان مردم را میکشاند، میگوید اگر شما درمان شدید، که عرض میکنیم آیا درمان میشوند واقعاً در این فرقه یا نه.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: بعد میخواهد آنها را متحوّل بکند. ببینید محمد علی طاهری در صفحهی 75 اگر دوستان لطف کنند نشان بدهند، میگوید که درمان برای بیمار به عنوان یک حرکت عرفانی برای متحوّل کردن او به کار گرفته میشود، زیرا در این مکتب شفای جسم بدون تحوّلات مثبت درونی فاقد ارزش است. حالا راه درمانش چیست؟ از [طریق] اتّصال به شبکهی شعور کیهانی یا باز اشاره کردهاند جای دیگری ایشان، باز در صفحهی….
آقای طباطبائی: شعور کیهانی را اینجا تحت عنوان شعور الهی چیز کرده بود. به همان عنوان است؟
حجت الاسلام شمشیری: بله عنوانهای متفاوتی دارد، شعور کیهانی، شعور الهی البته با آن شعور قرآنی ما بسیار متفاوت است.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: در اینجا گاهی جبرئیل میشود این شبکهی شعور کیهانی، یعنی آقای طاهری خواسته است که بین ماده و معنا تلفیق کند، بعد یک چیزی خارج شده است از آن که ملائکه مثلاً اتم میشوند. ما در جلسات آینده در بحث مذهب اشتراکی حتماً به شبکهی شعور خواهیم پرداخت.
باز در کتاب انسان از منظری دیگر در مبحث فرادرمانی در صفحهی هشتاد و پنجم اشاره میکنند که درمان در دید این مکتب فقط یک وسیله است برای ایجاد تحوّل. باز اینجا اشاره میکنند. یکی دو تا سند دیگر را هم اگر اجازه بفرمائید من زودتر بررسی کنم تا به
آقای طباطبائی: تقاضا میکنم.
حجت الاسلام شمشیری: آن اصلِ مطلب برسیم ان شالله. باز ایشان اشاره میکنند در صفحهی هشتاد و دوم از همان کتاب انسان از منظری دیگر: «پس فرادرمانی ضمن فراهم کردن امکان درمان ما را به خداشناسی عملی نیز رهنمون میشود». یعنی اگر در این مکتب اگر کسی بتواند درمان بکند، یعنی مَستر این فرقه یا خودِ بنیان گذار این فرقه، خداشناسی عملی و عبادت عملی را انجام داده است. و به واسطهی این عبادتِ عملی مثل چیزی که متصوّفه می گویند که ما «عبادت به جز خدمت خلق نیست».
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: اینها هم یک تعبیر دیگری از همان گذاره دارند و می گویند که اگر کسی این حرکت [درمان] را انجام بدهد لاجرم دارد عبادت عملی را انجام میدهد. پس اگر بخواهیم نتیجه گیری کنیم در این فرقه، عرفان و درمان با همدیگر گره خوردهاند، از هم جدا نمیشوند، مسیری که هر دو طی میکنند ، عرفان و درمان، از راه اتّصال به شبکهی شعور کیهانی است. این یک مختصری است در مورد ماهیّت این فرقه.
آقای طباطبائی: حالا در مورد روش سیر و سلوکی عرفانیشان اگر بخواهیم بیشتر بدانیم و برای شنوندگان عزیز توضیح بدهیم چه روشی را اینها پیش میگیرند برای سیر و سلوک عرفانیشان که چون حالا به هر حال آن درمان به نوعی بهانهای است برای سیر و سلوک عرفانی و قرار است آن جایگزین دین بشود قاعدتاً روش درمانگری که جایگزین دین قرار نیست بشود، روش درمانگری بیشتر یک بهانهای است برای اینکه آن روش سیر و سلوکی را پیاده بکنند و بگویند شما میتوانید از این طریق به سیر و سلوک برسید و نیازی به دین ندارید.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. بله حالا این را من عرض بکنم که قبل از اینکه وارد آن مبحث بشوم. در این فرقه یک دیدگاه نسبیت گرایی به همه چیز دارند. خُب ما در مورد عرفان و درمانشان صحبت کردیم که یک ماهیّت عرفانی دارد و یک ماهیّت درمانی. آنها دامنهی بیماریها را آنقدر در این فرقه وسیع تعریف کردند که همهی مردم بیمار هستند. حتّی خودِ بنیان گذار این فرقه هم وقتی کتابهایش را بررسی میکنیم با ادبیّات و گفتار خودش که امیدوارم در این سلسله برنامهها بتوانیم به آن بپردازیم، یک فرد بیمار است حتّی.
آقای طباطبائی: با تعریف خودش.
حجت الاسلام شمشیری: با تعریف خودش. در این دیدگاه هر چیزی که تعریف میشود نسبی است. یعنی آنها مطلق گرایی را نوعی بیماری میدانند. یک سندی است که دوستان اگر لطف بکنند و نشان بدهند، در کتاب بینش انسان صفحهی هشتادم (80) که یکی از کتابهای این فرقه است، ایشان گفته است در دیدگاه نسبی که به همه چیز به طور نسبی نگاه میشود نه مطلق. بعد در ادامه ایشان اشاره میکنند «اما درک دیدگاه نسبی کمک میکند که دچار کثرت نشویم و تبعات ناشی از بینش غلطِ مطلق بینی را که برای ما بیماری و ضرر و زیانهای مادی و معنوی را به همراه داشته باشد نداشته باشیم». در ظاهر…
آقای طباطبائی: چرا دچار کثرت نشویم؟ دچار بشویم. یعنی وقتی دیدگاه نسبیتی در واقع حاکم بشود باید دچار کثرت بشوند. میگوید دچار کثرت نشوند.
حجت الاسلام شمشیری: در این دیدگاه یک وحدت و کثرتی هست که البته با وحدت و کثرت اسلامی تفاوت دارد. وحدتی که آنان می گویند وحدت عرفان اسلامی نیست. آنها می گویند که انسانها باید به همدیگر نزدیک بشوند، آخر یک ماجرایی دارند به نام تن واحدهی هستی و تفکر اینتریونیورسال.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: می گویند ریشهی همهی مسائل یکی است. همهی انسانها با همدیگر یک وحدتی دارند. و ایشان اشاره میکند که دیدگاه نسبیتی کمک میکند که به وحدت برسیم نه به کثرت. یعنی مطابق با آن دیدگاه interuniversal که دارند. یعنی اینها میخواهند دائر مدار، بیشتر بحثهایشان چه در مباحث خانوادگی، چه در مباحث عرفانی چه در مباحث اخلاقی به این برسند که دچار کثرت نشوند، یعنی به وحدت برسند. البته خُب این یک مغالطهی اشتراک لفظ است.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: بینندگان عزیز دقت بکنند با آن وحدت و کثرت اسلامی فرق دارد.
آقای طباطبائی: حالا بد نیست اینجا یک توضیح کوتاه هم داده بشود دیگر قاعدتاً این که می گویند به وحدت برسیم، یعنی همهی به تعبیری آئینها به همدیگر نزدیک بشوند به این معنا.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً.
آقای طباطبائی: به وحدت برسند.و از کثرت مثلاً جدا بشویم از کثرت دوری کنیم یعنی بتوانیم از همهی آئینها در واقع جذب نیرو داشته باشیم. افراد بیشتری را جذب بکنیم. ولی آن وحدت و کثرتی که در عرفان اسلامی گفته میشود، یعنی دوری از راههای متفرق، سُبُل متفرقون.
حجت الاسلام شمشیری: بله دقیقاً.
آقای طباطبائی: و نزدیک شدن به صراط حق و صراط مستقیم که صراط خداوند است.
حجت الاسلام شمشیری: بله. دقیقاً. و آنها اشارهی خوبی کردید شما بزرگوار. این دامنه را آنچنان باز گذاشتند که بعد حالا اشاره خواهیم کرد که دین و مذهب و ذکر و اینها نمیخواهد، یک افرادی هم وارد میشوند، یعنی همهی مردم میتوانند وارد بشوند. خُب به چه خاطر؟ برای اینکه همه هم خُب بیمار بودند دیگر.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: علّت بیماریشان هم یک موجوداتی است به نام موجودات غیرارگانیک که از عرفان ساحری کارلوس کاستاندا وام گرفته که ارواح هستند و جنّیان. اواح سرگردان.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: میگوید که همه بیمار هستند و همه بیائید هیچ گونه مطلق گرائی هم مد نظر نیست همه میتوانند بیایند همه راهی دارند به سوی حق، پلورالیسم معرفتی.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: این نسبیت گرایی به جایی میرسد [که] دوستان اگر لطف بفرمایند یک صوتی است مرتبط با این دیدگاه نسبیتی. شاید بینندگان عزیز بگویند خُب بد نیست حالا نسبی گری را ما ترویج کنیم به نوعی. یعنی در هر چیزی نگاه صفر و صدی نداشته باشیم. نه مد نظر ما این نیست، ببینید در عرفان حلقه کار به جایی میرسد که قرآن متناقض دانسته میشود.
آقای طباطبائی: در واقع بالعکس آنها مطلق گرایی را بیماری میدانند. یعنی کسی که به دنبال یک حقِّ ثابت، یک حقِّ واحد باشد آنها بیمار میدانندش و باید درمانش کرد به نظر آنها.
حجت الاسلام شمشیری: بله و اینجوری می گویند و علت بیماریها هم این است که یک جن در وجود شما رفته است یا یک موجود غیرارگانیکی که روح سرگردان است. که اینها اصلاً چیزی به نام روح سرگردان ما در اسلام نداریم. اگر دوستان آن صوت را پخش بفرمایند ممنون میشویم در مورد نسبیت گرایی است، اگر آماده ست البته.
آقای طباطبائی: بسیار خوب پس اجازه بفرمائید که یک فرصتی داشته باشیم در این قسمت
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم.
آقای طباطبائی: و میان برنامهای را ببینیم و ان شالله بعد آن قسمت را هم خواهیم دید به اتفاق بینندگان عزیز. همراه ما باشید با برنامهی ناگفتههای ادیان.
بسیار خوب عزیزان بینندهی شبکهی ولایت برنامهی ناگفتههای ادیان را مشاهده میکنید، بخشهایی از صحبتهای جناب آقای طاهری را که از سردمداران عرفان حلقه است [را] شنیدید. در خدمت کارشناس محترم برنامه جناب حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای شمشیری هستیم که پاسخگوی سؤالات شما هم خواهند بود، پیامکهایی هم رسیده به دست ما که در پایان برنامه ان شالله پاسخگو خواهیم بود.
در خدمتتان هستیم جناب استاد شمشیری.
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم. خُب خیلی واضح بود در این صوت که مرتبط با کمیتهی عرفان فرقه حلقه است. اشاره میکردند که ما بایستی این نگاه را در جامعه ترویج کنیم که قرآن یک اندیشهی نسبی است و پیامبر آن را نوشته است و سخن الهی نیست و قرآن خودش العیاذبالله نمیدانسته چه گفته و همه میدانند که قرآن خودش با خودش مشکل دارد [و گفتند که] این را در قالب یکی دو مقاله بایستی به خیلی تدریجاً وارد جامعه کنیم. یعنی یکی از اهداف عرفان حلقه ست. هر چند که در این فرقه روشان این است که وقتی اینجور فایلهایی از آنها به جامعه انتقال پیدا میکند فوراً میآیند و خودشان را طرفدار قرآن و طرفدار مُنجی و طرفدار امام حسین علیه السلام میدانند.
آقای طباطبائی: یا وانمود میکنند که اینها را در واقع به ما نسبت دادهاند.
حجت الاسلام شمشیری: بله یا بُرش زدیم. حالا ما چند دقیقه دیگر پخش کردیم، دیگر امکان برش زدن 30 ثانیهای مثلاً نبود.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: اما یکی دو نکته را عرض کنم و بعد برویم سراغ اصل بحث. همهی مسیر سیر و سلوک این فرقه آنچنانی که بینندگان عزیز میتوانند ببینند در کتاب انسان از منظری دیگر، نشر بیژن، صفحهی 19. از اتّصال به شبکهی شعور کیهانی و حلقههای آن صورت میگیرد. یعنی ما در این سلسله برنامهها اگر میخواهیم به این بپردازیم که عرفان حلقه روش سیر و سلوکیاش چیست، ببینید خودشان دارند می گویند، همهی مسیر سیر و سلوکش، نه بعضِ آن. همهی مسیر سیر و سلوک آنها از اتّصال به این شبکه ست. یعنی اگر درمانی اتّفاق بیفتد از اتّصال به این شبکهی شعور است، اگر عرفانی اتّفاق بیفتد، اگر تزکیهای اتفاق بیفتد، هر چیزی تحت عنوان درمان و این جامعِ عرفان و درمان درآید، همهاش، باز تاکید کرده، همهی مسیر سیر و سلوک. یا در جاهای دیگری باز ایشان به این مسئله پرداختهاند. به عبارت دیگر اساس حرکت عرفانی اتّصال و ارتباط با خداوند است. خُب چطور این محقق میشود؟ باز در صفحات بعد به این دقیقاً اشاره کردهاند. خداوند آن فردی را که متّصل میشود به صورت فردی و جمعی از آن رحمت خودش به قول معروف بهره مند میکند و تسهیلات را در اختیارش قرار میدهد. این ارتباطات هم دو سنخ هستند یا فردی به این شکل که مشاهده می فرمائید یا در صفحات بعد باز داریم به شکل جمعی است که در کتاب انسان و معرفت باز اشاره کرده است.
اینجا هم اشاره میکند که تمام مسیر سیر و سلوکشان در اتّصال جمعی توسط اینجور حلقه ایست. که خداوند یک عضوش است، من، تو و هوشمندی یعنی روح القدس یا جیرئیل اینجور حلقهای را تشکیل میدهند فوری وصل میشوند به خداوند و فی الفور درمان و عرفان صورت میگیرد.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: دیگر ذکر و دین و اینها در این مرام جایگاهی ندارد. پس این را دقت بفرمایند دوستان عزیز این آخرین سند را هم اگر ببینید که دیگر تکمیل بشود اسنادمان. در اساس نامهی این فرقه در صفحهی 35 آمده است که برای بهره برداری از عرفان عملی در این فرقه نیازِ به اتّصال به حلقههای شبکهی شعور است. و اینها اصل لاینفک این شاخهی عرفانی است. هر کاری بخواهند بکنند بایستی به این حلقهها مرتبط بشوند. پس تا اینجا اگر خلاصه کنیم ماهیت این فرقه عرفان و درمان است. اینها از طریق اتّصال به شبکهی شعور کیهانی و حلقههای آن رخ میدهد و تمامِ و همهی مسیر سیر و سلوکشان این است. یعنی اینطور نیست که بگویند از نماز یا از ذکر یا از روزه ما این اتّصالات را داریم. اگر اینجوری بود خُب با ما فرقی نداشتند. در واقع همهی مسیر سیر و سلوک آنها که حالا میخواهیم بررسیاش کنیم اگر وقت باشد، بهره برداری از این حلقههای شبکهی شعور است.
آقای طباطبائی: یک نکته اینجا قابل ذکر است به تعبیری دفع دخل مقدریست برای کسانی که حالا گاهی مقایسته هایی میکنند بین عرفان حلقه و برخی از توصیههایی که مثلاً قرآن کرده یا در روایات توصیه شده. اینها مثلاً وقتی بحث اتّصال به این شعور کیهانی را مطرح میکنند می گویند خُب این میتواند شبیه نوعی تفکّر و تدبّری باشد که در قرآن هم آمده «أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» یا «ا فلا یتفکرون» یا «أَ فَلاَ تَعْقِلُونَ» این تفکر یا «تَفَكَّرْ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ» و غیره، اینها به هر حال یک نوعی مشابهت هست، شما چرا ردّ میکنید این نوع اتّصال ما که با نوعی به هر حال، حالت تمرکز و اینها انجام میشود. این تمرکز میتواند نوعی تدبر و تفکر باشد شما با این چه مشکلی دارید؟
حجت الاسلام شمشیری: این تفکّر و تدبّر فی نفسه اشکالی ندارد اما ما شاخصه داریم دیگر. به هر حال بینندگان عزیز هم که الان این برنامه را مشاهده میکنند آمدهاند روی یک فرکانس خاصّی، یک آدرسی داشتهاند، یک ساعتی داشتهاند، برنامه را دیدهاند و اِلا میرفتند یک برنامهی دیگر.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: هر کسی میتواند هر روشی را ارائه بدهد امّا شاخصه داریم، آدرس داریم. آن شاخصه قرآن و عترت است و مسائل دینی هم خُب در نفسُ الامر و مقام ثبوت، حکم واقعیت را دارند، مثل چراغ راهنمایی و رانندگی نیست که ما اعتبار کنیم مثلاً که اگر زرد شد، اگر قرمز شد، فلان شود. یا مثل فرمان اتوموبیل نیست [که] در برخی کشورها سمت راست است در برخی کشورها سمت چپ.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: مسائل عرفانی و مسائل دینی پَرده از یک حقیقت برمی دارد. حالا هر کسی حرفی زد، آقای طاهریست، یک آیه الله است، یک آدم معمولی است. ما شاخصه داریم، بر شاخصه یعنی قرآن و عترت میسنجیم آن تفکّر را، آن حرف را، مقابله با آن نمیکنیم در درجهی اوّل. اگر مطابقِ قرآن و عترت بود، سَلَّمنا، روی چشممان میگذاریم، میپذیریم. اگر خلاف قرآن و روایت بود نمیپذیریم.
تمام سخنان آقای طاهری به عنوان یک روش عرفانیِ به ظاهر اسلامی که مدّعی هستند خلاف قرآن است که به آن خواهیم پرداخت ان شالله.
آقای طباطبائی: حالا این نکته هم باز در اینجا شاید قابل ذکر باشد که ان شالله در طول فرمایشاتتان حتماً به آن خواهید پرداخت و توضیحات کافی خواهید داد. به نظر میرسد که آن تفکّری که اینها دست آویز قرار میدهند برای اینکه توجیه عقلانی از آن نوع اتّصالشان به آن شعور کیهانی ارائه بکنند، بیشتر نوعی تخیّل و توهّم است، آن چیزی که در دین اسلام اتفاقاً مذموم شناخته شده. یعنی «يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ» ما در آیات قرآن داریم. یعنی تخیّلات و توهّماتی که اتفاقاً مذموم هستند و مغایر با تفکّر هستند. تفکّر، نوعی در واقع متمرکز شدن روی مسئلهای است که آن مسئله کاملاً مسئلهی عقلانی و سیری است برای رسیدن به مطلبی. یعنی آن تفکّر یک سیر خاصّ خودش را دارد برای رسیدن به مطلبی. این که تخیّل کنیم و توهّم کنیم مطلبی را، و بعد احساس کنیم که به نوعی شعور کیهانی متّصل شده ائیم به نظر میرسد نمیتواند تفکّر باشد.
حجت الاسلام شمشیری: بله دقیقاً آقای طاهری یک فردیست که قوّهی خیال بسیار قویای دارد، بعد یک سری مسائل را عَلَم کرده و آنها را باور کرده برای خوش و دیگران، اما اینها پوچ و تُهی هستند و این مسائل به هر حال خیال میکنند که کار خیر میکنند به گفتهی قرآن. بله کاملاً تهی است به آن خواهیم پرداخت ان شالله.
آقای طباطبائی: آن روش را در خدمتتان هستیم.
حجت الاسلام شمشیری: چشم. حالا ما برویم و یک بحثی داشته باشیم اینجا خدمت بینندگان عزیز. مسیر سیر و سلوکی که ما میخواهیم مطرح کنیم در عرفان حلقه در این سلسله برنامهها در این 3 تا پارادایم میشود دسته بندیاش کرد. بله بینندگان هم تصویر را میبینند. در گام اول دین و آموزههای آن مثل ذکر، مثل نذر مثل اینکه آیات قرآن را باید از منازلتان جمع کنید و روی دیوار چیزی نداشته باشید، اینها همگی حذف میشوند. در درجهی اول خودِ دین حذف میشود ما مستنداتی را بر این عرضه خواهیم کرد. و بعد دوستان حلقهای هم میتوانند تماس بگیرند، میتوانند پیامک ارسال بکنند و به چالش بکشند بحث را. دین حذف میشود، آموزههای دینی هم حذف میشود، در گام دوّم به جای آن اتّصال و لوازمات اتّصال [جایگزین میشود] شروطی دارد [لوازمات اتصال] مثلاً اگر دین شرط نیست و هیچ گونه تاثیری ندارد، به جایش حضور در کلاسها الزامی است، به جایش گرفتن چیزی به نام لایهی محافظ که به آن میپردازیم الزامی است. به جایش تسلیم شدن در مقابل آقای طاهری الزامی است. یعنی اینها اگر نباشند اتّصالی نمیشود، اما دین باشد یا نباشد هیچ تاثیری ندارد، ذکر اگر باشد تازه اختلال هم ایجاد میکند در اتّصال به شبکهی شعور کیهانی. خب در گام اوّل دین و آموزههای آن حذف میشوند، در گام دوّم اتّصال و لوازماتش آلترناتیو و جایگزین دین میشوند در گام سوم میرسیم به مذهب اشتراکی. که ما ان شاء الله در این سلسله برنامهها به این خواهیم پرداخت. و این مطالب را دنبال خواهیم کرد.
آقای طباطبائی: ان شاء الله. اگر موافق باشید من برخی از این پیامکها را بعد از اتمام پاسخش باشید حضرتعالی. سؤال اول پرسیدند که گویا جناب آقای طاهری خودکشی کرده و در واقع اقدام به خودکشی کرده رئیس عرفان حلقه و این چقدر صحّت دارد؟ و نظر این مکتب در مورد خودکشی چیست؟ حالا بیشتر شاید این بخش دومش مربوط باشد به برنامهی ما حالا با افراد در واقع ما خیلی در این برنامه کاری نداریم که آیا اینکه خودکشی کردهاند یا نکردهاند.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: یا این اقدام مورد تائید قرار گرفته یا نه. جناب آقای اوحدی از تبریز این پیامک را ارسال کردهاند.
حجت الاسلام شمشیری: درسته. متاسفانه در عرفان حلقه که حالا من مستنداتی را هم نشان خواهم داد. اگر دینیاش را بحث کنیم خداوند فرموده است این تصویر را اگر دوستان به نمایش بکشند. در سورهی مبارکه ی نساء آیه بیست و نهم «وَ لاَ تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» خودتان را نکشید. حُرمت خودکشی از نظر قرآن خب واضح و مسلم است در روایات شیعی هم این مطرح شده ما در کتاب اصول کافی، یعنی این کتاب، داریم این متنی است که از روایتی است که از امام باقر علیه السلام بیان شده.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: اگر دوستان زحمت بکشند و نشان بدهند، «إنّ المؤمنَ يُبتَلى بكُلِّ بَليَّةٍ ويَموتُ بكُلِّ مِيتَةٍ إلّا أنّهُ لا يَقتُلُ نفسَهُ». در اصول کافی آمده است این مطلب که مؤمن….
آقای طباطبائی: مانیتور گویا قطع شده و نمیتوانند نشان بدهند.
حجت الاسلام شمشیری: بله اشکال ندارد.
آقای طباطبائی: بفرمائید.
حجت الاسلام شمشیری: مؤمن به هر چیزی مبتلا میشود به هر مرگی از دنیا میرود. ولی خودکشی نمیکند. حالا بیائیم در عرفان حلقه.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: این مطلبی است که عرفان حلقهایها منتشر کردهاند، در دفاعیاتی که محمد علی طاهری بنیان گذار این فرقه داشته است، در صفحهی 6 از 7 اعترافاتش به قاضی میگوید که 15 بار اقدام… اگر میشد حالا تصویر بود، نشان بدهند دوستان، خیلی خوب میشد.
آقای طباطبائی: یک چند لحظهای میخواهید اجازه بفرمائید فرصتی را داشته باشیم و در خدمتتان خواهیم بود.
حجت الاسلام شمشیری: بله. خواهش میکنم.
آقای طباطبائی: بسیار خوب بینندگان عزیز شبکهی ولایت برنامهی ناگفتههای ادیان را مشاهده میکنید در خدمت کارشناس محترم برنامه جناب استاد شمشیری هستیم. در خدمتتان هستیم سوالی شده بود در مورد خودکشی و آیا اینکه عرفان حلقه این را قبول دارد که در مورد خودِ آقای طاهری هم چنین چیزی مشهود شده اینکه خودکشی کرده؟
حجت الاسلام شمشیری: خُب در این مدّتی که ایشان به هر حال در زندان بودهاند، طبق مطلبی که نشان دادیم و بود در اعترافات ایشان و در دفاعیات ایشان در صفحهی ششم، من آدرس هم میدهم آنجا اشاره کردهاند که 16 بار اقدام به خودکشی کردند. حالا ببینیم خودکشی در دیدگاه این فرقه چیست؟
در صفحهی 151 کتاب انسان از منظری دیگر اگر دوستان بتوانند نشان بدهند، در بحث مشکلات ذهنی آقای طاهری گفتهاند یکی از مشکلات ذهنی تمایل به خودکشی است. یعنی مطابق گفتهی خودشان ایشان الان مشکل ذهنی دارند.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: خب کمی جلوتر برویم، در فصل دّوم کتاب موجودات غیرارگانیک که از کتایهای ایشان است، یکی از علائم و آسیبهای ناشی از حملهی موجودات غیرارگانیک، یعنی چیزی که آقای طاهری میخواهد از وجود مردم اینها را بیرون بکند، اختلالات ناشی از ویروسهای غیر ارگانیک است. ببینید در صفحهی چهل و نهم این کتاب دارد به نمایش داده میشود.
آقای طباطبائی: و این اختلالات ناشی از موجودات غیرارگانیک باعث خودکشی میشود.
حجت الاسلام شمشیری: بله. مشکلات ذهنی یکی از اقسام اینهاست و سپس در صفحهی پنجاه و یکم اشاره میکنند که تمایل به خودکشی یکی از نشانههای حملهی موجودات غیرارگانیک و تسخیر شدن است. پس در دیدگاه اسلام خودکشی حُرمت دارد، حرام است، مؤمن، حالا آقای طاهری ادّعای عارف بودن را دارد، حتّی یک مؤمن معمولی هم به خودکشی از دنیا نمیرود، یعنی کسی که در آن لحظه خودکشی میکند در حالت شرک یا کفر است. آقای طاهری پانزده بار، شانزده بار اقدام به خودکشی کردند.
آقای طباطبائی: و خودشان هم معتقدند این کار مذمومی است و از نشانههای
حجت الاسلام شمشیری: حملهی آن موجودات غیر ارگانیک.
آقای طباطبائی: حملهی موجودات غیر ارگانیک.
حجت الاسلام شمشیری: خُب چه پاسخی دارند عرفان حلقهایها بر این مطلب؟
آقای طباطبائی: از یک طرف مدعی هستند که موجودات غیر ارگانیک را ذهن مردم دور میکنند
حجت الاسلام شمشیری: بله علت بیماری همین است مثلاً
آقای طباطبائی: ولی از ذهن خودشان نمیتوانند این را دور بکنند.
حجت الاسلام شمشیری: خُب چطور نتوانستهاند حالا دور کنند؟ و جالب این است که ما انتظار عرفان از آقای طاهری نداریم، برای ما مسلَّم است که ایشان بدعت گذار و یک فرد شیّادی است. اما خود اهلِ حلقه هم اگر شاخصشان قرآن و عترت است این را مد نظر خواهش میکنم قرار بدهند.
آقای طباطبائی: حتّی اگر شاخصشون کتاب خود ایشان باشد.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: حتّی اگر قرآن را قبول ندارند. و شاخصشون کتابها و گفتههای خود ایشان است خُب این نوعی تناقض است دیگر. تناقض را باید یک جوری حلش کنند.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. واقعاً و خودکشی دیگر هیچگونه دفاعی فکر نمیکنم داشته باشد.
آقای طباطبائی: خُب خانم رکسانا تشکر کردن از اینکه به این مطلب پرداخته شده و گفتند که، گله کردند در واقع که چرا قبلاً در این برنامه به این مطلب پرداخته نشده بود و دوستِ عزیز دیگری با شمارهی بله 718 و پایانهی شماره 0938 گفتند که جناب استاد طاهری نفرمودند اعتقاد به دین نیاز نیست، بلکه در کتابهایشان فرمودهاند که اعتقاد به فرادرمانی نیاز نیست. شما چرا بی دقتی کردید و این نکته را به بی اعتقادی به دین نسبت دادید؟
حجت الاسلام شمشیری: صحبت خوبی است یعنی در واقع این بینندهی محترم که پیام را فرستادهاند میخواهند بگویند که کارشناس برنامه، شما دچار یک مغالطهی اشتراک لفظ شده ایید. ایشان گفتهاند اعتقاد نیاز نیست اما مُتعلَّقِ اعتقاد چیست؟
آقای طباطبائی: فرادرمانی.
حجت الاسلام شمشیری: آفرین. ولی شما دارید می گویید که دین و اعتقاد به دین و مذهب نیاز نیست.
در صورتی که یک جا، خُب ما که نقد میکنیم الا و لابد اینها را دیده ائیم که نقد میکنیم. ایشان فقط یک مورد، حالا من هست اگر دوستان بتوانند نشان بدهند، در صفحهی هفتاد و پنجِ انسان از منظری دیگر اشاره کردهاند که اعتقاد به فرادرمانی نیاز نیست.
آقای طباطبائی: تصویرمان قطع است.
حجت الاسلام شمشیری: بله اما در بیش از 11 مورد حداقل که من میتوانم نشان بدهم که حالا در برنامهی بعد نشان خواهم داد، ایشان، نمونه آدرس میدهم من. در اصل اوّلِ عمومی اساس نامه ی عرفان حلقه می گویند دین، مذهب و عقاید شخصی نیاز نیست. باز در صفحهی پنجاهم اساس نامهشان می گویند که دین تاثیری در دریافت ماورائی ندارد. دین را به کار میبرند، دیگر کلمهی اعتقاد نیست که ما بگوئیم…
جای دیگری گفتهاند که تفکّرات و اعتقادات هیچگونه تاثیری در دریافت آگاهی ندارد. صفحهی نود و سوم کتاب انسان از منظری دیگر بخش فرادرمانی. باز در صفحهی پنجاه و یکم اساس نامهشان گفتهاند که هر انسانی صَرف نظر از دین و ملّت خواهان تحوّل و کمال پذیری بوده، میتواند در صراط مستقیم قرار بگیرد. یعنی منهای دین. یعنی عرفان حلقه یک معنویت منهای دین است.
آقای طباطبائی: در حالی که خودِ لفظ صراط مستقیم یک اصطلاح دینی است. چطور میتوانند آدم بدون دین در صراطِ مستقیم قرار بگیرد. اصلاً این صراط مستقیم را شما از دین اقتباس کرده ایید. مگر میشود شما یک چیزی را از دین اقتباس کنید و بگویئید بدون دین ما به آن چیز میرسیم.
حجت الاسلام شمشیری: بعد علیه دین استفادهاش هم بکنید.
آقای طباطبائی: مثل این است که ما بگوئیم که ما بدون دین هم میتوانیم مسیرِ قرآن را طی کنیم. قرآن مالِ دین است. مالِ دین اسلام است.
حجت الاسلام شمشیری: بله دقیقاً. در صفحهی صد و سی و چهارِ انسان از منظری دیگر، می گویند که خیلی جالب است اینجا. بنابراین موارد زیر، تفکرات و اعتقادات و یک سری مسائل دیگر هیچگونه تاثیری در استفاده از حلقههای عرفان کیهانی حلقه و کمال پذیری انسان ندارد. باز اسناد دیگری هست که در برنامه بعدی…
آقای طباطبائی: بسیار خوب فکر میکنم، کافی باشد. بیینده عزیزی از لرستان هم تشکر کردند و گفتهاند که ان شالله که این برنامه ادامه داشته باشه تا تمامی جوانب و انحرافات این فرقه مشخص بشود. بیننده بزرگوار دیگری پشت خط ارتباطی ما هستند و ما خدمتشان هستیم. بفرمائید، سلام علیکم.
خانم علیزاده: سلام عرض میکنم خدمت شما و کارشناس محترم برنامه. علیزاده هستم از آلمان با شما تماس میگیرم.
آقای طباطبائی: در خدمتتان هستیم سرکار خانم علیزاده.
خانم علیزاده: خیلی ممنونم، سلامت باشید. خیلی خوشحالم که امکان تماس برقرار شده و همچنین تشکر ویژه دارم بابت برنامهی زندهای که در زمینهی نقد و بررسی رمالیهای مدرن و نوظهور به خصوص رمالی نوعِ جدیدش که آقای طاهری آن را بنیان گذاری کردند، تحت عنوان عرفان حلقه، ترتیب دادید.
آقای طباطبائی: بله.
خانم علیزاده: در واقع من برای اولین بار است که در سطح جهانی برنامهای را میبینم که به صورت زنده به نقد و بررسی این قبیل شِبه عرفانها و شِبه درمانها پرداخته که هم از منظر دین، هم از لحاظ دینی و اعتقادی آن را بررسی میکند و هم از نظر علمی، روان شناسی، علم پزشکی و روان درمانی به آن میپردازد. درست است که تا به حال برنامهها و مطالعات زیادی در این زمینه داشتم ولی یا این مطالعات این نتیجه را به من میدادند که یا در زمینهی علمی بررسی شده این قبیل اعتقادات و یا اینکه فقط از نظر دینی به آنها پرداخته شده. ولی مطمئن هستم که با ورود متخصصین دین مبین اسلام به عرصهی نقد علمی رمانیهای مدرن، پرونده این تفکّرهای متحجّرانه و فسیل شده و غیر انسانی برای همیشه بسته میشود.
آقای طباطبائی: ان شالله. سپاسگزارم از شما.
خانم علیزاده: امیدوارم. سلامت باشید، خواهش میکنم. علّت این که با شما تماس گرفتم این است که سوالی داشتم در رابطه با ماهیت اتّصالات درمانی. ولی قبل از اینکه پاسخ این سوالم را از شما بشنوم در واقع میخواهم یک توضیحی درباره پیشینهی آشنایی خودم با عرفان حلقه داشته باشم و آن را با شما در میان بگذارم.
آقای طباطبائی: تقاضا میکنم. میشنویم.
خانم علیزاده: سلامت باشید. در واقع من دانشجوی سال چهارم هستم که برای این که به یک آرامش و بله به یک آرامش جسمی و روحی برسم از خستگیهایی که خُب در طول زندگی روزمره بر آدم وارد میشود به یک کلاسهایی در دانشگاه شرکت کردم که کلاسهای کاملاً عادی هستند تحت عنوان K Körper und Seele im Einklang که تقریباً ترجمه فارسی آن میشود هماهنگی روح و جسم.
آقای طباطبائی: بله.
خانم علیزاده: در این کلاسها یک خانم دانشجوی دیگری هم بودند که آن خانم به من پیشنهاد کردند که میتوانم در کنار این کلاسها به یک کلاسهای دیگری هم بیایم. که در واقع آن کلاسها هم اسلامی هستند و هم اینکه روشهای مدیتیشنی به من آموزش میدهند که در واقع هم روشِ درمانی است و هم روش عرفانی. که من به ایشان گفتم من بیمار نیستم، من فقط میخواهم به آرامش برسم و هیچ قصد خاصّی ندارم که به این کلاس آمدهام. که گفتند که بله آن اسمش روانی، یعنی درواقع عرفانی و درمانی است ولی در آنجا شما تمام مشکلاتتان حل خواهد شد.
آقای طباطبائی: بله.
خانم علیزاده: به هر حال به پیشنهاد ایشان گوش دادم و به این کلاسها رفتم، شرکت کردم. به مرور زمان احساس کردم که یک خستگی و آشفتگی بیشتری بر من وارد شده است. نمیتوانستم تمرکز کنم، خوابهای آشفتهای داشتم، اخلاق و رفتارم تقریباً داشت به کلی تغییر میکرد. یعنی با خانواده اخلاق نامناسبی داشتم ولی نمیدانستم منشأ این مشکلات کجاست. در این کلاسها که میرفتم تنها چیزی که ذهن مرا درگیر میکرد این بود که این انرژی کیهانی، اتّصالات کیهانی که از آن صحبت میکنند چیست؟ آیا خداوند انرژی است و روح القدس در اینجا چه نقشی دارد؟ سوالاتم را در کلاس که مطرح میکردم هیچ جوابی به آنها نداشتند و به هیچ نتیجهای نمیرسیدم. فقط میگفتند که شما به طور شخصی باید به جواب این سوالاتتان برسید و ما هرگز نمیتوانیم شما را در زمینهی این سؤالها راهنمایی کنیم.
آقای طباطبائی: بله.
خانم علیزاده: خُب، کلاسهای دانشگاه هم که به موازات این کلاسها بود و من در آنجا با پروفسور هوبر صحبت کردم، پروفسور هوبر استاد بیوشیمی ما هستند که از ایشان پرسیدم که نظر شما در رابطه با این نوع انرژی درمانیها چیست که ایشان به طور خیلی خلاصهای توضیح دادند که این نوع انرژیها به این دلیل که قابل اندازه گیری نیستند و حتّی واحد اندازه گیری برای آنها نمیشود قرار داد و تغییرات آنها قابل بررسی نیستند و همچنین همچین مواردی اصلاً وجود ندارد و اینکه این چیزهایی که در حال حاضر تحت عنوان انرژی درمانی مدرن باب شده و اسمهای مختلفی مثل Bioenergeti c ، Quanten-medicine درمرکزهای درمانی حتّی برای آن تشکیل شده و دستگاههایی گاها معرفی میکنند همهشان فاقد کارایی هستند.
آقای طباطبائی: بله.
خانم علیزاده: و علت اینکه هیچ کدام از اینها در بیمهی سلامت تحت پوشش قرار ندارند همین است که اصلاً یعنی قابل استناد نیستند درمانهای اینها و اصلاً درمانهای اینها پذیرفته نیست و درمانی در واقع صورت نمیگیرد.
آقای طباطبائی: به تعبیری قابل نفی و اثبات هم نیستند اینها. چرتکه ندارند، چوب خط ندارند که مشخص باشند که واقعاً به چه شکل میشود اصلاً وجودشان را اثبات کرد.
خانم علیزاده: بله دقیقاً همین طوره. و ایشان در ادامه توضیح دادند که به اصطلاحِ آلمانی این همان H Handauflegen است یعنی درمان با استفاده از حرارت دست و انرژی که اصلاً باز هم اعتبار ندارد و همان اعتقاداتِ ازوتریکی است که قرنها پیش در اروپا در واقع به ورطهی نابودی کشانده شد با به وجود آمدن علم و با پیشرفت علم.
آقای طباطبائی: بله.
خانم علیزاده: بله، این بود از پیشینهی در واقع آشنایی من با عرفان حلقه و اما سوالی که داشتم در رابطه با
آقای طباطبائی: بله سوالتان را بفرمایید.
خانم علیزاده: بله، در رابطه با ماهیّت این اتصالات سؤال داشتم، میخواستم بدانم که ماهیّت این اتصالات درمانی چیست در عرفان حلقه؟
آقای طباطبائی: بسیار عالی، تشکر میکنم از این که با ما تماس گرفتید و سؤالات خودتان را مطرح کردید. در خدمت جناب استاد شمشیری به پاسخ این سؤال خواهیم پرداخت.
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم خیلی تشکر میکنم سؤال بسیار خوبی بود ماهیت اتصالات فرقه حلقه ترکیبی از چند مسئله است که خیلی گذرا سعی میکنم به آن اشاره بکنم. در گام اول آنها برای اینکه فرد را به یک درمانی برسانند که منتهی بشود به یک عرفان بعدش، میآیند یک مقبولیت برای فرد ایجاد میکنند. که در صفحهی 123 از کتاب انسان از منظری دیگر در اصول مهمّ فرادرمانی آقای طاهری اشاره میکند: فراردمانی تابع اصولی است که توجّه به آنها مسیر را هموارتر میکند. یعنی مسیر درمان و عرفان را. و بعد در صفحهی 124 اشاره میکند که بایستی این موضوع که فرد از طبّ مدرن و طب معمول و طبّ رایج نتوانسته است درمان بگیرد به فرد تفهیم بشود. پس گام اول برای اینکه فرد را درمان کنند، در رابطه با این سؤال که فرمودند، ماهیّت این اتّصالات چیست. گام اول این است که مقبولیت و تفهیم ایجاد کنند، به فرد تفهیم میکنند واژهی، کلمهی تفهیم را عیناً به کار برده بودند.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: در گام دوم یک شلوغ پلوغ رسانهای را اینها دارند، تبلیغ میکنند به شدّت که ما میخواهیم شما را پیش یک کسی ببریم، درمان میکنیم شما را، فرد یک مقبولیت برایش ایجاد میشود. در گام دوّم میآیند تلقین میکنند، ببینید در طب یک مسئلهای هست به نام اثر پلاسبو. به اثبات رسیده است که، مثلاً یک فردی را آوردند و به او گفتند که (در زندان) در غرب این اتّفاق افتاده است که ما میخواهیم آب جوش در صورت شما، روی صورت شما بپاشیم. دو هفته این را تکرار کردند به این فرد. بعد از 15 روز آب سرد ریختند، او تاول زد.چرا چون تلقین کرده بود. یا یک کسی مثلاً در اثر سرمای زیاد در حال یخ زدن بوده، تلقین میکند به خودش و گرما زده میشود اصلاً. تلقین و اثر پلاسبو مسئلهای است که در طب به اثبات رسیده در برنامهی نجات از حلقه با حضور دکتر شفیعی ما به این مسئله پرداختیم، آنجا مفصل میتوانند دوستان رجوع بکنند. من خیلی خلاصه فقط کُد عرض میکنم.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: پس چیزی وجود دارد به نام اثر پلاسبو، به یک عدّهای دارو نما میدهند و میبینند که اتفاقاً بیشتر جواب هم گرفتند از کسانی که داروی واقعی مصرف میکردند. بعد از مشروعیت سازی و تفهیم به فرد که راه درمان شما این است از طب نتیجه نگرفتید شما، تلقین هم وجود دارد. در گام سوم از انرژی درمانی هم استفاده میکنند. خود اینها در کتابهایشان گفتهاند کار ما انرژی درمانی نیست. در صورتی که آقای طاهری دو سال را در کشورهایی مثل ژاپن و شرق آسیا بوده، آنجا با رِیکی آشنا شده، اصطلاحات زیادی و مشابهتهای زیادی و تفکرات اشتراکی شومی بین عرفان حلقه و رِیکی وجود دارد. اصلاً ریکی، یعنی انرژی کیهانی همین انرژی کیهانی عرفان حلقه است.
آقای طباطبائی: شعور کیهانی
حجت الاسلام شمشیری: بله انرژی کیهانی و شعور کیهانی را هم جایی گفتهاند، خود واژهی انرژی کیهانی را هم دارند. گام سوم انرژی درمانی است که اگر درمانی هم اتّفاق می افتد به واسطهی انرژی درمانی است. در گام چهارم از جن استفاده میکنند. ما برای همهی اینها دلایلی داریم اگر کسی سؤال بپرسد که شما طبق چه چیزی می گوئید از جن استفاده میکنند؟ ما می گوئیم به علّت مخالفت با ذکر، به علّت مسئلهای به نام تشعشع آیات و شناخت کامل از اجنّه که اینها را در روش سیر و سلوکی توضیح خواهم دادان شالله. به امانت بماند ان شالله.
آقای طباطبائی: بسیار عالی تشکر میکنم از شما جناب استاد شمشیری.
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم.
آقای طباطبائی: فرصت برنامه به پایان رسیده. بینندگان عزیز دیگری جناب آقای عباسی از تهران و جناب آقا یا خانم ناصری از تهران سؤال داشتند به صورت تلفنی که فرصت نیست به آن بپردازیم. ما از شما بینندگان عزیز هم عذر خواهی میکنیم که فرصت ما به پایان رسیده و وعده میدهیم کهان شالله در برنامهی آینده خدمتتان باشیم و به پرسشهای شما پاسخ بدهیم در خدمت کارشناس محترم برنامه جناب استاد شمشیری. از شما تشکر میکنیم که تا پایان برنامه با ما همراه بودید و با شما خداحافظی میکنیم. و التماس دعا داریم. خدا نگهدار.
[1]– انعام؛ 153.
[2]– ملک؛ 22.