مقالات

مفهوم خدای زنده در حلقه!

مفهوم خدای زنده در حلقه!

طاهری هر گونه نامی برای خداوند را صحیح نمی داند، حتی نامهایی که خداوند خود در قرآن فرموده است مانند نام» حی) «…هو الحی القیوم (دیگر این که هر نام و هر توصیفی را محدود کننده می خواند…  در حالیکه این اسامی و صفات تنها راه شناخت و حرکت بسوی کمال الهی هستند و در غیر این صورت کمال مفهوم کامل خود را نخواهد داشت. بنابراین هرچند انسان قادر به شناخت کنه ذات خدا نیست اما خدا با صفاتش خود را برای انسان معرفی کرده و انسان از طریق صفاتی که نه خود، بلکه خدا بیان داشته می تواند خداوند را در حد عقل محدود خود بشناسد. در این مقوله قطعا شناخت ذات الهی منظور نیست؛ زیرا دستیابی به ذات معانی و مفاهیم اسامی و صفات خداوند غیر ممکن است، و آن ها مانند ذات الهی دست نیافتنی هستند؛ ولی نشانه هایی برای تقریب ذهن انسان و درک مفاهیم عالیه می باشند. دیدگاه التقاطی عرفان کیهانی به تناقضی بزرگ می رسد آن جا که از یک سو هیچ نام و صفتی برای خدا قایل نیست تا مبادا محدودیتی برای خدا قایل شده باشد و از سوی دیگر، انسان را جزئی از خدا دانسته و او را نعوذبالله جزءپذیر می داند و در مقاله آزمایش آخر انسان را در مقام و رتبه هم شأن خداوند دانسته و می گوید: «خداوند تمام قدرت خود را در اختیار انسان می گذارد!»

البته از طاهریکه پای درس استادی ننشسته و به قول خودش قرآن را حتی یکبار به طورکامل نخوانده است، عجیب نیست که برداشتهای انحرافی از قرآن و مسائل دین و هستی داشته باشد؛ عجیب تر پذیرش این الهامات از سوی اطرافیان و حلقه ی اول اوست که به اصطلاح مسلط به مباحث دینی بوده و حتی در محیط های مذهبی حضور داشته اند. این افراد با تسلیم شدن و شاهد بودن و در مواردی تأیید او، عرصه را برای طاهری گسترده و باعث تشابه الهامات انحرافی و تناقضات او به عرفان شده اند.

طاهری می گوید:

زنده مربوط به یک حریمی است، وقتی به حریم خدا وارد بشیم!  مفهوم خدای زنده، مرده، پاک، ناپاک، اینها که اون حریم نیست. وقتی میگم خدای زنده، تمام تجلیات تو برای همین هم شما بحثی که با آقای تقی پور داشتین که ذره ها هم شعور دارند، فلان اند، اون قاطی کرده که مگه ذره داره، مگه زنده است بله زنده است، همه ی هستی زنده است، سطح زندگی فرق می کنه همه شعور دارد، وقتی می گیم بسم الله، به نام او، همه وجهی وجه اوست.

نجفی: آقای نظری هم همین را نفهمیده بود، شما میگی زنده یعنی چه؟

طاهری: آره، نه نمی فهمه، هر وجهی وجه اوست، هر وجهی نامی داره، هرنامی نام اوست، زنده بودن هر ذره ای، زنده بودن اوست. تو این سطح وقتی میگیم خدای زنده، داریم راجع به بسم الله صحبت می کنیم، درست شد؟ اما از این سطح بریم بالاتر اگه بگیم خدای زنده، رفتیم توی شرط!

طاهری: چون زنده بودن و اینها صفت میشه دیگه، سبحان الله عما یصفون! ) جلسه کمیته عرفان(

طاهری در جمله ی آخر، با تفسیر غلط دیگری از آیه شریفه قرآن منظور انحرافی خود را بیان می کند. این در حالی است که در این آیه اشاره به توصیفی است که کافران داشته اند و نه توصیفی که خود خداوند در قرآن کریم می فرماید.[1]

حیات عبارت است از وصفی که به همراهش علم و قدرت باشد، پس حیاتی که در گیاهان، حیوانات و آدمیان وجود دارد و مایه رشد و تکامل آنهاست، به خداوند استناد ندارد؛ زیرا او موجود کامل است نه مستکمل. دلیلی که بر اثبات حیات الهی می توان به کار گرفت، این است که حیات، کمال است و آفریننده کمال باید دارای کمال باشد؛ زیرا فاقد شیء، معطی شیء نیست؛ پس حق تعالی، دارای صفت حیات است.

نکته قابل توجه این است که این استدلال برای اثبات همه صفات کمالیه الهی جاری و ساری است. در قرآن معمولا صفت حیات به همراه صفت قیمومیت ذکر شده است؛ یعنی خداوند دارای حیات است و به ذات خود قائم است و همه چیز به او قیام دارد. آیات را بنگرید:

« اللَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ» )بقره / 255 و آل عمران/2) هیچ معبودی جز الله نیست و او زنده و قیّوم است.

«وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً» ( طه/ 111 ) و همه چهره ها در برابر خداوند حی و قیومْ خاضع می شوند؛ و کسانی که بار ظلم را حمل می کنند، زیانکارند.

وی ادامه می دهد:

…دوباره شروع میشه، این است که این خیلی معنی میده حالا در مسیحیت اطلاقش می کنند به عیسی مسیح علیه السلام که او خدای مجسم است و نمرده در بین مردگان زنده شد. بعد از سه روز از بین مردگان زنده شد، حاضره و بین ما هست، میشه خدای زنده، مفهوم وجه الله را در مسیحیت اشتباه تلقی کردند،… اون جا بحث پدر، پدر آسمانی، حالا اون شده پدر، ما شدیم فرزند، یک تشبیه عرفانی است، یک تشبیه است، یک تشبیه در خور فهم ماست دیگه!! خوب حالا این ها دیگه، گفتن پسر، منظور او را متوجه نشدند! به یاد داشته باشیم، ا گر تعبیر «پدرآسمانی» برای خداوند به گفته طاهری تعبیری «عرفانی» بود، مسلما خداوند این همه عتاب علیه این تعبیر به اصطلاح عرفانی! در قرآن نمی فرمود: یهود و نصارا خود را پسران خدا و دوستان او مى دانند، بگو ا گر این عقیده شما درست است، پس چرا خدا شما را به کیفر گناهانتان عذاب مى کند؟ نه! این عقیده درست نیست؛ بلکه شما نیز بشرى هستید از جنس سایر بشرهائى که خلق کرده، هر که را بخواهد مى آمرزد و هر که را بخواهد عذاب مى کند و ملک آسمانها و زمین و آنچه بین آن دو است از خدا است و بازگشت نیز به سوى او است. (مائده/ 17)

[1]« وَ للَّهِ الاَسمَاءُ الحْسنى فَادْعُوهُ بهَا») اعراف (180 / خدا را نام هاى نكيوتر است او را بدانها بخوانيد.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا