نقد اصول عرفان حلقه

نقد اصول فرقه حلقه – نقد اصل ۱۷(تسلیم وتلاش) نقد: اول تا چهارم؛

نقد اصل 17

  • نقد اول ) تفکیک تلاش و تسلیم

تفکیک تلاش و تسلیم در مسائل آسمانی و زمینی از دو جهت اشکال دارد:

الف: تلاش و تسلیم از یکدیگر جدا نیستند؛ زیرا انسان در کاری که انجام می‌دهد هم تلاش می‌کند و هم تسلیم است یعنی اختیار او صددرصد نیست تا فقط تلاش، کارساز باشد. انسان همیشه بخشی از کار را به عهده دارد و بخش دیگر را علل و عواملی که در اختیار انسان نیستند بر عهده خواهند داشت؛ مثلا در غذا خوردن، انسان تلاش می‌کند و غذا را تهیه‌کرده و می‌خورد اما هضم غذا و جذب آن دیگر به عهده او نیست و اگر با دقت بیشتری بنگریم در همان لحظه‌ای که انسان اراده انجام کاری را می‌کند در درون اراده‌اش تسلیم نیز وجود دارد بنابراین تلاش، جدای از تسلیم نیست. قرآن کریم فرمود:

وَمَا رَمَیتَ إِذ رَمَیتَ وَ لکِنَّ الله رَمی؛[1]

ای پیامبر این تو نبودی که (خاک و سنگ به صورت آن‌ها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت.

ب: در مسائل آسمانی و معنوی هم تلاش وجود دارد و هم تسلیم؛ قرآن کریم فرمود:

وَ أن لیسَ لِلإِنسانَ إِلاما سَعی؛[2]

برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست.

در تمام عبادت‌ها، هم تلاش وجود دارد و هم باید تسلیم خدای متعال بود.

  • نقد دوم ) جبر و اختیار در مسائل زمینی

نویسنده، مسائل زمینی را به دو قسم جبری و اختیاری تقسیم نموده است اما چنین تقسیمی نادرست است؛ زیرا اختیار و جبر از حالات مربوط به انسان است و نه وصف اتفاقات بیرونی. تقسیم وقایع، به وقایع جبری و اختیاری (آن هم از جهت این که وقایع تحت کنترل انسان، اختیاری‌اند و وقایع خارج از اختیار او جبری محسوب می‌شوند) بی‌معناست؛ زیرا اساساً مجبور و مختار بودن مربوط به انسان است و نه وقایع بیرونی. انسان است که مجبور می‌شود کاری را انجام دهد یا انجام ندهد اما درباره باد و باران و سیل و مانند این‌ها، جبر (در برابر اختیار) معنا ندارد.

  • نقد سوم ) چیستی جبر مجهول

این‌که نویسنده می‌گوید: «جبر مجهول، جبری که علّت وقوع آن کاملا نامشخص و غیر قابل ردگیری است» درست نیست؛ زیرا معنای آن، این است که برخی وقایع در عالم هست که یافتن علّت آن‌ها غیرممکن است. نویسنده، مشخص نمی‌کند که آیا پی بردن به علّت آن‌ها برای همه کس ممکن نیست و یا فقط برای برخی از انسان­ها ممکن نیست (هر چند بیشتر انسان‌ها) اما برای برخی دیگر از انسان‌ها ممکن است؛ زیرا بر اساس عرفان اسلامی، انسان کامل که خلیفه الهی است می‌تواند از علّت پدیده‌ها آگاه باشد.

  • نقد چهارم ) فلسفه خلقت و آگاهی به علل پدیده‌ها

چرا فلسفه حرکت انسان یا فلسفه خلقت او وابسته به این باشد که در عالم باید علّت وقایع، پوشیده بماند. آیا اگر انسان با پیشرفت علم و دانش و یا با کمک انسان کامل، به علّت پدیده‌ها پی ببرد فلسفه خلقت یا حرکت او تباه خواهد شد؟ وانگهی قرآن کریم و روایات اسلامی، علّت بسیاری از وقایع را برای ما بازگو نموده‌اند. بخش قابل توجّهی از آیات قرآن، رابطه حوادث طبیعت را با اعمال انسان بیان می‌کند. حتی قرآن کریم پی بردن به علّت حوادث و وقایع را مایه شناخت خدای متعال می‌شمارد، بلکه خدای متعال، آفرینش را برای پی بردن به اسرار آن و شناختن خدای دانای توانا آفریده است. [3] از این رو بسیاری از آیات قرآن، اسرار خلقت را بازگو می‌کند [4] و بسیاری از روایات نیز در این زمینه رسیده است که از آن جمله می‌توان به توحید مفضّل اشاره نمود. ده جلد از دایره­المعارف بزرگ حدیثی شیعه یعنی بحارالانوار در زمینه «آسمان و هستی» است. [5]

بنابراین حتی اگر انسان بتواند وقایع را پیش‌بینی کند باز هم از فلسفه خلقت دور نمانده است بلکه به قدرت الهی و نظم موجود در هستی پی می‌برد و خود را با این نظم، منطبق می‌سازد تا به برکات بیشتری از نعمات الهی دست یابد.

  1. [1]انفال:17.
  2. [2]نجم:39.

[3]. سوره طلاق: آیه12.

[4]. از جمله می‌توانید مراجعه کنید به: محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 1 و ج 2، قم، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، 1385.

[5]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار (110 جلد)، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ه ق، مجلدات 54 تا 63.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا