یادداشت هایی برای عرفان حلقه

چه موقع ما از پذیرش اطلاعات تازه سر باز می‌زنیم؟

توضیح: در بحث‌های آزاد در این سایت -که باعث افتخار ماست- متوجه شدم، گاهی تعمداً دوستان از توجه به همة پیامی که انتقال داده می‌شود، طفره می‌روند. به نظرم رسید بد نیست، بحث شیرین و جذابی که در این خصوص در کتاب «نظریه‌های ارتباطات» (ترجمه دکتر علیرضا دهقان، انتشارات دانشگاه تهران) آمده، طرح کنم.

این نظریات علمی، پرده از بسیاری پیچیدگی‌های فرایند ارتباطِ میان انسان‌ها برمی‌دارد و سبب می‌شود ما کنش‌ها و واکنش‌های خود را بهتر بشناسیم و مدیریت کنیم. اول می‌خواهم «نظریه ناهماهنگی شناختی» را توضیح دهم.

 

1. نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر

در اینجا نمی‌خواهم این نظریه را کامل شرح دهم؛ چراکه خسته‌کننده می‌شود. فقط به طور کلی می‌گویم که انسان در سیستم (شخص A- موضوع – شخص B) به دنبال ایجاد هماهنگی بین این سه عنصر است. اگر یکی از این سه عنصر ناسازگاری‌ای ایجاد کند، یک سیستم ناهماهنگ به وجود می‌آید که می‌کوشد برای ایجاد هماهنگی، آن ناسازگاری را برطرف سازد.

مثلاً من به طور کلی با شما هم‌عقیده هستم؛ پس اگر من بخواهم به یک مهمانی بروم، شما هم تمایل دارید، به آن مهمانی بیایید؛ اما اگر ما با یکدیگر دشمنی داشته باشیم، شما دوست‌ نداری در فعالیت‌هایی که من شرکت می‌کنم، شرکت کنی. این منطقِ ایجاد هماهنگی در فرایند ارتباط است.

امیدوارم توانسته باشم، قضیه را ساده توضیح دهم.

اکنون با توضیح این نظریه، کارکرد آن را در فرایند «تصمیم‌گیری» بیان می‌کنم:

 

 

2. تصمیم‌گیری

هرچه اتخاذ یک تصمیم دشوارتر باشد،‌ ناهماهنگی پیش‌بینی‌شده پس از تصمیم‌گیری بیشتر است؛ همچنین ناهماهنگی پس از تصمیم در مورد تصمیمات مهم‌تر بیشتر است. شماری از مطالعات شواهدی را نشان می‌دهند که این فرضیه‌ها را تأیید می‌کند.

پژوهشگری گزارش می‌کند، خریداران اتومبیل‌های جدید بیشتر مایل بودند،‌ تبلیغات درباره اتومبیل‌هایی را که تازه خریده بودند، بخوانند و مورد توجه قرار دهند تا تبلیغات درباره اتومبیل‌های دیگر.

از آنجا که بنا به فرض، تبلیغات بر «مزایای» محصولاتی که ترویج می‌کنند، تکیه دارند، تصور می‌شود خریداران جدید با خواندن تبلیغات برای اتومبیل‌هایی که به‌تازگی خریده‌ بودند، در پی تقویت بودند.

یعنی شما در پی این هستی که تبلیغاتی را پیدا کنی، که تصمیمت را تأیید کند؛ همچنین اگر شما پول زیادی خرج کامپیوترت کرده باشی، به دنبال راهی می‌گردی که این هزینه را توجیه کنی.

همه این تلاش‌ها برای ایجاد همان هماهنگی است که توضیح دادم. توجه به این مسأله در واقع به ما توضیح می‌دهد که اساساً «تعصب» چگونه شکل می‌گیرد.

 

3. مفهوم «مواجهه گزینشی» و «توجه گزینشی»

مورد دیگری که می‌خواهم توضیح دهم، پرهیز از دریافت اطلاعات بیشتر است؛ حوزه‌ای که اغلب مواجهه گزینشی و توجه گزینشی خوانده شده است. نظریه ناهماهنگی شناختی پیش‌بینی می‌کند که افراد از توجه به اطلاعاتی که باعث به‌وجودآمدن ناهماهنگی شوند، پرهیز می‌کنند.

منظور از «مواجهه گزینشی» این است که پژوهشگران معتقدند که افراد به طور معمول کل پیام را گزینش یا نفی نمی‌کنند (یعنی نمی‌خواهند کل پیام را دریافت کنند). ما به دنبال افراد و رسانه‌هایی می‌گردیم که طرز فکر ما را همراهی کنند.

بعضی پژوهشگران استدلال می‌کنند که افراد نوعاً به بخش‌هایی از یک پیام توجه می‌کنند که با نگرش‌ها، باورها یا رفتارهای ریشه‌دار آنها مغایرتی ندارد که این همان «توجه گزینشی» است.

و به بخش‌هایی از پیام که مخالف مواضع محکم آنهاست و ممکن است موجب ناراحتی یا ناسازگاری روان‌شناختی شود، توجه نمی‌کنند.

حال ممکن است گاهی افراد به مطالبی که موضع آنها را تأیید نمی‌کند توجه کنند؛‌ اما این در صورتی است که باور داشته باشند، نفی این مطالب آسان خواهد بود!

حتی ممکن است انسان از اطلاعات متناقضی که جالب، برجسته و از نظر شخصی مرتبط یا سرگرم‌کننده باشد، صرف نظر نکنند؛ اما از آنها «درک گزینشی» خواهند داشت و از مطالبی که به صورت گزینشی درک کرده‌اند،‌ فقط آنهایی را به یاد می‌آورند و در ذهن خود نگه می‌دارند که خود انتخاب کرده باشند.

در یک مدل ساده انسان در برخورد با اطلاعات تازه به این شکل عمل می‌کند:

1. مواجهه گزینشی، 2. توجه گزینشی، 3. درک گزینشی و 4. نگه‌داشت گزینشی

 

به این ترتیب می‌بینیم چقدر خطرناک است که اطلاعات غلطی به مردم داده شود و این اطلاعات غلط در ذهن آنها باقی بماند. کسانی که در پی ترویج یک عقیده ایدئولوژیک هستند، اگر در این کار موفق شوند، چنان این اعتقادات را در مردم «درونی» می‌کنند که هرچند اطلاعات جدید حاوی استدلال‌های منطقی و بهتری باشد، مردم عملاً آن اطلاعات را دریافت نخواهند کرد؛ چون نمی‌خواهند دریافت کنند و فقط قسمت‌هایی را می‌پذیرند که اعتقادات آنان را تأیید کند.

این یکی از خطرهایی است که اعتقادات ایدئولوژیک برای جامعه خواهد داشت. مردم وقتی چیزی را پذیرفتند، به این سادگی حاضر نیستند از آن دست بردارند.

 اکنون خواسته من این است که با علم با این قضیه، همه ما هنگام بحث به خود اجازه دهیم، همه پیام را بی‌طرفانه و با ذهنی خالی از هر پیش‌داوری و پیش‌زمینه‌ای دریافت کنیم و خود آن پیام را از حیث عقلانی یا غیرعقلانی بودن‌ بررسی کنیم.

چنان‌که گفتم، دانستن نظریه‌های ارتباطات به شناخت ما و واکنش‌هایمان کمک می‌کند و به ما قدرت مدیریت، کنترل، پیش‌بینی و برنامه‌ریزی می‌دهد.

م.گلباز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا