کتابخوانی

بنیان‌گذار حلقه-بخش دوم

تحصیلات دینی

نداشتن تخصّص در فهم دین

طاهری در دوران برگزاری کلاس‌هایش گفته است که تحصیلات و اطلاعاتی در زمینه‌ی دین و عرفان ندارد. حتّی با قرآن هم بیگانه بوده، به نحوی که یک‌بار هم به‌طور کامل از ابتدا تا انتها قرآن را نخوانده است. چنین فردی که به گواهی آثار تصویری[1] این سازمان از روخوانی ساده‌ی قرآن هم ناتوان است مدعی نظریه‌پردازی درباره‌ی قرآن و عرفان می‌باشد. وی گفته است:

چه اشکالی دارد يک نفر که قرآن نمی‌داند و قرآن نخوانده – مثل خود من و واقعاً هم قرآن بلد نبودم و نخوانده بودم بيايد بگويد اين يک نظريه [است] و اين هم می‌تواند باشد، چه اشکالی دارد؟ بنابراين يک سری از مسائل قابليت بازی کردن دارد.[2]

آری افرادی در جامعه توفیق انس با دین و قرآن را ندارند اما این مسئله هنگامی به شکل ایراد بر یک شخص وارد می‌شود که او ادعای برداشت از قرآن و نظریه‌پردازی و رهبری یک جریان معنوی را داشته باشند و سخنانی را در جامعه منتشر نماید که با دین سازگار نیست.

ادعای علم لدنی

طاهری بی‌اطلاعی‌اش از دین و عرفان اسلامی را دارای اشکال نمی‌داند، بالاتر از آن مدعی کشف و شهود و علم لدنی است. او در بیانه‌ای که پس از عزل یکی از وکلای مطرحش نگاشته است، در صدد جبران ضعف علمی خود و پاسخ به اشکالِ نداشتنِ تخصص در فهم دین و عرفان برآمده و گفته است:

بنیان‌گذاری یک شاخه عرفان عملی (نه حرفی و حرافی) متکی به کشف و شهود و به‌طور خلاصه متکی به علم شهودی (علم لدنی) است و علم حصولی در این رابطه نقشی ندارد و تحصیلات دینی حوزوی و دانشگاهی، هرگز منجر به ظهور و پیدایش شاخه‌ای از عرفان که جنبه عملی را داشته باشد، نخواهد شد.[3]

همه‌ی این خودستایی‌ها در حالی است که طاهری در آثارش که آن‌ها را محصول ادراکات شهودی‌اش می‌داند، منازل صدگانه‌ی سلوک خواجه عبدالله انصاری را به خواجه‌نصیرالدین طوسی نسبت داده است.[4]

نداشتن استاد در سیر و سلوک

طاهری به‌عنوان رهبر یک مکتب مدعی معنویت در زمینه‌ی عرفان هیچ‌گونه استادی نداشته و سیر و سلوک را به‌نحوی‌که در عرفان اسلامی مطرح می‌باشد طی نکرده است. آسیب‌هایی که توسط عرفان حلقه به جامعه وارد شده است به‌طور قطع به عدم صلاحیت او برای در رأس قرار گرفتن یک جریان عرفانی بازمی‌گردد.

وی با بی‌اطلاعی از دین و عرفان و بدون پیمودن سیر و سلوک عرفانی در نزد یک استاد واقعی و بی‌آنکه علوم رسمی[5] را بداند به خود جرئت داده است در مستند دستگیری و ارشاد دیگران قرار بگیرد.

ناگفته پیداست که رعایت نکردن ترتیب علوم و اظهارنظر در حیطه‌ای که طاهری در آن تخصص لازم را نداشته است، موجب انحرافات بسیاری برای مردم جامعه‌ی اسلامی شده است. از طرفی دیگر او با علم به بی‌اطلاعی از عرفان و دین به ایجاد یک تشکیلات سازماندهی‌شده‌ی فرقه‌ای روی آورده است. طاهری در زمینه‌های توحید، عدل، معاد و… سخنانی را مطرح کرده است که یادآور گفتاری از شهید مطهری رضوان الله علیه در رابطه با اظهارنظرِ غیرمتخصص در امور دینی است که فرمود:

در بعضى مسائل همه مردم به خود حقّ مى‏دهند كه اظهارنظر كنند. در قديم درباره مسائل بهداشتى، مطلب اين‏چنين بود… در مسائل دينى نيز عيناً همین‌طور بود و هنوز هم همین‌طور هست و ادامه دارد. همه‌کس به خود حقّ مى‏دهد كه اظهارنظر كند. مسائل دينى خصوصاً قسمت‌های خداشناسى و توحيدى ازجمله پيچيده‏ترين مسائل علمى است كه همه‌کس شايستگى اظهارنظر ندارد. البتّه اساس خداشناسى آن اندازه كه عموم مردم مكلّف‏اند بدانند و ايمان داشته باشند، ساده و فطرى است، امّا یک‌قدم كه آن‌طرف‌تر برويم، بحث صفات و اسماء و افعال و قضا و قدر الهى به ميان مى‏آيد و فوق‏العاده پيچيده مى‏گردد. به تعبير امیرالمؤمنین على علیه السلام «دريايى عميق است»؛ تنها نهنگ‌ها مى‏توانند در اعماق اين دريا شناورى كنند. شناسايى و بررسى صفات و اسماء ذات حقّ كارى نيست كه از همه‌کس ساخته باشد و حال اينكه مى‏بينيم همه‌کس خود را در اين قسمت اهل نظر مى‏داند و به بحث و اظهارنظر و استدلال مى‏پردازد و گاه سر از سخنان مضحكى درمى‏آورد… ضعف منطق‌هایی كه غالباً ديده مى‏شود كه افراد ناوارد در مسائل مربوط به حكمت الهى، عدل الهى، قضا و قدر الهى، اراده و مشيّت الهى، قدرت كامله الهى، جبر و اختيار، حدوث و قدم عالم، قبر و برزخ و معاد و بهشت و جهنّم و صراط و ميزان و غيره از خود نشان مى‏دهند و غالباً مستمعان آن‌ها مى‏پندارند كه آنچه اين جاهلان و بى‏خبران مى‏گويند متن تعليمات دينى است و این‌ها به اعماق آن تعليمات رسيده‏اند، يكى از موجبات بزرگ لامذهبى و گرایش‌های مادّى است.[6]

 

[1]. دوره‌های عرفان حلقه به‌صورت تصویری توسط این سازمان ضبط و در دسترس همگان قرار گرفته است.

[2]. محمدعلی طاهری؛ دوره ششم؛ ص 108.

[3]. همو، بیانیه تاریخ ۵ /٦ /1397.

[4]. ر.ک: همو، حلقه افسون و افسانه نیست؛ ص ۵۰ݤ. همچنین در همین کتاب بارها بیان عارفانه‌ی «الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق» را روایت متواتر دانسته است.

[5]. درجایی که فرد بخواهد آموزه‌های معنوی را به‌صورت عرفان نظری ارائه دهد و یا یک جریان عرفانی در جامعه ایجاد نماید، الزاماً تسلط بر پاره‌ای از علوم ضروری است؛ بنابراین حکایتِ شهود عرفانی، از ایجاد یک دستگاه عرفانیِ منطبق بر شهودات در این مورد جداست.

[6]. مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار (علل گرايش به ماديگرى)؛ ج‏1، صص 557 و 558.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا