مذهب اشتراکی که در عرفان حلقه از آن سخن گفته میشود چیست؟
«مذهب اشتراکی» قرائت نوینی برای ارتباط باخداست که میخواهد بَدیل دین بشود. در مکتب انحرافیِ حلقه، پس از آنکه سخن از بینیازی دین، مذهب و اعتقاد برای قرار گرفتن در صراط مستقیم و ارتباط با خداوند به میان میآید موضوعی به نام «مذهب اشتراکی» بهجای دین پیشنهاد میشود. در مذهب اشتراکی، محور اصلی «شبکهی شعور کیهانی»[1] و اعتقاد به آن است و برای بهرهبرداری از شبکهی شعور کیهانی و «رحمت عام الهی»[2] شروط و لوازماتی در این فرقه در نظر گرفتهشده است که دین، مذهب و اعتقاد نتنها در زمرهی این شروط و لوازمات نیست بلکه اصلاً «هيچگونه تأثيري در استفاده از شبكه و دريافت آگاهيهاي آن ندارد»[3].
بههرروی فرد باورمند و یا بی باور به خداوند پس از ورود به این فرقه و پذیرش روش و مکتب طاهری و باورهایی که در آن وجود دارد، باید پایبند به آموزههای عرفان وارهی حلقه بوده و «اصل وحدت راه» را حفظ کرده و تنها در چهارچوب مذهب اشتراکی مَشی بکند؛ و فرد یا افرادی که بخواهند بر این آموزهها و مذهب اشتراکی چیزی بیفزایند یا «اصل وحدت راه» را بر هم بزنند «متقلب، بدعت گذار، فرصتطلب و براي هميشه مديون باقيمانده و عمل آنها بهعنوان خيانت در امانت همواره چهرهي زشت خود را نشان خواهد داد و عواقب آسمانی را هم باید پذیرا باشند».[4]
به هر تقدیر ناگفته پیداست که «مذهب اشتراکی» دینِ بشری تازهای است که ستیز با دین الهی و ناکارآمد نشان دادن آن را در دستور کار خود قرار داده است.
اکنون به تبیین بیشتر مذهب اشتراکی در فرقهی حلقه میپردازیم.
هدایتهای الهی
در ادیان الهی سخن از دو گونه هدایت تکوینی و تشریعی برای راهنمایی همگان بهسوی خداوند متعال به میان آمده است که وجود یکی بدون دیگری معنا نداشته و هدایت افراد محقق نمی شود.
هدایت تکوینی «همان رسانيدن موجود ناقص به كمال در خور خويش است. خداي سبحان همه موجودات و مخلوقات خود را با هدايت تكويني عام و «ربوبيّت مطلقه» اداره ميكند و هيچ مخلوق و موجودي نيست كه از اين هدايت گسترده و سفره رحمت بيكران محروم باشد»[5].
و هدايت تشريعي «ارائه طريق و رهنمايي و بيان قانون حلال و حرام خداست كه در منابع دين، اعم از كتاب، سنّت و عقل بيان شده است. پروردگار متعال قانون سعادتبخش خود را در اختيار انسان قرار ميدهد و با امر به فضايل و نهي از رذايل، او را آگاه ميسازد تا به انتخاب و اختيار خويش، راهي را برگزيند: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا».[6] هدايت تشريعي از طريق ابلاغ «دين» صورت ميپذيرد و دين مجموعه قوانين الهي است كه سه بخش اعتقاد، اخلاق و عمل را شامل ميشود».[7]
قرائت جدید فرقهی حلقه از ارتباط با خدا
در فرقهی حلقه اما قرائت دیگری برای هدایت و ارتباط انسانها با خداوند وجود دارد. در این فرقه پس از آنکه «هدایت تشریعی» نفی و حذف میشود، چیزی به نام «شبکهی شعور کیهانی» جایگزین آن میشود.
در حقیقت در فرقهی حلقه همهی انسانها اعم از دیندار و بیدین باید در یک نقطه اشتراک نظر پیدا کنند و آن محور اشتراکی دین نیست بلکه «شبکهی شعور کیهانی» است.
طاهری در یکی از اصول این فرقه بیان داشته است: «اعتقادات افراد به دو بخش زيربنا و روبنا تقسيم ميشود. زيربنا بخش اشتراك فكري همهي انسانها بوده، همانگونه كه در بخش نظري و عملي عرفان كيهاني (حلقه) به اثبات ميرسد، شعور الهي و يا هوشمندي حاكم بر جهان هستي است، كه در اين شاخهي عرفاني مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد. روبناي فكري نيز شامل دستورالعملهاي اديان و مذاهب و تعاريف و راههاي مختلف رسيدن انسان به تعالي است، كه آن نيز خود ميتواند به دو بخش اشتراكي و اختصاصي تقسيم شود»[8].
و نیز گفته است: «در عرفان كيهاني (حلقه)، زيربناي فكري انسان مورد بررسي اصلي قرار گرفته، در مورد روبناي فكري اشتراكي، تعاريفي پيشنهاد مينمايد و با بخش اختصاصي روبناي فكري انسانها كه شامل اعتقادات و مراسم و مناسك مختلف است، برخورد و مداخلهاي ندارد. در واقع، عرفان كيهاني (حلقه)، شعور الهي را به طور نظري و عملي ثابت نموده، از اين طريق وجود صاحب اين هوشمندي يعني خداوند را به اثبات ميرساند و در واقع اين عرفان، منجر به خداشناسي عملي ميگردد»[9].
مذهب اشتراکی و نفی دین و مذهب
از آنجایی که این فرقه مدعی یک مکتب «انسان شمول» است[10] برای اینکه همهی انسانها را در برگیرد، بنیانگذارش از محور بودن دین دست کشیده است و از چیزی به نام مذهب اشتراکی سخن گفته است. وی بر پایهی این باور است که: «در دنيا، ميلياردها انسان اعتقاد دارند که با ما قهرند. بايد ما به يک تعريف اشتراکي برسيم…»[11] میخواهد با جایگزین کردن مذهب اشتراکی بهجای دین الهی، همهی محدودیتها را کنار گذاشته تا همگان بتوانند پیرامون محوری به نام شبکهی شعور کیهانی گرد هم آمده و بر سر آن «متفق القول شده بدون اینکه مهم باشد چه دینی دارند».[12]
به هر تقدیر طاهری بر این باور است که مِنهای دین، اعتقاد و مذهب میتوان به موارد زیر دستیافت:
1- دریافت ماورائی 2- دریافت آگاهی 3- کمال پذیری 4- در صراط مستقیم قرار گرفتن 5- استفاده از حلقههای رحمانی.[13]
مذهب اشتراکی جایگزین دین و مذهب
پس از اینکه طاهری شرط دین و مذهب و لوازمات[14] آنان را کنار می زند، مذهب اشتراکی را جایگزین کرده و به تبیین آن میپردازد. به گفتهی طاهری:
«مذهب اشتراکي، همين قضيه اي است که دنبال میشود. يعني پي بردن به وجود هوشمندي مثبت و منفي. يعني همۀ ما متفق القول میشویم در يک مسأله اي … همه میرسند به اين جا که هوش مندي حاکم بر جهان هستي است، همۀ ما متفق القول میشویم و اين میشود يک تفکر اشتراکي. الآن در عرفان کيهاني اين طوري است که هرکسي هر مرام و ايده و عقيده اي داشته باشد در يک بخشي مشترک است، اسلام، يهوديت، مسيحيت، لائيک، ماترياليسم و … در يک اصلي با هم مشترک شديم و آن اصل، وجود هوش مندي است که همۀ ما در مورد آن متفق القول شديم، تست کرديم و ديديم هست؛ اما اين، روبناي اعتقاد ما است. در جمع ما میتواند مسيحي، کليمي و… باشد. از اين جا که رفت به خانهاش، ما به مسجد میرود، مسيحي به کليسا و … الي آخر، هرکسي میرود به يک جا، اما اين جا که هستيم همه متفق القول در شعور الهي، در هوش مندي الهي، همۀ ما متفق القول شديم و در پيش گوئیها هست که انسان، به مذهب اشتراکي میرسد، نه اين که مذهب جديدي بيايد، بلکه تفکر اشتراکي منظور است. اين تفکر اشتراکي است که انسانها به آن میرسند، در تفکر اشتراکي میرسیم به اين که هوش مندي هست. منتها يک عده اي در هوش مندي مثبت وارد میشوند و يک عده اي هم در هوش مندي منفي وارد میشوند»[15].
وی همچنین در جای دیگری گفته است: «در بخش عمده و تفكر اشتراكي پيش ميآيد، مذهب اشتراكي پيش ميآيد، مذهب اشتراكي نه اينكه همه بشود يك مذهب، اینها در پیشگوئیها هست … مذهب اشتراكي اين است كه همه ما الآن به شعور الهي رسيديم، همه ما در خدا، شعور الهي متفقالقول شديم بدون اينكه ديگر مهم باشد كه چه دين و مذهبي داريم، شيعه هستيم، سني هستيم، يهودي، مسيحي هستيم، همه ما متفقالقول شديم در يك موردي، با روبناي هم كاري نداريم، از اينجا برويم هر كسي ميرود در روبنای خودش، زير بنا را انسان به وجه اشتراك ميرسد، مذهب اشتراكي يعني همين متفقالقول اعتقاد به خداوند»[16].
دعوت به اصل وحدت راه و پرهیز از بدعت در مذهب اشتراکی
بعد از آنکه طاهری شرطِ باور به دین و مذهب را میزداید و مذهب اشتراکی را جایگزین آنها میکند در گام سوم در دو ساحت درمان و عرفان، شاگردانش را از بهکارگیری دیگر روشها و مرامها بر حذر داشته و سفارش به «اصل وحدت راه» میکند و کسانی را که بخواهند بر این روش و مذهب اشتراکی چیزی بیفزایند را بدعتگذار و متقلب مینامد.
وی پس از نقد نگاههای سایر مکاتب به درمان و عرفان که آنها را جزئینگر و نه کلی و فرانگر میداند، اندیشهای به نام «اينتريونيورسال- Interuniversal» را معرفی کرده تا بتواند از این رهگذر «مذهب اشتراکی» را به شاگردانش تفهیم کند.
او که این تفکّر را «درکی عمیق» میداند در پایان نتیجه میگیرد: «فرد نميتواند با در هم آميختن چندين راه مختلف به وحدت برسد؛ زيرا ممكن است راههاي انتخاب شده از نظر چارچوبهاي اجرايي و تجزيه و تحليلهاي لازم، با يكديگر در تضاد باشند ولي همگي آنها، هدف مشتركي را دنبال كنند. هر چند كه راههاي رسيدن به اين وحدت متعدد است و به تعداد نفوس انسانها ميتواند راههاي مختلف وجود داشته باشد ولي هر راه به تنهايي، بايد در وحدت كامل باشد. راه در كثرت، خود كثرت آفريده و بهدنبال آن اغتشاش و سرگرداني بهوجود ميآورد»[17].
نتیجه گیری
«مذهب اشتراکی» اندیشهای نادرست و دارای پیامدهای اعتقادی نامطلوبی مانند ناکارآمد نشان دادن دین مبین اسلام، ارائهی دین جدید با محوریت شبکهی شعور کیهانی، نفی شریعت اسلامی، ترویج پلورالیسم دینی و معرفتی، کارآمد نشان دادن ادیان تحریف شده، نفی اکمل بودن دین اسلام، نمایش گونهای از خداشناسی حداقلی و مبهم و بدون نیاز به شریعت و اصول اعتقادی است.
نویسنده: امین شمشیری
پی نوشت:
[1] – برای شناخت «شبکهی شعور کیهانی» که اساس عرفان حلقه است به مقالهی نویسنده در این مورد رجوع بفرمائید.
[2] – برای آگاهی در مورد رحمت عام و خاص الهی در فرقهی حلقه و تفاوت آنها با رحمانیت و رحیمیت اسلامی بنگرید به مقاله ای از نویسنده این متن.
[3] – انسان از منظری دیگر، ص 93.
[4] – انسان از منظری دیگر، ص 77، 93 و 128 و عرفان حلقه، ص 51.
[5] – آیه الله جوادی آملی؛ همتايي قرآن و اهل بيت (عليهم السلام)، ص 79.
[6] – سوره مبارکهی انسان، آیه 3.
[7] – همتايي قرآن و اهل بيت (عليهم السلام)، ص 79.
[8] – عرفان کیهانی، ص 85.
[9] – عرفان کیهانی، ص 86.
[10] – طاهری دربارهی انسان شمولی این فرقه نگاشته است: «بهطور كلي، همهي انسانها صرفنظر از نژاد، مليــت، جنسيــت، ســن و سال، سواد و معلومات، استعداد و لياقتهاي فردي، دين و مذهب، گناهكاري و بيگناهي، پاكي و ناپاکی و… ميتوانند از رحمتعام الهي برخوردار شوند». انسان از منظری دیگر، ص 20.
[11] – دوره 6، ص 148.
[12] – دوره 3، ص 143.
[13] – انسان از منظری دیگر، صفحات 93 و 134؛ عرفان حلقه صفحات 50 و 51.
[14] – برای نمونه در این فرقه دیدگاههای عجیب و غیر اسلامی درباره نماز، حجاب، نذر، لحظهی جان سپاری افراد، فشار قبر، فرشتگان پرسش کننده، زیارت قبور، حسابرسی و… وجود دارد.
[15] – دوره 7؛ ص 189 و 190.
[16] – دوره 3، صفحات 142 و 143.
[17] – انسان از منظری دیگر، ص 223.