نقد اصول عرفان حلقه

نقد اصول فرقه‌ی حلقه؛ نقد اصل: 30 (ضرورت ارائه اطّلاعات شبکه مثبت به دیگران)؛

اصل ۳۰) ضرورت ارائه اطلاعات شبکه مثبت به دیگران

انسان برای حرکت به سمت کمال، به آگاهی‌ها و اطلاعات شبکه مثبت نیازمند است، از این رو در صورت دریافت، مخفی نمودن و خودداری از ارائه این اطلاعات و آگاهی‌ها، موجب عقب افتادن انسان از کمال و افزایش خطر سقوط در دام شبکه منفی شده و این عمل، خیانت به بشریت محسوب می‌شود. در نتیجه، کسی که در این رابطه دریافت‌هایی دارد، مسئولیت ارائه نمودن آن را به همگان خواهد داشت؛ در غیر این صورت، ادّعا و یا تظاهر به رسیدن به آگاهی، صرفاً عوام فریبی است.

نویسنده در این اصل به مسائلی درباره شبکه مثبت و دریافت اطلاعات از آن پرداخته است. قبل از بررسی، به بیان چند نکته می‌پردازیم:

نکته اول: مطالب این اصل را می‌توان به صورت زیر بیان نمود:

اول: هستی، دارای یک شبکه مثبت و یک شبکه منفی است.

دوم: با توجه به این اصل و اصل ۲۹، هر کدام از این دو شبکه، اطلاعاتی را در اختیار انسان می‌گذارند.

سوم: انسان باید به سوی کمال، گام بردارد.

چهارم: انسان برای حرکت به سوی کمال، باید از آگاهی‌های شبکه مثبت استفاده کند.

پنجم: انسان می‌تواند اطلاعات شبکه مثبت را دریافت کند.

ششم: هر کسی اطلاعات شبکه مثبت را دریافت کند نباید از ارائه آنها به دیگران خودداری نماید وگرنه دیگران را از رسیدن به کمال، عقب انداخته است و این کار، خیانت به بشریت است.

هفتم: اگر کسی ادعا کند اطلاعات شبکه مثبت را دریافته است ولی آنها را به همگان ارائه نکند صرفاً عوام فریبی کرده است.

نکته دوم: از ششم و هفتم به دست می‌آید که: انسان‌ها چند دسته‌اند:

۱-کسانی که اطلاعاتی از شبکه مثبت دریافت نمی‌کنند و ادعایی هم ندارند.

۲- کسانی که اطلاعاتی دریافت نمی‌کنند اما ادعای دریافت نموده و در واقع، عوام فریبی می‌کنند.

۳- کسانی که اطلاعات دریافت می‌کنند و به همگان ارائه نمی‌دهند. اینان خیانتکارند.

۴- کسانی که اطلاعات دریافت می‌کنند و به همگان ارائه می‌کنند. این گروه راه درست را رفته‌اند.

نکته سوم: آشنایی با شبکه مثبت و شبکه منفی در عرفان کیهانی

درباره مطلب اول در نکته اول، این سؤال قابل طرح است که: معیار شبکه مثبت و شبکه منفی چیست و چگونه می‌توان این دو شبکه را از یکدیگر بازشناخت؟

نویسنده در اصل ۲۹ و نیز در کتاب انسان از منظری دیگر، مطالبی آورده که نگاه اورا درباره این دو شبکه بیان می‌کند. از نظر وی شبکه منفی، شبکه‌ای است که اطلاعات زیر را به انسان می‌دهد:

آنچه که نفوذ در حریم مقدس دیگران باشد؛ مانند فکر خوانی، مسخ و…

آنچه که ستارالعیوب بودن را نقض کند؛ مانند قدرت شخصیت خوانی، برملا کردن عیب و اسرار دیگران و…

آنچه که اختیار انسان را نقض کند؛ مانند قدرت مسخ دیگران و…

آنچه که حوادثی را به انسان تحمیل کند؛ مانند طلسم و جادو و…

آنچه که عدالت الهی را نقض کند؛ مانند طالع بینی و…

آنچه که از طریق کار با «من دون الله» (غیر از خدا) به دست می‌آید؛ مانند کمک گرفتن و همکاری با جن و… به جای خداوند (نقض پیمان « إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»[1]).[2]

براساس اصل ۲۹ از نظر پی آمدها نیز می‌توان اطلاعات شبکه منفی را شناخت:

از پیامدهای استفاده دانسته یا ندانسته از اطلاعات شبکه منفی، رسیدن به اضطراب و ناآرامی، افسردگی، ناامیدی، غم و اندوه، احساس تنهایی و… است. گذشته از این موارد، کلیه اطلاعاتی که ایجاد ترس و وحشت، دلهره و اضطراب، یأس و ناامیدی، غم و اندوه و افسردگی و… در انسان کند، چه در خواب و چه در بیداری، قطعاً از شبکه منفی است.[3]

درباره شبکه مثبت می‌گوید:

اطلاعات شبکه مثبت، انسان را در جهت کمال هدایت نموده و راه رسیدن به وحدت را با جهان هستی برای او فراهم می‌نماید. از پیامدهای این هدایت، رسیدن به شادی درونی، آرامش و… است.[4]

وی در جای دیگر اختیار دادن را از ویژگیهای شبکه مثبت و سلب اختیار را از ویژگیهای شبکه منفی می‌شمارد.

فلسفه خلقت انسان، بر مبنای رسیدن انسان به کمال، طراحی شده است… شبکه منفی از راه‌های مختلف، در صدد مخدوش کردن اختیار انسان است… شبکه منفی نیز خدمات گسترده‌ای را ارائه می‌کند تا بتواند از انسان موجودی بی اراده و عروسک خیمه شب بازی بسازد و او را از درون تهی و خالی کند.[5]

شبکه مثبت، آگاهی‌ها و راهنمایی‌های کلی مورد نیاز مسیر کمال را در اختیار انسان قرار می‌دهد و تصمیم گیری و انتخاب راه را در هر لحظه بر مبنای اختیار فردی، به انسان واگذار کرده است. اینکه انسان چه چیز بخرد؟ یا چه چیزی را بفروشد؟ با چه کسی ازدواج کند؟ آیا همسرشی را طلاق بدهد و یا ندهد؟ و دو راهی‌هایی مانند این‌ها را پاسخ نخواهد گفت. زیرا که بر سر همین دو راهی‌هاست که انسان آزمایش می‌شود و در اصلی، زندگی، متشکل است از بی نهایت دو راهی، از انتخاب یک جفت کفش تا انتخاب همسر و…؛ حال اگر قرار باشد به ما بگویند که چه بخر وجه بفروش و… آن گاه نقش انسان در این میانه چه خواهد بود؟[6]

نکته چهارم: نویسنده، شه مثبت را همان شبکه شعور کیهانی می‌داند[7] و از بیان وی درباره شبکه منفی، معلوم می‌شود منظورش از شبکه منفی، شبکه شیطانی است.[8]

نکته پنجم: نویسنده، شبکه مثبت را مسیر عرفان کمال و شبکه منفی را مسیر عرفان قدرت انحراف می‌داند.

شبکه مثبت، کلیه اطلاعات و آگاهی‌های لازم را در جهت رسیدن انسان به کمال در اختیار او قرار می‌دهد و شبکه منفی کلیه اطلاعات و آگاهی‌هایی را که باعث انحراف انسان شده و او را از مسیر کمال دور می‌کند، در اختیار انسان قرار می‌دهد.[9]

نکته ششم: از نظر نویسنده وجود شبکه منفی برای حرکت به سمت کمال لازم است؛ زیرا در این صورت است که انسان خود را در برابر دو نیرو و کشش می‌بیند؛ یکی از این دو او را به سوی کمال و دیگری به سوی ضدّ کمال می‌برد.[10]

پی نوشت:

[1]  فاتحه: ۵؛ فقط از تو کمک می‌جوییم.

[2]  انسان از منظری دیگر، ص ۲۱۶.

[3]  عرفان کیهانی، ص ۹۳.

[4]  همان، ص ۹۳.

[5]  انسان از منظری دیگر، صص ۲۰۲ و 203.

[6]  همان، صص ۲۰۲ و 203.

[7]  همان، ص 25.

[8]  همان، صص. ۲۰0 و 204.

[9]  همان، ص 198.

[10]  همان، ص 198.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا