مقالات

چه اشکالاتی بر «تسلیم» عرفان حلقه وارد است؟

تسلیم در عرفان واره ی حلقه دارای اشکالات و تناقضات بسیاری است که در اینجا به طور خلاصه به برخی از آنان اشاره می کنیم.

اشکال اول) غیر الهی بودن تسلیم ِفرقه ی حلقه

تسلیمی که طاهری از آن سخن می گوید با تسلیمی که در اسلام وجود دارد تفاوتی اساسی و جوهری دارد.از آنجایی که طاهری در روش خود و برای اتصال به موهومی به نام «شبکه ی شعور کیهانی» شرطِ داشتنِ دین،مذهب و اعتقاد را نتنها غیر لازم،بلکه کاملا بی تاثیر می داند (انسان از منظری دیگر،ص 125) و این به خلاف تسلیمی است که در اسلام و در چهارچوب التزام به دین شکل می گیرد،می توان نتیجه گرفت که چنین تسلیمی که با بی اعتقادی به دین و خداوند توأم شده است،تسلیمی الهی و مَرضی خداوند متعال نمی تواند باشد.

اشکال دوم) دوگانگی در پذیرش

 در فرقه ی حلقه،خداوند متعال و روح القدس یا همان شبکه ی شعور کیهانی، انسانِ بی دین و لا مذهب را برای اتصال و رسیدن به کمال و عرفان می پذیرند اما انسانِ تسلیم نشده را خیر.طاهری: «تسلیم در حلقه،تنها شرط تحقّق موضوع حلقه ی مورد نظر است». (عرفان حلقه،اصل 33،ص 49).

اشکال سوم) ایجاد انحراف در تسلیم دینی

طاهری، تسلیم در مقابل خداوند متعال را که به معنای انقیاد ، فرمانبرداری و اطاعت از خداست را حذف و تسلیم در مقابل خودش یا یک مَستر را جایگزین کرده است.این در حالی است که بیشتر افرادی که به این عرفان واره ملحق می شوند،پنداشته اند که در مقابل خداوند تسلیم شده اند.

اشکال چهارم) ناتوانی شبکه ی شعور

مطابق با گفتار طاهری،شبکه ی شعور کیهانی قادر است که در کسری از ثانیه فرد را مداوا کند و همچنین قدرت درمانگری را در اختیار طاهری و مَسترهایش برای تفویض قرار می دهد و از سویی دیگر این شبکه محتاج دین و اعتقاد فرد هم  نمی باشد،این در حالی است که چنین شبکه ی موهوم و ساختگی، با این همه قدرت دروغین،در مقابل عدمِ تسلیم یک فرد کاملا محتاج است و قدرت عمل خود را از دست می دهد.

اشکال پنجم) آسیب های تسلیم

طاهری و مَسترهایش در مقابل تسلیم شدگانی که اتصال به شبکه ی شعور را که از رهگذر شرطِ تسلیم به دست آورده اند و از این بابت دچار آسیب های فراوان جسمی و روحی شده اند،چه پاسخی دارند؟ اگر ماهیت این تسلیم و اتصالات، الهی است چرا آسیب زننده است؟ و چرا در نصوص دینی برای دستیابی به درمان، سخنی از تسلیم و اتصال به نحوی که در مکتب و تشکیلات طاهری سازمان دهی شده است،نیامده است؟آیا طاهری که ادعای اتصال به جبرائیل علیه السلام را در حلقه ی وحدت جمعی مطرح می کند، مدعی پیغمبری است؟

اشکال ششم) بی ضابطه بودن تسلیم

تسلیم در مکتب طاهری که خرافه ای بیش نیست هیچگونه  ضابطه ی نظری و عملی برای سنجش آن وجود ندارد. طاهری و مَسترهایش چگونه تشخیص می دهند که یک فرادرمانگر که سوگندنامه را امضا می کند راستگوست؟ و بر چه ضابطه ای لایه ی محافظ و اجازه ی درمانگری را به او تفویض می کنند؟ملاک و مناط تشخیص میزان تسلیم افراد و درجات تسلیم چیست؟

همه ی اینها در حالی است که طاهری در در صفحه ی 20 مجموعه  مقالاتش مُعترف به آسیب های تعدادی از فرادرمانگران در حین فرادرمانی به علت عدمِ تسلیمِ کامل و تجویز روش های دیگر برای بیمار است.به هر روی؛ اگر طاهری میزان تسلیمِ افراد را تشخیص داده و تائید کرده و سپس به آنان لایه ی محافظ و قدرت درمانگری را تفویض کرده است،پس سخن گفتن از آسیب، در حین فرادرمانی به علتِ عدمِ تسلیم، معنایی جز بی ضابطه و البته گتره ای بودن تسلیمِ حلقه ای ندارد.

اشکال هفتم) ناتوانی لایه محافظ برای تسلیم نشدگان

چگونه است که لایه ی محافظ توان محافظت از فرادرمانگیر و فرادرمانگر ، در مقابل موجودات غیر ارگانیک و تشعشعات منفی را داراست اما توان محافظت از فردی که در مقابل روشِ درمانی طاهری تسلیم نشده است را ندارد؟

اشکال هشتم) بدعت بودن تسلیم حلقه

 از آنجایی که اولا: تسلیم حلقه ای با تسلیم دینی تفاوتی جوهری و اساسی داشته و ثانیا: در دین اشاره ای به تسلیم به سبک حلقه که منهایِ دین و اعتقاد است به جهت درمان و عرفان نشده است و ثالثا: بدیل و جایگزینی برای خودسازی و تلاش و کوشش شده است،میتوان آن را بدعتی سیئه دانست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا