نقد اصول عرفان حلقه

نقد اصول فرقه‌ی حلقه؛ نقد اصل: 31 (افشای اسرار حق، ممنوع)؛ نقد: تناقض با آیات قرآن

 

  • اصل ۳۱) افشای اسرار حق، ممنوع

اسرار حق، اطلاعات محرمانه‌ای است که افشای آنها نقض کننده عدالت و ستارالعیوب بودن اوست که افراد، اجازه واردشدن به حریم آن را ندارند و ورود به آن، فقط با کمک شبکه منفی امکان پذیر است و شبکه مثبت، این اطلاعات را در اختیار کسی قرار نمی‌دهد. (اصل اللّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُور).[1]

نویسنده عرفان کیهانی که توجه خاصی به انسان دارد و ستون فقرات عرفان او را انسان، تشکیل می‌دهد در این اصل همانند موارد دیگر به اسرار انسان‌ها توجه نموده و افشای آنها را موجب نقضی عدالت الهی و ستّار العیوب بودن خدا می‌شمارد و آگاه شدن از این اسرار را فقط از طریق شبکه منفی که همان شبکه شیطاني است میسّر می‌داند. به این نکته باید اشاره شود که از نظر وی به طور مطلق، مطلع شدن از اسرار دیگران از طریق شبکه منفی امکان دارد و چنین کاری شیطانی محسوب خواهد شد.[2]

  • نقد) تناقض با آیات قرآن

این اصل با آیه سوره توبه، ناسازگار است که می‌فرماید:

وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّـهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [3]

بگو: عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را می‌بینند؛ و به زودی، به سوی دانای نهان و آشکار، بازگردانده می‌شوید؛ و شما را به آنچه عمل می‌کردید، خبر می‌دهد.

در این آیه، صریحاً آگاهی خدا، پیامبر و مؤمنان نسبت به حقیقت عمل انسان بیان شده است. علامه طباطبایی (رحمه الله) در معنای آیه می‌فرماید:

هر عمل خوب یا بدی که انجام دهید حقیقتان در دنیا مشهود خدای دانای غیب و شهادت و رسول او و مؤمنان است و سپس در روز قیامت مشهود خودتان خواهد بود؛ بنابراین آیه می‌خواهد مردم را نسبت به اعمالشان توجه دهد و یادآوری می‌کند که اعمال آنان چه خوب باشد و چه بد، حقایقی پوشیده داشته و نگهبانانی شاهد وجود دارد که بر حقایق آنها آگاه خواهند شد. این شاهدان عبارتند از: رسول خدا و مؤمنانی که شاهدان عمل‌اند و خدای متعال که محیط بر همه آنان است؛ لذا هم خدا انها را می‌بیند و هم رسول خدا و شاهدان اعمال. سپس خدا در روز قیامت از این حقایق برای خود عمل کنندگان پرده بر می‌دارد چنانکه فرمود: « لَقَدْ کُنْتَ في‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْيَوْمَ حَديدٌ[4]».[5]

بنابراین آیا آگاه شدن رسول و مؤمنان نسبت به اعمال مردم، نقض کننده عدالت الهی است؟ به این جمله نویسنده توجه کنید: «ورود به آن، فقط با کمک شبکه منفی امکان پذیر است و شبکه مثبت این اطلاعات را در اختیار کسی قرار نمی‌دهد». قرآن کریم در آیه دیگری از افشای اسرار منافقان خبر داده می‌فرماید:

يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لَا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [6]

هنگامی که به سوی آنها (که از جهاد تخلف گردند) بازگردید از شما عذرخواهی می‌کنند، بگو عذرخواهی مکنید، ما هرگز به شما ایمان نخواهیم آورد چرا که خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته، و خدا و رسولش اعمال شما را می‌بینند، سپس به سوی کسی که آگاه از پنهان و آشکار است باز می‌گردید و او شما را به آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌کند (و جزا می‌دهد).

در روایات بسیاری آمده است که اعمال ما بر رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام عرضه می‌شود اما چون بنای این نوشته تنها استناد به آیات قرآن کریم است از ذکر انها صرف نظر می‌شود.[7]

بنابراین نمی‌توان به طور مطلق اسرار انسانها را تنها از طریق شبکه منفی قابل دستیابی دانست.

نویسنده در اصل بعدی به عامل محرک انسان در رسیدن به کمال می‌پردازد. از نظر وی تنها عامل اشتیاق است.

پی نوشت:

[1]   عرفان کیهانی، ص ۹۷.

[2]  در مطالب گذشته پیرامون موضوع آگاهی یافتن از اسرار دیگران سخن گفتیم. ر.ک به: ذیل اصل‌های ۲۷ ، 28 و 29.

[3]  توبه: ۱0۵.

[4]  ق؛ ۲۲؛ (به او خطاب می‌شود؛ با تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملاً تیزبین است.

[5]  محمّد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص، ص ۳۸۰.

[6]  توبه:94.

[7]  ر.ک به: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج: ۸ صفحه ۱۲۵ و علامه مجلسی، بحارالانوارج ۲۳ ص ۳۳۳.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

  1. خداوند یا عادل هست یا نیست؟
    خداوند یا غنی هست یا نیست ؟
    خداوند بیکار نیست که مدام توجهش به آدمی باشد و درگیر او شود و برای یک عده که به اون ایمان آورده اند نوشابه باز کنه.. این با اصل بی نیازی خداوند مغایرت دارد.. حتی با عدالت او نیز در تضاد است.
    این خدا چرا فقط برای قومی خاص پیام فرستاده و از اقوام دیگر غافل شده؟ پس تکلیفش آنها چه خواهد شد ؟
    خداوندی که قومی یا افرادی را از قبل برتری دهد، این خدا درگیر انتخاب و احساس است و نمیتواند غنی باشد…
    متأسفانه هر ننه قمری در این جهان، دست به قلم شده تا آدمی را به غفلت بکشاند….
    هر پیامی یا القایی که باعث نقض اختیار و نقض عدالت شود و در انتها باعث نقض ستارالعیوبی خالق شود اون پیام نمیتواند از سوی خالق یکتا باشد…
    معنای کفر یعنی پوشاندن ِِذات هر کسی یا چیزی و بنوعی مانع رشد و شکوفایی شدن…. دیگه قرار نیست این قرآن باعث شود فقط خودش مطرح باشه و کسی نظری نداشته باشه و حرف اول و آخر مال ِِخدا باشه …. اگر قرار بر این باشد که فلسفه خلقت زیر سوال میرود و اصل آزادی در آفرینش هم زیر سوال میرود…..
    این چه خدای درگیریست که آدمی را آزاد آفریده تا با عقل و آزادی خود تجربه کسب کند ورشد نماید تا در نهایت به او برسد… بعد ازین طرف بهش تقلب برسانه ؟؟؟؟
    امیدوارم از این پرسش ها را با عقل جواب بدید و استناد به آیات نکنید… چرا که دیدگاه اشتباه شما تز خالق از همین آیات ناشی شده و درست این است که دلیلی خارج از ایات ارایه بدید نه اینکه دوباره به آیه دیگه ای بکنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا