مقالات

تعریف، اساس و برخی ویژگی های فرقه ها

 

تعریف فرقه[1]

«فرقه» در لغت، گروه یا سازمانی ست که اعضای آن، مانند افراد هر انجمن و حزبی، هدف ویژه ای را دنبال می‌کنند و این اهداف ممکن است در طول زمان تغییر یابند. فرقه ها به علت عملکرد­های خاص درونی و روابط و مناسبات ویژه خود از سایر گروه‌ها و سازمانها شناخته می‌شوند و تشخیص تفاوت­های سازمان یا حزب معمولی با یک «فرقه» همیشه کار ساده­ای نیست. بعضی اوقات، افراد به عملکرد فرقه ها و نوع روابط آنها توجه نداشته، به اشتباه فرقه ­ها را ارگان‌هایی انباشته از مشتی دیوانه انگاشته، یا اساساً بین فرقه با گروه‌های دیگر تفاوتی قائل نمی‌شوند. آن چه فعالیت فرقه­ های مختلف را بهتر بیان می‌کند، ارائه­ ی تصویری پویا از روندی در جریان درون هر فرقه و مناسباتی­ست که فرقه به خاطر آنها شکل گرفته است. روابط فرقه­ای روابطی­ست که در آن یک فرد، در نقش رهبر فرقه آگاهانه افراد دیگر را با استفاده از روش­های خاصی وادار می‌کند تا به طور کامل (یا نسبتاً کامل) درباره­ی تصمیمات مهم زندگی­شان به او وابسته باشند و به این پیروان عقیدتی این­گونه القا می نماید که فقط خودش استعداد، نبوغ یا دانش ویژه­ای دارد و دیگران باید فرمانبر امر و در اختیار او باشند؛ به بیان دیگر، تسلیم او و شاهد مراتب عملکرد به اصطلاح عرفانی او باشند.

اساس فرقه

  • سرمنشأ گروه یا رهبر؛
  • ساختار تشکیلاتی یا روابط بین رهبر یا رهبران (و پیروان)؛
  • برنامه ­های هماهنگ شده برای مجاب­سازی ذهنی افراد (که بازسازی فکری یا به صورت عام­تر، شست و شوی مغزی خوانده می شوند).

برخی از ویژگی­های فرقه­ ها

در بسیاری از موارد، یک فرد که بنیانگذار فرقه هم می‌باشد، در رأس ساختار تشکیلاتی قرار می گیرد که تصمیم‌گیری نیز در اختیار وی است. رهبران فرقه ­ها اغلب از مردان انتصابی و تحمیل­گر هستند و تکریم و ستایش را با عشق، ایثار و وفاداری افراد نسبت به شخص خود هماهنگ می سازند. آنها در ساختار تشکیلاتی خودکامه هستند و رهبر فرقه، در جایگاه شخص دارای مقام عالی و در مواردی مقدس و اغلب دست نیافتنی شناخته می‌شود.

مجاب سازی، یعنی روش‌های متعدد بازسازی فکری، برای وادارکردن افراد به پیوستن، ماندن و اطاعت کردن از رهبر فرقه؛ از دستورهای رهبر فرقه باید اطاعت شود و انجام ندادن آنها با واکنش‌های منفی روبرو می‌شود. همچنین به برید­گان از فرقه توهین شده، حتی آنها شکنجه می شوند و در مواردی حذف فیزیکی نیز صورت می‌گیرد.

فرقه‌ها به خودکامگی، تمام­ خواهی، کنترل رفتار اعضاء و همچنین خودکامگی اعتقادی، بروز علنی تعصبات و افراطی­گری در جهان­بینی تمایل دارند.[2]

 

پی نوشت:

[1]. مطالب مهم این بخش از کتاب «فرقه ­ها در میان ما»، نوشته تالرسینگر برگرفته شده است.
[2]. برگرفته شده از کتاب حلقه اسارت.

نوشته های مشابه

3 دیدگاه

  1. سلام خسته نباشید.
    دقیقا همین طور هست. برای ما طاهری را خیلی بزرگ کرده بودن و گاهی او را “رسول” و گاهی “هادی آخرالزمان” و یا حتی “امام زمان” جا می زدن. االبته در جلساتی که مسترها داشتند این موضوعات مطرح می شد و مسترها مامور می شوند خیلی با احتیاط و یواش یواش به شاگردان خود القا کرده اتتقال دهند.

  2. لازمه تسلیم خدا شدن، عمل به دستورات اوست و روشن است که انسان باید به آخرین دستور خدا عمل کند و آخرین دستور خدا همان چیزی است که آخرین رسول او آورده است. (استاد شهید مطهری/ کتاب عدل الهی/ موضوع: دینی جز اسلام پذیرفته نیست)

  3. آزادی بیان به این معنی نیست که آنچه می پسندیم به کلام خدای حکیم، تحمیل کنیم. تفسیر به رای غیر قابل قبول است. فرقه ضاله حلقه ،تفسیر به رای بعضی آیات و مفاهیم قرآنی پرداخت و عده ای را از صراط مستقیم خارج کرد و این امر محکوم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا