اخبار عرفان حلقه

ادعای يورش موجودات غيرارگانيك به جداشوندگان از فرقه حلقه!

مدتي است عليرغم غيرقانوني اعلام كردن فعاليت هاي فرقه حلقه ، و محدوديت اين فرقه به دليل انحرافي بودن آموزه هايش بعضا كلاسها از سوي مسترها در حال برگزاري است كساني هم كه به دليل نا آگاهي از ماهيت اين فرقه جذب آن شده اند و بعد از پي بردن به آن قصد جداشدن از آن را دارند با تهديد آسيب رساني از سوي موجودات غيرارگانيك مواجه مي شوند .ضمن برگزاري  غيرقانوني كلاسها، كتابها و جزوات بسيار زيادي نيز كه منتسب به آقاي طاهري است در فضاي مجازي درحال انتشار است و يکی از نکات قابل توجه در اين نوشته‌ها ، استفاده از آیات و روایات و تطبیق آنها بر مفاهیم اسلامی می‌باشد، این در حالی است که در مباحث مختلف مشاهده می‌شود که بسیاری از آموزه‌های وی در تناقض آشکار با مبانی اولیه و ضروری دین مبین اسلام می‌باشد. به منظور بررسی این جریان نوظهور و تطبیق آن با عرفان اسلامی، به سراغ حجت الاسلام و المسلمین رسول حسن زاده مسئول مرکز اطلاع رسانی و پاسخ گویی موسسه بهداشت معنوی رفتیم.

 

 

·        به عنوان سوال اول، اگر موافقید به خاستگاه و جایگاه عرفان حلقه در ایران بپردازیم. آیا خاستگاه و منشاء این جریان عرفانی، ایران و دین اسلام می‌باشد؟

قبل از پرداختن به سؤال شما لازم است یک نکته کلی در جنبش های معنوی نوپدید را در یاد آور بشوم . این جنبش ها به دلیل اینکه دارای پشتوانه عقلی نیستند و  مبتنی بر وحی نیز نمی باشند و  چون از جایگاه مقبولی در جوامع برخوردا نیستند دنبال کسب هویت و مقبولیت اجتماعی هستند . تا بتوانند به عنوان یک جنبش اجتماعی – دینی به حیات خود ادامه دهند عرفان حلقه نیز به عنوان یکی از این جنبش های نوپدید درصدد همین ماهیت سازی و کسب مقبولیت دینی برآمده لذا موسس این فرقه جناب آقای طاهری، عرفان حلقه را یک عرفان بومی- ایرانی معرفی می کند ، اما با تأمل در آموزه‌های آن هیچ پشتوانه بومی نمی توان در این جریان مشاهده کرد .تقسیم اعتقادات افراد  در این فرقه به دو بخش زیربنا و روبنا و تعبیر از دستورالعمل های ادیان به روبنا و شعور کیهانی به عنوان زیر بنا بیان از فرافرهنگی بودن این جریان دارد لذا  تعبیر به بومی بودن آن تناقضی آشکار با آموزه های خود این جریان دارد در عین اینکه آقای طاهری سعی دارد عرفان خود را به عنوان عامل وحدت بین تمامی مکاتب فکری جهت حرکت از کثرت به وحدت معرفی کند به همین جهت در کلاس های عرفان حلقه که حضور اعضای برخی ادیان و فرقه ها همچون فرقه اکنکار ، تی ام و مسیحی مشهود است این همانی بین آموزه های این فرق کند مثل تفسیر تثلیث مسیحی یا تعبیر فرزندان خدا یا تعابیری همچون کارما و ماهنتا برگرفته از این مکاتب است که ربطی با عرفان ایرانی ندارد

از طرفی تطبیق این فرقه با عرفان اسلامی خطایی فاحش هست که با تأمل نظر در تک تک اصول عرفان کیهانی مواجه با ابهامات زیادی می شویم که وقتی از سرکرده های این فرقه درخواست تبیین و توضیح داریم متهم به عدم درک این شهودات می شویم و شعور تمامی مخاطبین به خصوص اندیشمندان حوزه عرفان اسلامی مورد هجمه ادراکات شخصی قرار می گیرد که به اعتراف خود از عرفان اسلامی هیچ نمی داند و عقل و استدلال نیز هیچ سهمی در این ساحت معنوی ندارند.

 

·        با توجه به نام گذاری این فرقه به نام «عرفان کیهانی» ، چه تمایزها و یا شباهت‌هایی میان عرفان حلقه با عرفان اسلامی وجود دارد؟

برای تبیین مبانی یک مکتب اول سراغ معرفت شناسی آن مکتب برویم که مبتنی بر چه ابزارهای معرفت شناسی  است.عرفان اسلامی بر خلاف تمامی عرفان واره های نوپدید  براساس وحی، عقل وشهود مبتنی بر این دو استوار است که دو ابزار اول توسط عرفان حلقه زیر سوال می‌رود و تنها شهود را تنها طریق دریافت های عرفانی قبول دارد و آن هم شهود آقای محمد علی طاهری ، به عنوان ابزار شناخت مطرح می‌کنند. از این رو عرفان حلقه تمامی راههای معرفت رابسته و غایت عرفان که معرفت حضوری حضرت حق است بی معنی خواهد بود . اگر بخواهیم تمایز عرفان اسلامی و عرفان کیهانی را بررسی کنیم به دو امرکاملا مباین از هم بر می خوریم . اگر چه در عرفان کیهانی استفاده نابجا از مفاهیم عرفانی زیاد صورت گرفته به تعبیر بهتر می توان گفت مفاهیم متعالی معنوی به ابتذال کشیده شده اند و بازی با الفاظ به عنوان راهبردی جهت موجه جلوه دادن خود صورت می گیرد . خود واژه «عرفان » امروه مظلومترین واژه شده که بسیاری از تفکرات انحرافی در کنار این واژه یدک کشیده می شود . عرفان در دل خود شامل معارفی می باشد که یک سالک رهرو را به سرمنزل مقصود می رساند ولی وقتی با تعریف عرفان در عرفان حلقه برخورد می کنیم با یک واژه لخت از مفهوم متعالی خود مواجه می شویم زیبایی هایی که عرفان دارد در عرفان حلقه زیر سؤال میرود مدعیان این عرفان به بهانه اینکه دنیای عرفان دنیای عشق است عقل و نصیحت و فن و تکنیک و ابزار و روش را که تمامی اصول عرفان را در بر دارد زیر سؤال می برند . در عرفان اسلامی عقل وسیله عبودیت و چراغ هدایت گر سالک معرفی شده العقل ماعبد به الرحمن و اکتسب به الجنان . در پرتو نصیحت و پند و اندرز است که تربیت معنوی شکل می گیرد و اسباب تهذیب نفس فراهم می شود آقای طاهری حتی شرین ترین اسباب ارتباط یعنی ذکر زیبای جق راهم چون ابزار واسطه می داند زیر سؤال می برد عبودیت نیز به بهانه اینکه دنیای ماوراء تکلیف است بی معنی خواهد بود تنها طریق عشق است ولی تعبیر عجیب از عشق نیز تمایز این عرفان را از عرفان اسلامی دوچندان می کند در اساس‌نامة عرفان حلقه آقای طاهری بیان می کند: «انسان نمی‌تواند عاشق خدا شود، زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست.» با تأمل در این اصل زیباترین و ملکوتی ترین ارتباط بین عبد و معبود ، محب و محبوب عاشق و معشوق معنی خود را از دست می دهد .آتش عشقی که هیچ وقت مدعیان فرقه حلقه قادر به درک آن نخواند بود چون شرط این درک چشیدن حلاوت ایمان است که در آیه 165 سوره بقره، به آن اشاره شده خداوند متعال می‌فرماید: «وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ: كسانى كه ايمان آورده‏اند به خدا محبت بيشترى دارند ». بنابراین مشخص می‌شود که شباهت‌ها، صرفا به شباهت‌های ظاهری خلاصه می‌شود و تمایزات اساسی میان عرفان حلقه و عرفان اسلامی وجود دارد و مجال بیشتری می طلبد تا مفاهیمی همچون وحدت که در عرفان حلقه تعبیر به وحدت انسانی شده   ، دعا ، عبادت و.. را بررسی کنیم تا روشن شودامور ملکوتی چگونه در این عرفان به سخره گرفته می شوند

·        علیرغم اینهمه تناقض آشکار آموزه‌های این جریان عرفان‌نما با عرفان اسلامی، با توجه به تفاوت‌های اساسی میان عرفان اسلامی با عرفان حلقه، هدف طاهری از استفاده وسیع از آیات و روایات چه بوده است؟ ( لطفا بسیار مختصر باشد)

کشور ما به عنوان یک جامعه دینی و فرهیخته به سادگی فریب هر سخنی را نمی خورند چون بر اساس تربیت دینی آیات قرآن با پوست و گوشت شان در آمیخته در این میان فرقه بی ریشه ای چون حلقه برای کسب مقبولیت خود چاره ای ندارد تا حلقه فریب خود را در میان قشر مذهبی که قسمت وسیعی از جامعه و تشنگان به معنویت را تشکیل می دهد بگستراند . ولی به خاطر تناقض آشکار آیات قرآن با آموزه های عرفان حلقه تفسیر به رأی و تحریف معنوی و حتی تحریف لفظی آیات تنها طریق خروج از این تناقضات است.

 

·        نظر شما در مورد ادعاهای سرکرده عرفان حلقه در مورد شهودات وی بیان کنید

استناد آموزه ها و تعالیم حلقه به شهود سرکرده این فرقه نشان از ژست پیامبرواره ای ایشان است که به این راحتی نمی توان نادیده گرفت. آموزه هایی که در دریافتهای شهودی ارائه می شود مبتنی بر هیچ یک از ابزار های معرفت شناختی یعنی عقل و وحی نیست . وقتی تعالیمی مبتنی بر دریافتهای یک نفر ارائه می شود نشان از ارائه مکتب جدیدی دارد که دین اسلام فاقد آن است.از این رو این فرقه بسیار شبیه فرقه ضاله بهائیت است به جهت اینکه در صدد ایجاد مکتب جدیدی با یک مدعی جدید است

اگر چه در ظاهر آقای طاهری زیرکانه ادعاهای خود را با این الفاظ به صراحت بیان نمی کند ولی خودشیفتگی خود را در اصول عرفان کیهانی در قالب تفویض ها(درمانگری ، لایه حفاظ) از جانب وی  تمامی شاخصه های یک فرد مدعی را بیان می کند که نمی توان به سادگی از آن چشم پوشید یکی از ادعاهای عجیب سرکردگان عرفان حلقه همردیف قرار دادن آقای طاهری با ملاصدرا ، شیخ اشراق ، ابن سیناو بزرگان حکمت و اشراق است و در مقابل منتقدین وی  افراد ظاهربینی می شوند که عمق مطالب وی را نمی فهمند. این درحالی است که این بزرگان علم و معرفت با مجاهده و تلاش به این مراتب رسیده بودند و مقایسه کلام این بزرگان با سخنان متناقض و مبهم طاهری امری اشتباه و جفا به این بزرگان می باشد

 

·        مگر در عرفان اسلامی، بحث کشف و شهود وجود ندارد؟

یکی از ویژگی های متعالی انسان که وی را از موجودات دیگر متمایز می کند قابلیت وجودی انسان در دریافت های فیوضات حق و شهود جمال حضرت حق است که هر کس به نسبت قابلیت خویش قادر به درک آن خواهد بود ، درک اموری که طبیعتا بر دیگران پوشیده است .برای کسب چنین قابلیتی تهذیب نفس و خودسازی و از بین بردن حجاب گناه وجود دارد تا بتوان معارف هستی را دریافت کرد لذا شهود در عرفان اسلامی وابسته به شرایطی است که باید حاصل شود  ثانیا دارای قلمروی است مشخص که چه چیزها را می شود شهود کرد و تا چه مقدار و ثالثاُ منشأشهود باید مشخص شود چون همه الهامات رحمانی نیستند و برخی نیز شیطانی است چون شیطان نیز به پیروانش الهاماتی دارد لذا لازمه تمیز بین شهود رحمانی و شیطانی عرضه آن بر وحی و عقل می باشد . همچنین توجه به این که شهود از راه شرعی حاصل شده باشد علاوه بر آن، کشف و شهود در عرفان اسلامی، صرفا برای خود فرد حجیت دارد و برای دیگران حجیت ندارد، این در حالی است که در عرفان حلقه، ادعاهای کشف و شهود طاهری، منبع شناخت قرار می‌گیرد و پیروان وی، به کشف و شهود وی استناد می‌کنند.

·        به چه دلیل عرفان حلقه جزو جنبش های نوپدید معنوی به حساب می آید؟

برای شما روشن شد که بر خلاف گفته آقای طاهری هیچ تطبیقی بین عرفان کیهانی و عرفان اسلامی نیست حال این همه آموزه که در قالب چندین جلد کتاب و جزوه و چند ترم کلاس عرضه می شود از کجا آمده.بنده به عنوان محقق عرصه جنبش های نوپدید باید عرض کنم که با مطالعه بر انواع جنبش های معنوی از جنبش های شرقی گرفته تا جنبش های متافیزیکی و حتی عرفان یهود ، آقای طاهری هیچ حرف جدیدی را مطرح نکرده و هر مطلبی می گوید نشخوار مکاتب انحرافی شرقی و غربی است که ملغمه ای از این جنبش ها را در بردارد .

با بررسی تعریف و کارکرد شعور کیهانی که در عرفان حلقه به عنوان یکی از مفاهیم اصلی این جریان عرفانی، مشاهده می‌شود این همانی آشکاری بین مباحث عرفان کابالیسم، تائوئیسم و جریان‌های طبیعت‌گرائی ، وجود دارد. در بحث خداشناسی ما تعالی زدایی از خدا و جایگزینی تدبیر هستی از طریق شعور کیهانی که همان تعبیر یهودیها نسبت به خداوند متعال یدالله مغلوله مواجه می شویم و خدا در حد خدای درون فروکاهش می شود . و یا تعبیر دو قطبی بودن هستی برگرفته از اندیشه گنوسیسی و کابالیسم به نام شبکه شعور منفی و شبکه شعور مثبت و یا تعبیر از درخت ممنوعه به درخت آگاهی و آتش جهنم به آتش آگاهی ریشه در باورهای یهودی دارد. علاوه بر این باورها شاخصه های مشترک جنبش های معنوی نوپدید کاملا منطبق براین جریان است مانند وجود رهبر کاریزما بر رأس هرم و تشکیلات این فرقه ، عقل ستیزی ، تناسخ در قالب بحث کالبد ذهنی ، شریعت گریزی ،  انسان محوری و بسیاری از شاخصه های دیگر که در آموزه های این فرقه قابل مشاهده است

·        در این جریان عرفانی، چقدر نسبت به امور دینی و شریعت، پایبندی وجود دارد؟

یکی از ویژگی‌های مشترک این جریان عرفان‌نما، با سائر عرفان‌های نوظهور، شریعت‌گریزی می‌باشد. در عرفان حلقه هیچ مبنا و شرطی وجود ندارد، بلکه آنها معتقدند همه افراد چه با دین چی بی دین پاک یا ناپاک می‌توانند وارد این حلقه‌های این عرفان شوند. جالب آنکه حتی اگر کسی با اعتقادات فردی و ملتزم به شریعت اسلامی، به این جریان وارد شود، بعد از مدتی منزوی شده و بعضا مجبور به ترک برخی شرایع می شود. چنانکه، در «ترم صلاة»، بحث « ترمزدستی عبادت» را مطرح می‌کنند و با برداشت نادرست از آیه « اقیموا الصلاة..» و تحریف معنوی، آنرا به مقیم شدن در نماز تفسیر می‌کنند، نه به اقامه نماز.

 مهمترین چالشی که عرفان حلقه به آن باید جوابگو باشد چیست؟

با چشم پوشی از تناقضات عرفان حلقه با آیات قران و آموزه های دینی و استدلال های عقلی در خود این جریان تناقضات بدیهی مشهود است که اساس وجود عرفان کیهانی را مورد تردید قرار می دهد عرفان حلقه در تعریف عرفان ، دنیای بی ابزار و دنیای کیفیت را مطرح می کند با این حال برای اثبات عرفان حلقه از ابزار درمان استفاده می کند و با ارائه آمار درمان شوندگان جهت اثبات خود وارد دنیای کمیت می شوند و با الزام درمان شوندگان به تسلیم بودن و شاهد بودن وارد دنیای ماوراء تکلیف می شوند

 

·        آیا در ایران این جریان، در جذب پیرو توفیقی پیدا کرده و علت گرایش به این جریان، چه می‌باشد؟

در ایران، به علت اینکه این عرفان ادعای بومی- اسلامی کرده است، گرایش نسبی به آن وجود دارد. ضمن آنکه فطرت معنویت‌خواه انسان، گرایش به مسائل معنوی را باعث می‌شود که این جریان شبه عرفانی نیز مستنثی از آن نمی‌باشد.ولی بسیاری از این قشر بعد از متوجه شدن ماهیت این فرقه و پی بردن به آسیب های اعتقادی از آن جدا شده اند

یکی از مباحثی که در گرایش به این جریان بسیار موثر بوده است، ادعاهای درمان‌گری این جریان عرفان‌نما می‌باشد که در وضعیت بحران‌های امروزی جامعه مدرن، باعث شده که عده‌ای برای فرار از سختی‌ها و بحران‌ها به آن پناه ببرند.البته خود این فرقه باعث پدید آمدن بسیاری از آسیب های روانی گردیده چون یکی از اصول عرفان کیهانی این است که همه نارسایی دارند و آلوده به ویروس موجودات غیرارگانیک هستند لذا اگر عده ای هم بخواهند از عرفان حلقه جدا شوند با تهدید سرکردگان این فرقه مواجه می شوند که در صورت جدایی مورد اذیت موجودات غیرارگانیک قرار خواهند گرفت. لذا بخش وسیعی از کسانی که تمایل به جدایی از این فرقه را دارند دچار ترس و شک و تردید هستند . باید به این افراد عرض کنیم اینها تلقینات افراد شیطان صفتی است که منافع خود را در خطر می بینند و شیطان به عنوان یک موجود ضعیف در برابر قدرت الهی زبون خار است . لذا با دعا و توسل و توکل بر قدرت الهی کید شیاطین را خنثی کنید

نکته قابل تامل این است که در ایران، برخلاف بسیاری از کشورها، فرقه‌ها و عرفان‌های نوظهور بیشتر از طریق کتاب رشد و گسترش پیدا می‌کنند که عرفان حلقه نیز به دلیل نشر کتب مختلف که بسیاری به صورت غیرقانونی در کشورهای مختلف چاپ و وارد کشور می شوند در زمینه آموزه‌های خود، توفیق نسبی به دست آورده است.

هرمی بودن تشکیلات این جریان، درآمدزائی برای عده‌ای و عدم آگاهی پیروان از ماهیت پنهان این جریان از یک سو و عرفان اسلامی از سوی دیگر، از دیگر عوامل موثر در گرایش به این جریان عرفان‌نما می‌باشد.

 

·        ادعای آثاری همچون درمانگری و ارتباط صمیمانه تر با خدا چگونه توجیه می شود

اولا خود آقای طاهری مدعی است که این شیوه درمانی همیشه جوابگو نیست ، ثانیا درمان معلولی است که می تواند علل مختلفی داشته باشد و منحصر در فرادرمانی نباشد چنانکه انرژی درمانی ، تلقین و بسیاری از روش ها مؤثر است . ثالثا نفس درمان در دین اسلام مطلوب نیست چون در انواع سحر درمانگری نیز وجود دارد که بعید نیست درمان شیطانی اتفاق بیافتد

اما کسانی که ادعا می کنند بعد از آشنایی با این عرفان حال بهتری در ارتباط با خدا دارند باید پرسید آیا این احساس دائمی است یا یک حس هیجانی است که در اثر تلقینات نفس حاصل شده و اگر این حس حضور وجود دارد آیا اثر آن در ترک گناه حاصل شده در تبین بهتر حضرت نبی اکرم می فرماید مَن عمِلَ في بِدعةٍ خَلاّهُ الشّيطانُ و العِبادةَ، و ألْقى عليهِ الخُشوعَ و البُكاءَ . هر كس به بدعتى عمل كند، شيطان او را با عبادت تنها مى گذارد و حالت خشوع و گريه بر او مى افكند.

·        مقابله با چنین جریانی متوجه چه کسانی است

در این جا دو دسته افراد وجود دارد 1- افرادی که ندانسته و فریب خورده پیرو این جریان شده اند و2-  افرادی که متعمدانه و دانسته این جریان را هدایت و رهبری می کنند

مقابله با سران این جریان که در صدد اخلال امنیت روانی و معنوی جامعه برآمده اند مستقیما به عهده مسئولین قضائی و امنیتی است که با وضع قوانین محکم و اصولی و با محدودکردن  این عده نگذارند به راحتی عده ای اعتقادات مردم را به بازی بگیرند و حتی باعث ایجاد آسیب های جدی جسمی ، روانی و اخلاقی بشوند .
گروه دیگر که فریب خوردگان هستند به دور از تعصب با مطالعه و مراجعه به کارشناسان دینی مغایریت این جریان با آموزه های دینی برایشان آشکار خواهد گردید که در این میان دین مبین اسلام این وظیفه را متوجه علما ساخته حضرت نبی اکرم می فرماید وقتی در امت من بدعت ها ظهور کرد علما وظیفه دارند تا علم خود را آشکار کنند که اگر کسی چنین نکند لعنت خدا بر او باد و در جای دیگر می فرماید نور ایمان از او گرفته می شود اذا ظَهَرتِ البِدعُ في اُمّتي فلْيُظهِرِ العالِمُ علمَهُ ، فمَن لَم يَفعلْ فعَلَيهِ لَعنةُ اللّه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا